1. The paintings in the alcove were spotlit from below.
[ترجمه گوگل]نقاشی های داخل طاقچه از پایین به صورت لکه دار بودند
[ترجمه ترگمان]نقاشی ها در شاه نشین، از پایین پر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The bookcase fits neatly into the alcove.
[ترجمه گوگل]قفسه کتاب به خوبی در طاقچه جای می گیرد
[ترجمه ترگمان]قفسه کتاب ها مرتب در خوابگاه جا می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Is the alcove deep enough for bookshelves?
[ترجمه گوگل]آیا طاقچه برای قفسه های کتاب به اندازه کافی عمیق است؟
[ترجمه ترگمان]شاه نشین به اندازه کافی برای قفسه های کتاب هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bed fits neatly into the alcove.
[ترجمه گوگل]تخت به خوبی در طاقچه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تخت به طور منظم در خوابگاه جا می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We've put some bookshelves in the alcove.
[ترجمه گوگل]چند قفسه کتاب در طاقچه گذاشته ایم
[ترجمه ترگمان]چند قفسه کتاب در شاه نشین قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was standing close to an alcove filled with bookshelves, reading the titles like any visitor might.
[ترجمه گوگل]او نزدیک یک طاقچه مملو از قفسه های کتاب ایستاده بود و مانند هر بازدیدکننده ای عنوان ها را می خواند
[ترجمه ترگمان]او نزدیک یک خوابگاه بود که پر از قفسه های کتاب بود و the را مثل هر ملاقاتی که ممکن بود خوانده بود، می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The alcove held a couch.
8. A card table was set up in an alcove in the living room.
[ترجمه گوگل]یک میز کارتی در یک طاقچه در اتاق نشیمن چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]میز کارت در شاه نشین اتاق نشیمن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In Alcove everything was open to debate.
[ترجمه گوگل]در Alcove همه چیز قابل بحث بود
[ترجمه ترگمان]در alcove همه چیز برای بحث باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The pantry was just a walk-in alcove off the kitchen.
[ترجمه گوگل]انباری فقط یک طاقچه کنار آشپزخانه بود
[ترجمه ترگمان]آبدارخانه فقط یک پیاده روی بود که از آشپزخانه خارج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There were books on the shelf above the alcove.
[ترجمه گوگل]در قفسه بالای طاقچه کتاب هایی بود
[ترجمه ترگمان]روی قفسه بالای شاه نشین کتاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She perched in the alcove and looked down.
[ترجمه گوگل]او در طاقچه نشست و به پایین نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]او در خوابگاه نشست و به پایین نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As I slunk back to the alcove, I noticed half-suppressed smiles on the tear-stained faces of several of the mourners.
[ترجمه گوگل]همانطور که به سمت طاقچه برگشتم، متوجه لبخندهای نیمه سرکوب شده روی چهره های اشک آلود چند تن از عزاداران شدم
[ترجمه ترگمان]همچنان که به شاه نشین برگشتم، متوجه شدم که در چهره اشک آلود چند تا از the، لبخند نصفه نیمه ای زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Reynolds moved out of the way into an alcove.
[ترجمه گوگل]رینولدز از سر راه به سمت طاقچه حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]رینولدز از اتاق خارج شد و به شاه نشین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید