• : تعریف: nauseated because of air travel; suffering from airsickness.
جمله های نمونه
1.
دچار تهوع در هواپیما
2. He felt cold and more than a little airsick.
[ترجمه گوگل]او احساس سردی می کرد و بیش از کمی هوای او احساس می کرد [ترجمه ترگمان]احساس سرما و more می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do you get seasick/airsick?
[ترجمه nafise] آیا در دریا یا هوا حالت تهوع می گیری؟
|
[ترجمه گوگل]آیا دریازدگی/هوا می شوید؟ [ترجمه ترگمان]دریا زدگی می گیری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Have you ever suffered from airsickness before? You're probably airsick.
[ترجمه گوگل]آیا قبلاً از بیماری هوایی رنج می بردید؟ شما احتمالاً بیمار هستید [ترجمه ترگمان]تا به حال از airsickness رنج کشیدی؟ تو احتمالا \"airsick\" هستی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If you are airsick, please have some airsick pills.
[ترجمه گوگل]اگر تهوع دارید، لطفاً مقداری قرص هواکش بخورید [ترجمه ترگمان]، اگه تو \"airsick\" باشی لطفا چند تا قرص مسکن بخور [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I would be airsick. ( Ship sick ) Please give me some pills.
[ترجمه گوگل]حالم بد می شود ( مریض کشتی ) لطفا چند قرص به من بدهید [ترجمه ترگمان]من airsick خواهم بود (کشتی بیمار)لطفا چند قرص به من بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are airsick bags in the pocket right in front of you.
[ترجمه گوگل]کیسه های بیماری هوا در جیب درست روبروی شما وجود دارد [ترجمه ترگمان] تو جیبش یه کیسه پر از کیسه هست که درست جلوی تو هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm feeling a little airsick, please give me some pills.
[ترجمه گوگل]یه کم احساس تهوع دارم لطفا یه قرص بهم بدید [ترجمه ترگمان]یه کم احساس گناه می کنم، لطفا چند تا قرص به من بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'm feeling a little bit airsick, please give me some pills.
[ترجمه گوگل]کمی احساس تهوع دارم، لطفاً چند قرص به من بدهید [ترجمه ترگمان]یه کم احساس گناه می کنم، لطفا چند تا قرص به من بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She felt cold and a little airsick.
[ترجمه گوگل]او احساس سردی و کمی تهوع داشت [ترجمه ترگمان]احساس سرما و a می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Are you feeling airsick, sir?
[ترجمه گوگل]آیا شما احساس تهوع دارید، قربان؟ [ترجمه ترگمان]آقا، حالتون چطوره؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Are you feeling airsick?
[ترجمه گوگل]آیا احساس تهوع دارید؟ [ترجمه ترگمان]احساس ناراحتی می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm a little airsick.
[ترجمه گوگل]من کمی حالم بد است [ترجمه ترگمان]من بچه airsick هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They also had to clear up after passengers who were airsick.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین مجبور شدند مسافرانی را که دچار بیماری هوایی شده بودند، پاکسازی کنند [ترجمه ترگمان]آن ها همچنین باید بعد از مسافرانی که airsick بودند، پاک سازی شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• suffering from feelings of nausea and dizziness caused by the motion of an aircraft if you are airsick, the effects of flying in an aeroplane make you sick.
پیشنهاد کاربران
دچار هواپیماگرفتگی
یکی از حالت های motion sickness هستش یعنی "حرکت زدگی" carsick واسه ماشینه ( ماشین زدگی ) airsick واسه هواپیما ( هوا زدگی ) seasick واسه کشتی ( دریا زدگی )
حالت تهوع ناشی از پرواز
When you get airsick , the movements of the airplane make you feel sick
feeling sick as a result of movement of an airplane