airy fairy


غیر واقعی، غیر عملی، تخیلی، پوچ، (بیشتر انگلیس)، ظریف و لطیف، پری مانند، پر کرشمه، ظاهرساز، کسی که خود را می گیرد، لفظ قلمی

جمله های نمونه

1. airy-fairy talk
حرف های پوچ

انگلیسی به انگلیسی

• unreal, not based on reality (informal ); delicate (british usage)
airy-fairy means vague and fanciful, with no basis in fact or common sense.

پیشنهاد کاربران

خل و چل
( عامیانه )
بی پایه و اساس، خیالی، غیرواقعی، غیرعملی.
مثال:
My mom always had these airy - fairy ideas of us all traveling around the world, but we never had enough money for it
love might seem an airy - fairy, romantic concept
واهی، پادرهوا، پرت و پلا
( حرف های ) به ظاهر قشنگ اما پوچ و بدردنخور
Offer tangible solutions other than airy and fairy off the cuff remarks.
۱ - پرت و پلا
۲ - پا در هوا
عجیب غریب
غیر عملی ، غیر ممکن چیزی که شدنی نیست، با عقل جور درنمیاد
تخیلی
بیگانه با واقعیّت

بپرس