albacore

/ˈælbəˌkɔːr//ˈælbəˌkɔː/

(جانورشناسی) الباکور (thunnus alalunga نوعی ماهی آبهای گرمسیر)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: albacore, albacores
• : تعریف: a variety of tuna found in warm to temperate waters, and often canned for human consumption.

جمله های نمونه

1. It was an albacore, a member of the mackerel family, and must have weighed twenty kilos.
[ترجمه گوگل]این یک آلباکور از خانواده ماهی خال مخالی بود و باید بیست کیلو وزن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این یک albacore بود، عضو خانواده ماهی ماکرو، و باید بیست کیلو وزن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Alliance Needs More Rainbow Fin Albacore!
[ترجمه گوگل]اتحاد به آلباکور فین رنگین کمان بیشتری نیاز دارد!
[ترجمه ترگمان]اتحاد نیازمند رنگین کمان بیشتری است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. albacore tuna, which is caught while it's young and doesn't contain as high levels of mercury.
[ترجمه گوگل]ماهی تن آلباکور، که در جوانی صید می‌شود و حاوی مقادیر بالایی از جیوه نیست
[ترجمه ترگمان]ماهی تن ماهی که در حالی که جوان است و دارای سطح بالایی از جیوه است، صید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Indian Ocean albacore stock has been exploited since 1950s and appeared in a heavy exploitation status in two periods, 1986-1991 by gillnet fishery and 1998 afterward by longline fishing.
[ترجمه گوگل]ذخایر آلباکور اقیانوس هند از دهه 1950 مورد بهره برداری قرار گرفته است و در دو دوره 1986-1991 توسط ماهیگیری توری آبششی و 1998 پس از آن توسط ماهیگیری دراز در وضعیت بهره برداری سنگین ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]ذخایر آبی اقیانوس هند از دهه ۱۹۵۰ مورد بهره برداری قرار گرفت و در دو دوره، ۱۹۸۶ - ۱۹۹۱ توسط ماهیگیری gillnet و بعد از آن توسط ماهیگیری longline به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Due to their high methyl mercury content, limit white (albacore) tuna to 6 ounces per week and do not eat the following four types of fish: tilefish, shark, swordfish, and king mackerel.
[ترجمه گوگل]به دلیل محتوای بالای متیل جیوه، ماهی تن سفید (آلباکور) را به 6 اونس در هفته محدود کنید و از چهار نوع ماهی زیر استفاده نکنید: کاشی، کوسه، اره ماهی و شاه ماهی خال مخالی
[ترجمه ترگمان]به خاطر مقدار بالای جیوه، ماهی تن ماهی تن را به ۶ اونس در هفته محدود می کند و چهار نوع ماهی زیر را نمی خورد: tilefish، کوسه، اره ماهی و ماهی خال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Longline fishery dominates the Tonga tuna fisheries. Albacore, yellowfin tuna, and bigeye tuna are the main catch species.
[ترجمه گوگل]ماهیگیری لانگ لاین بر صید ماهی تن تونگا غالب است ماهی تن آلباکور، ماهی تن زردپره و ماهی تن درشت چشم گونه های اصلی صید هستند
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری ماهی گیری بر ماهی تن ماهی گیری غالب است ماهی تن ماهی تن و ماهی تن ماهی های تون ماهی های صید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fish like mackerel, lake trout, herring, sardines, albacore tuna and salmon are high in omega-3 fatty acids.
[ترجمه گوگل]ماهی هایی مانند ماهی خال مخالی، قزل آلای دریاچه ای، شاه ماهی، ساردین، ماهی تن آلباکور و سالمون سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند
[ترجمه ترگمان]ماهی مانند ماهی خال، ماهی قزل آلا، شاه ماهی، ساردین، ماهی تن ماهی تن و سالمون ها در اسیده ای چرب امگا ۳ بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chunk-light tuna is preferable to albacore or sushi, because it usually contains fewer contaminants, such as mercury.
[ترجمه گوگل]ماهی تن کم‌سبک به آلباکور یا سوشی ترجیح داده می‌شود، زیرا معمولاً حاوی آلاینده‌های کمتری مانند جیوه است
[ترجمه ترگمان]ماهی تن سبک به albacore یا سوشی نسبت داده می شود چون معمولا حاوی آلاینده های کمتری مثل جیوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I picked up only a straggler from the albacore that were feeding.
[ترجمه گوگل]من فقط یک رگبار را از آلباکور که در حال تغذیه بودند برداشتم
[ترجمه ترگمان]من فقط یک مزاحم را از the که از آن تغذیه می کردند برداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If your child eats albacore tuna: limit it to one child-sized serving (3 oz/half of a can or less) per week, and avoid any other fish that week.
[ترجمه گوگل]اگر کودک شما ماهی تن آلباکور می‌خورد: آن را به یک وعده به اندازه کودک (3 اونس/نصف قوطی یا کمتر) در هفته محدود کنید و از مصرف ماهی دیگری در آن هفته اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر کودک شما ماهی تن را بخورد: آن را به یک خدمت به اندازه یک کودک محدود کنید (۳)هر هفته می تواند کم تر باشد و از هر ماهی دیگری در آن هفته اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The assessment of the Indian albacore stock is usually based on fishery-dependent data submitted from Taiwanese longline vessels.
[ترجمه گوگل]ارزیابی ذخایر آلباکور هند معمولاً بر اساس داده‌های وابسته به ماهیگیری است که از کشتی‌های لانگ لاین تایوانی ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]ارزیابی سهام albacore هندی معمولا براساس داده های وابسته به ماهیگیری از کشتی های longline تایوانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This attempt is to find the topics of importance and to suggest some appropriate approaches to assess scientifically and to ensure biologically sustainability of the Indian Ocean albacore stock.
[ترجمه گوگل]این تلاش برای یافتن موضوعات مهم و پیشنهاد برخی رویکردهای مناسب برای ارزیابی علمی و تضمین پایداری بیولوژیکی ذخایر آلباکور اقیانوس هند است
[ترجمه ترگمان]این تلاش برای یافتن موضوعات مهم و پیشنهاد برخی از رویکردهای مناسب برای ارزیابی علمی و تضمین پایداری بیولوژیک آن در بازار هند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Theymay eat six to 12 ounces of seafood a week, including up to six ouncesof albacore tuna.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است شش تا 12 اونس غذای دریایی در هفته بخورند، از جمله تا شش اونس ماهی تن آلباکور
[ترجمه ترگمان]Theymay ظرف یک هفته شش تا ۱۲ اونس از غذاهای دریایی را می خورند که شامل ۶ تا ouncesof تن ماهی تن ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Say "no" to high-mercury fish such as fresh tuna, canned albacore, wild bass, swordfish and tilefish.
[ترجمه گوگل]به ماهی های پر جیوه مانند ماهی تن تازه، کنسرو آلباکور، باس وحشی، اره ماهی و کاشی ماهی «نه» بگویید
[ترجمه ترگمان]بگویید \"نه\" به ماهی با جیوه مثل ماهی های تون تازه، کنسرو ماهی قزل آلا، بیس بال، swordfish و tilefish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large tuna found in warm or temperate seas

پیشنهاد کاربران

بپرس