alarmism

/əˈlɑːrmˌɪzəm//əˈlɑːmˌɪzəm/

معنی: اشوب طلبی، هراس افرینی
معانی دیگر: هراس افرینی، اشوب طلبی

جمله های نمونه

1. Challenging everything from climate-change alarmism to the idea that too much affluence is bad for the soul, the book makes the case for growth, progress, and faith in humanity.
[ترجمه گوگل]این کتاب با به چالش کشیدن همه چیز از هشدار در مورد تغییرات آب و هوا گرفته تا این ایده که ثروت زیاد برای روح مضر است، رشد، پیشرفت و ایمان به انسانیت را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]با به چالش کشیدن همه چیز از تغییر آب و هوا به این ایده که وفور نعمت برای روح بد است، کتاب در مورد رشد، پیشرفت و ایمان به انسانیت صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Such alarmism reflects, to a degree, a desire by the Sunni, American-allied governments of countries such as Egypt and Saudi Arabia to staunch what they see as a rising tide of Iranian influence.
[ترجمه گوگل]چنین هشداری تا حدی منعکس کننده تمایل دولت‌های سنی و متحد آمریکا در کشورهایی مانند مصر و عربستان سعودی برای جلوگیری از افزایش نفوذ ایران است
[ترجمه ترگمان]چنین alarmism منعکس کننده تمایل دولت های سنی، آمریکا و متحد کشورهایی چون مصر و عربستان سعودی هستند تا آنچه را که آن ها به عنوان موج رو به افزایشی از نفوذ ایران می بینند، حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the time that seemed self-serving alarmism.
[ترجمه گوگل]در آن زمان که به نظر می رسید زنگ خطری خودخواهانه است
[ترجمه ترگمان]در آن زمان که به نظر می رسید که در حال خدمت به alarmism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. C., think tank that supports limited government and decries global warming "alarmism. "
[ترجمه گوگل]C, اتاق فکری که از دولت محدود حمایت می کند و گرمایش جهانی را "هشدار" محکوم می کند
[ترجمه ترگمان]C، یک تانک فکر کنید که از دولت محدود پشتیبانی می کند و گرم شدن جهانی هوای کره زمین را تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is not alarmism .
[ترجمه گوگل]زنگ خطر نیست
[ترجمه ترگمان] این \"alarmism\" نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The alarmism is familiar.
[ترجمه گوگل]زنگ خطر آشناست
[ترجمه ترگمان]The آشنا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The view adopted by many in the market has been one of wariness but not alarmism.
[ترجمه گوگل]دیدگاهی که بسیاری در بازار اتخاذ کرده‌اند، دیدگاهی احتیاط‌آمیز بوده است، اما هشداردهنده نیست
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه که توسط بسیاری از آن ها در بازار اتخاذ شده است، یکی از نگرانی آن ها بوده است، اما نه alarmism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Climate change's complex links with insect-borne disease need solid research — not alarmism that distracts from other crucial factors.
[ترجمه گوگل]پیوندهای پیچیده تغییر آب و هوا با بیماری های منتقله از حشرات به تحقیقات محکم نیاز دارد - نه هشداری که توجه را از سایر عوامل حیاتی منحرف می کند
[ترجمه ترگمان]پیوندهای پیچیده تغییر آب و هوا با بیماری های ناشی از حشرات به تحقیقات جامد نیاز دارد - نه تمرکز زدایی که از عوامل حیاتی دیگر کاسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Or maybe I'm just contributing to the blaring non-issue alarmism here.
[ترجمه گوگل]یا شاید من فقط در ایجاد زنگ هشدار بدون موضوع در اینجا سهیم هستم
[ترجمه ترگمان]یا شاید من فقط به جار و جنجالی که در اینجا پخش می شود، کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the upper reaches of Wall Street, talk of another financial crisis is dismissed as alarmism.
[ترجمه گوگل]در بخش بالایی وال استریت، صحبت از یک بحران مالی دیگر به عنوان هشدار رد می شود
[ترجمه ترگمان]در قسمت بالایی وال استریت، صحبت از بحران مالی دیگری به عنوان alarmism رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every time when I read the article about the disadvantage of smoke in newspaper, I thought it as alarmism with negative mentality.
[ترجمه گوگل]هر بار که مقاله مضرات دود را در روزنامه می خواندم، آن را هشداری با ذهنیت منفی می دانستم
[ترجمه ترگمان]هر بار که مقاله در مورد مضرات سیگار در روزنامه خوانده بودم، فکر می کردم آن را با ذهنیت منفی alarmism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kremlin officials dismiss talk of dead ends as pointless whining and alarmism from liberals.
[ترجمه گوگل]مقامات کرملین صحبت از بن بست را به عنوان ناله بیهوده و هشدار لیبرال ها رد می کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات کرملین صحبت از بن بست را به عنوان whining بی هوده و alarmism از لیبرال ها رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Somebody issued an artical about the harm of smoking, but I think that is alarmism, that's some kind of negative mentality.
[ترجمه گوگل]یک نفر در مورد مضرات سیگار کشیدن مطلبی منتشر کرد، اما من فکر می‌کنم که این زنگ خطر است، این نوعی ذهنیت منفی است
[ترجمه ترگمان]یک نفر درباره آسیب کشیدن سیگار هشدار داد، اما من فکر می کنم این یک طرز فکر منفی است، این نوعی تفکر منفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the world's population expected to grow from 8 billion today to 1 billion by 2050, a certain Malthusian alarmism has set in: how will all these extra mouths be fed?
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه انتظار می رود جمعیت جهان از 8 میلیارد نفر امروز به 1 میلیارد نفر تا سال 2050 افزایش یابد، هشدار مالتوسی مشخصی به وجود آمده است: این همه دهان اضافی چگونه تغذیه می شوند؟
[ترجمه ترگمان]با جمعیت جهان که انتظار می رود تا سال ۲۰۵۰ از ۸ میلیارد تا ۱ میلیارد نفر افزایش یابد، یک Malthusian alarmism مشخص کرده است: چگونه این دهان اضافی تغذیه خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اشوب طلبی (اسم)
alarmism

هراس افرینی (اسم)
alarmism

انگلیسی به انگلیسی

• tendency to be alarmed, tendency to needlessly alarm others

پیشنهاد کاربران

بپرس