albedo


(نجوم) ضریب انعکاس نور سیارات (میزان نور بازتاب شده نسبت به میزان کل نوری که به سطح سیاره و غیره می رسد)، ضریب بازگشت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: albedoes, albedos
(1) تعریف: the degree to which a planet, asteroid, or the like reflects light.

(2) تعریف: in physics, the degree to which particles such as neutrons are reflected by a surface that they strike.

جمله های نمونه

1. Fast albedo feedbacks are too weak to change global temperature significantly without global mean radiative forcing.
[ترجمه گوگل]بازخوردهای سریع البدوی بسیار ضعیف هستند که نمی‌توانند دمای جهانی را به طور قابل‌توجهی بدون فشار تابشی متوسط ​​جهانی تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]بازخوردهای سریع آنقدر ضعیف است که دمای جهانی را به طور قابل توجهی بدون انرژی تابشی متوسط جهانی عوض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the stellar spectrum is known, the albedo of the dust can be obtained.
[ترجمه گوگل]اگر طیف ستاره ای مشخص باشد، می توان آلبیدوی غبار را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اگر طیف ستاره ای مشخص باشد، albedo خاک را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aerosol and surface albedo are two important factors influencing quantitative remote sensing NO2 column with SCIAMACHY observed data.
[ترجمه گوگل]آئروسل و آلبدو سطحی دو عامل مهم تأثیرگذار بر ستون سنجش از دور کمی NO2 با داده‌های مشاهده‌شده SCIAMACHY هستند
[ترجمه ترگمان]aerosol و albedo سطحی دو عامل مهم هستند که بر ستونی از سنجش از دور کمی با داده های مشاهده شده SCIAMACHY تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This does not increase albedo as much as it absorbs additional LW radiation.
[ترجمه گوگل]این کار آنقدر که تابش LW اضافی را جذب می کند، آلبدو را افزایش نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این به همان اندازه که تابش LW اضافی را جذب می کند، albedo را افزایش نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Not affected by colors or albedo. Any objects can be detected.
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر رنگ ها یا آلبیدو قرار نمی گیرد هر جسمی قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]تحت تاثیر رنگ ها و albedo قرار نگرفته است هر شی می تواند تشخیص داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. RSCAM program system, using Monte Carlo method with albedo approach, is used to calculate streaming neutron radiation field in reactor cavity and containment operating hall.
[ترجمه گوگل]سیستم برنامه RSCAM با استفاده از روش مونت کارلو با رویکرد albedo برای محاسبه میدان تابش نوترون جریان در حفره راکتور و سالن عملیات مهار استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم برنامه RSCAM با استفاده از روش مونت کارلو با روش albedo برای محاسبه میدان تابش نوترونی در محفظه رآکتور و محفظه عامل استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The albedo high coating is exquisite, is suitable each kind of ink-jet printer.
[ترجمه گوگل]پوشش بالا albedo نفیس است، برای هر نوع چاپگر جوهر افشان مناسب است
[ترجمه ترگمان]این روکش بسیار عالی است و برای هر نوع چاپگر ink مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The influence of the scattering albedo and scattering phase function to the apparent emittance was investigated.
[ترجمه گوگل]تأثیر تابع پراکندگی و فاز پراکندگی بر انتشار ظاهری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر روش پراکنش و تابع فاز پراکندگی به emittance ظاهری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The measurement accuracy of sun sensor is mainly influenced by earth albedo.
[ترجمه گوگل]دقت اندازه‌گیری سنسور خورشید عمدتاً تحت‌تاثیر البدوی زمین است
[ترجمه ترگمان]دقت اندازه گیری این سنسور به طور عمده تحت تاثیر albedo زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The space optical remote sensor is influenced by the solar radiation, albedo, earth emitted infrared and other heat sources as flying in the heat dreariness astrospace.
