1. Typically, albite of this purity results from secondary alteration processes such as hydrothermal metasomatism or authigenic growth during burial diagenesis.
[ترجمه گوگل]به طور معمول، آلبیت این خلوص ناشی از فرآیندهای دگرسانی ثانویه مانند متاسوماتیسم هیدروترمال یا رشد برآمده در طول دیاژنز دفن است
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، albite از این خلوص، از فرایندهای alteration ثانویه مانند metasomatism hydrothermal یا رشد authigenic در طول مراسم تدفین استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، albite از این خلوص، از فرایندهای alteration ثانویه مانند metasomatism hydrothermal یا رشد authigenic در طول مراسم تدفین استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The albite component increases while anorthic component decreases in detrital plagioclase. The plagioclase turned into an end - member component of albite.
[ترجمه گوگل]جزء آلبیت افزایش می یابد در حالی که جزء آنورتیک در پلاژیوکلاز آواری کاهش می یابد پلاژیوکلاز به یک جزء عضو نهایی آلبیت تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]مولفه albite افزایش می یابد در حالی که مولفه های anorthic در detrital plagioclase کاهش می یابد plagioclase به یک جز نهایی of تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مولفه albite افزایش می یابد در حالی که مولفه های anorthic در detrital plagioclase کاهش می یابد plagioclase به یک جز نهایی of تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A variety of albite occurring as elongated white crystals.
[ترجمه گوگل]انواع آلبیت که به صورت بلورهای سفید دراز ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از albite که به عنوان کریستال های سفید کشیده عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از albite که به عنوان کریستال های سفید کشیده عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Anorthite and albite are important calcium - containing feldspars.
[ترجمه گوگل]آنورتیت و آلبیت کلسیم مهمی هستند - حاوی فلدسپات
[ترجمه ترگمان]Anorthite و albite از جمله feldspars مهم کلسیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Anorthite و albite از جمله feldspars مهم کلسیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The effect of albite on activating fly ash is better than microcline's.
[ترجمه گوگل]تاثیر آلبیت در فعال سازی خاکستر بادی بهتر از میکروکلاین است
[ترجمه ترگمان]تاثیر of بر روی فعال کردن خاکستر بادی از microcline s بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاثیر of بر روی فعال کردن خاکستر بادی از microcline s بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The plagioclase contains albite, oligoclase, andesine, laboratories, bytownite and anorthite.
[ترجمه گوگل]پلاژیوکلاز حاوی آلبیت، اولیگوکلاز، آندزین، آزمایشگاه، بای تاونیت و آنورتیت است
[ترجمه ترگمان]The شامل albite، oligoclase، andesine، laboratories، bytownite و anorthite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The شامل albite، oligoclase، andesine، laboratories، bytownite و anorthite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Natural and heat - treated single crystals of albite were studied by electronparamagnetic resonance ( EPR ) and X - ray diffraction.
[ترجمه گوگل]تک بلورهای طبیعی و تیمار شده با حرارت آلبیت با استفاده از رزونانس الکترونپارامغناطیس (EPR) و پراش اشعه ایکس مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]crystals تک کریستال های معمولی و گرمایی of توسط رزونانس electronparamagnetic (EPR)و پراش اشعه ایکس مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]crystals تک کریستال های معمولی و گرمایی of توسط رزونانس electronparamagnetic (EPR)و پراش اشعه ایکس مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Albite and labradorite both belong to plagioclase series, but they are the two different varieties. According to the characters of inclusion and transparency, iridescent . . .
[ترجمه گوگل]آلبیت و لابرادوریت هر دو متعلق به سری پلاژیوکلازها هستند، اما آنها دو گونه متفاوت هستند با توجه به شخصیت های شمول و شفافیت، رنگین کمانی
[ترجمه ترگمان]Albite و labradorite هر دو به مجموعه plagioclase تعلق دارند اما دو نوع متفاوت هستند با توجه به شخصیت های گنجاندن و شفافیت، رنگین کمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Albite و labradorite هر دو به مجموعه plagioclase تعلق دارند اما دو نوع متفاوت هستند با توجه به شخصیت های گنجاندن و شفافیت، رنگین کمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Study prove that Shuimozi is albite.
[ترجمه گوگل]مطالعه ثابت می کند که شویموزی آلبیت است
[ترجمه ترگمان]مطالعه ثابت می کند که Shuimozi albite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطالعه ثابت می کند که Shuimozi albite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Albite is a new mineral to Zhejiang province, which was just discovered recently.
[ترجمه گوگل]آلبیت یک ماده معدنی جدید در استان ژجیانگ است که به تازگی کشف شده است
[ترجمه ترگمان]Albite یک ماده معدنی جدید در استان Zhejiang است که اخیرا کشف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Albite یک ماده معدنی جدید در استان Zhejiang است که اخیرا کشف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The forming minerals of the granite mass rock are composed of quartz, albite, potassium feldspar and phlogopite in Pingwu.
[ترجمه گوگل]کانی های تشکیل دهنده سنگ توده ای گرانیتی از کوارتز، آلبیت، فلدسپات پتاسیم و فلوگوپیت در پینگو تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی تشکیل دهنده سنگ توده گرانیت از کوارتز، albite، پتاسیم فلدسپار و phlogopite در Pingwu تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی تشکیل دهنده سنگ توده گرانیت از کوارتز، albite، پتاسیم فلدسپار و phlogopite در Pingwu تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. La Societ à per minerali Development Corporation, opera principalmente nel Albite, quarzo, caolino, e di altre risorse.
[ترجمه گوگل]La Societ à per minerali Development Corporation، opera principalmente nel Albite، quarzo، caolino، e di altre risorse
[ترجمه ترگمان]La Societ a در هر شرکت توسعه minerali، opera principalmente Albite، quarzo، caolino، e، e di risorse
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]La Societ a در هر شرکت توسعه minerali، opera principalmente Albite، quarzo، caolino، e، e di risorse
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The primary beryl crystals were crystallized early from the pegmatitic magma in association with rock forming minerals such as quartz, muscovite, albite and spodumene.
[ترجمه گوگل]بلورهای بریل اولیه در اوایل از ماگمای پگماتیتیک در ارتباط با مواد معدنی تشکیل دهنده سنگ مانند کوارتز، مسکویت، آلبیت و اسپودومن متبلور شدند
[ترجمه ترگمان]کریستال های اولیه beryl در ابتدا از ماگمای pegmatitic در ارتباط با مواد معدنی تشکیل سنگ مانند کوارتز، muscovite، albite و spodumene شکل گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کریستال های اولیه beryl در ابتدا از ماگمای pegmatitic در ارتباط با مواد معدنی تشکیل سنگ مانند کوارتز، muscovite، albite و spodumene شکل گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The results showed that the main crystalline phases of red mud samples are Gehlenite, Quartz, and a small amount of Albite, Morimotoite and Andradite.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که فازهای کریستالی اصلی نمونههای گل قرمز گهلنیت، کوارتز و مقدار کمی آلبیت، موریموتویت و آندرادیت است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که فازه ای اصلی بلوری نمونه های گل سرخ، Gehlenite، Quartz و مقدار کمی of، Morimotoite و Andradite هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که فازه ای اصلی بلوری نمونه های گل سرخ، Gehlenite، Quartz و مقدار کمی of، Morimotoite و Andradite هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید