• : تعریف: a clock with a bell or buzzer that can be set to sound at a chosen time.
جمله های نمونه
1. I've set my alarm clock for six tomorrow.
[ترجمه سنا] من ساعت را برای شش صبح تنظیم کردە ام
|
[ترجمه محسن] من ساعت را برای شش صبح فردا کوک کرده ام
|
[ترجمه گوگل]ساعت زنگدارم را روی شش فردا تنظیم کرده ام [ترجمه ترگمان]من ساعت شش را برای شش فردا تنظیم کرده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Not every morning wake up your alarm clock, but dream!
[ترجمه Hoda Kazemi] هر روز صبح بخاطر زنگ ساعتتون بیدار نشید بلکه برای رویاتون بیدار بشید
|
[ترجمه Hoda Kazemi] هر روز صبح با زنگ ساعتتون بیدار نشید بلکه با رویاتون بیدار بشید
|
[ترجمه گوگل]نه هر روز صبح ساعت زنگ دار خود را از خواب بیدار کنید، بلکه رویاپردازی کنید! [ترجمه ترگمان]نه، هر بامداد ساعت alarm را بیدار کنید، اما خواب! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Did the alarm clock go off ?
[ترجمه حمید] آیا زنگ هشدار ساعت قطع شد؟
|
[ترجمه بهاره] آیا زنگ هشدار به صدا درآمد ؟
|
[ترجمه گوگل]آیا ساعت زنگ دار خاموش شد؟ [ترجمه ترگمان]زنگ خطر قطع شد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Please turn off the alarm clock.
[ترجمه گوگل]لطفا ساعت زنگ دار را خاموش کنید [ترجمه ترگمان]لطفا زنگ ساعت رو خاموش کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I set the alarm clock for
[ترجمه گوگل]ساعت زنگ دار را تنظیم کردم [ترجمه ترگمان]زنگ ساعت را به صدا در آوردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Would you turn off the alarm clock?
[ترجمه گوگل]آیا ساعت زنگ دار را خاموش می کنید؟ [ترجمه ترگمان]زنگ خطر رو خاموش می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Did the alarm clock buzz?
[ترجمه گوگل]زنگ ساعت زنگ زد؟ [ترجمه ترگمان]زنگ هشدار زنگ ساعت زنگ زد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The alarm clock awoke me on time.
[ترجمه گوگل]ساعت زنگ دار مرا به موقع بیدار کرد [ترجمه ترگمان]زنگ ساعت زنگ ساعت مرا بیدار کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. My alarm clock didn't go off this morning.
[ترجمه حامد] ساعت من امروز صبح زنگ نزد.
|
[ترجمه گوگل]امروز صبح ساعت زنگدارم خاموش نشد [ترجمه ترگمان]ساعت شماطه دار من امروز صبح بیرون نرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mary set her alarm clock for 6:30 am .
[ترجمه گوگل]مریم ساعت زنگ دار خود را برای ساعت 6:30 صبح تنظیم کرد [ترجمه ترگمان]مری ساعت زنگ را برای ساعت ۶: ۳۰ صبح تنظیم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was woken by the radio alarm clock blasting out rock music.
[ترجمه گوگل]او با صدای زنگ ساعت رادیویی که موسیقی راک پخش می کرد از خواب بیدار شد [ترجمه ترگمان]ساعت زنگ هشدار رادیویی از خواب بیدار شد و صدای موسیقی راک را منفجر کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I've set the alarm clock to go off at 7 am.
[ترجمه گوگل]زنگ ساعت را روی ساعت 7 صبح تنظیم کرده ام [ترجمه ترگمان]ساعت شماطه دار را تنظیم کردم که ساعت ۷ حرکت کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I set the alarm clock for 7 o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت زنگ دار را روی ساعت 7 تنظیم کردم [ترجمه ترگمان]زنگ ساعت را ساعت هفت تنظیم کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The alarm clock went off,(Sentence dictionary) but she didn't stir.
[ترجمه گوگل]ساعت زنگ دار خاموش شد (فرهنگ جمله ها) اما او تکان نخورد [ترجمه ترگمان]ساعت زنگ خاموش شد، (فرهنگ لغت نامه)اما او تکان نخورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This alarm clock takes two medium-sized batteries.
[ترجمه گوگل]این ساعت زنگ دار از دو باتری متوسط استفاده می کند [ترجمه ترگمان]این ساعت زنگ ساعت دو باتری متوسط را می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ساعت زنگی (اسم)
alarm, alarm clock, repeater, striker
ساعت شماطه ای (اسم)
alarm clock
انگلیسی به انگلیسی
• type of clock which can be set to ring at a certain hour an alarm clock is a clock that you can set so that it wakes you up at a particular time.
پیشنهاد کاربران
ساعت کوکی
alarm clock ( n ) ( əˈlɑrm klɑk )
⏰️ کلماتی کاربردی مربوط به ساعت در انگلیسی: ⏰️ ✅️ clock = ساعت دیواری ✅️ watch = ساعت مچی ✅️ digital clock = ساعت دیجیتالی ✅️ alarm clock = ساعت زنگ دار ✅️ grandfather clock = ساعت قدی ... [مشاهده متن کامل]
✅️ pendulum = آونگ، پاندول ✅️ face = صفحه ی ساعت ✅️ hour hand = عقربه ی ساعت شمار ✅️ minute hand = عقربه ی دقیقه شمار ✅ second hand = عقربه ی ثانیه شمار