[ترجمه گوگل]حسگر از راه دور نوری فضایی تحت تأثیر تابش خورشیدی، آلبیدو، مادون قرمز ساطع شده زمین و سایر منابع گرمایی است که در فضاهای نجومی گرما در حال پرواز هستند
[ترجمه ترگمان]سنسور از راه دور نوری تحت تاثیر اشعه خورشید، albedo، زمین ساطع شده مادون قرمز و دیگر منابع حرارتی است که در گرمای dreariness در حال پرواز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By study on bleach of a kind of granite efflorescence altered kaoline shows that adopted heating reducing bleaching process, the kaoline of albedo is upgraded from 6
[ترجمه گوگل]با مطالعه بر روی سفید کننده نوعی کائولین تغییر یافته با شکوفه گرانیت نشان می دهد که فرآیند سفید کردن کاهش دهنده حرارت اتخاذ شده، کائولین آلبیدو از 6 ارتقا یافته است
[ترجمه ترگمان]با مطالعه بر روی سفید کننده نوعی از جنس گرانیت، kaoline نشان می دهد که فرآیند گرم کردن فرآیند bleaching از ۶ برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With increasing of the thickness of cutin layer and oil gland layers, the distribution of density of oil gland layers and albedo layers was decreasing.
[ترجمه گوگل]با افزایش ضخامت لایه کوتین و لایه غده روغن، توزیع تراکم لایه‌های غدد روغنی و لایه‌های آلبیدو کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]با افزایش ضخامت لایه cutin و لایه های gland، توزیع دانسیته لایه های غده روغنی و لایه های albedo کاهش پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under the condition of radiative equilibrium, this paper examines the effects of surface emissivity and scattering albedo on radiative heat flux and temperature fields.
[ترجمه گوگل]تحت شرایط تعادل تابشی، این مقاله به بررسی اثرات گسیل سطح و آلبدو پراکندگی بر شار گرمای تابشی و میدان‌های دما می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط تعادل تابشی، این مقاله اثرات قابلیت تابش سطحی و scattering albedo در شار حرارتی و میدان دمایی را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Consequently, the current SCIAMACHY NO2 concentration over China is too higher, and needs to be sophistically corrected for aerosols and surface albedo.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، غلظت فعلی SCIAMACHY NO2 در چین بسیار بالاتر است، و نیاز به اصلاح دقیق برای ذرات معلق در هوا و آلبدو سطح دارد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه غلظت دی اکسید نیتروژن جاری بر روی چین بسیار بالاتر است و نیاز به تصحیح corrected برای albedo سطح و aerosols دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These bands must introduce longitudinal asymmetry in the planetary albedo.
[ترجمه گوگل]این نوارها باید عدم تقارن طولی را در آلبدوی سیاره ای ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]این باندها باید عدم تقارن طولی را در پاسخ های سیاره ای وارد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] ضریب بازتاب
[صنایع غذایی] آلبدو : مغز سفید قسمت داخلی پوست مرکبات که به مزوکارپ نیز معروف است. 60-20 % تمام میوه است. شامل قندها، سلولز، پکتین ها، بعنوان منبع پکتین در صنعت بکار میرود.
[زمین شناسی] آلبدو، توان بازتاب، سپیدایی/ سپیدی - - نسبتی از تشعشع خورشید که روی بدنه ای غیر روشن تابیده و این بدنه آن را روشن می سازد مقدار آن معمولا بوسیله سیستم اعشاری بیان می شود مقدار آلبدوی زمین حدود 4/0 است یعنی حدود 40% تشعشع خورشیدی به داخل فضا منعکس می شود. - - انعکاس پذیری، بازتاب آلبدو، ضریب انعکاس، ضریب بازتاب که نسبت مقدار انرژی الکترومغناطیس منعکس شده به وسیله یک سطح، به مقدار انرژی وارد به روی آن. - -
[خاک شناسی] ضریب بازتاب
[پلیمر] قدرت انعکاس
[آب و خاک] آلبدو

انگلیسی به انگلیسی

• ratio of the return of light by an object that is not self-illuminating (astronomy)

پیشنهاد کاربران

اسم یکی از کراش ترین کارکتر های گنشین ایمپکت
albedo ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: سپیدایی
تعریف: [جوّ، فیزیک - اپتیک] نسبت مقدار تابش الکترومغناطیسی بازتابیده از جسمی به مقدار تابش فرودی بر آن|||[فیزیک] ضریب بازتاب سطح در برابر نوترون ها
سپیدایی - ضریب بازتاب
دومین لایه از پوست مرکبات که از آن برای تولید پکتین استفاده میشود

بپرس