airman

/ˈermən//ˈeəmən/

خلبان، هوانورد، خلبان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: airmen
مشتقات: airmanship (n.)
(1) تعریف: in the U.S. Air Force, an enlisted person of one of the four lowest ranks.

(2) تعریف: an enlisted person in the U.S. Navy whose duties involve aircraft.

(3) تعریف: one who pilots an airplane; aviator; pilot.
مشابه: aviator, pilot

جمله های نمونه

1. The airman looped the loop three times and won the cheer in chorus from the spectators.
[ترجمه گوگل]هوانورد سه بار حلقه را حلقه زد و تشویق تماشاگران را به صورت کر به دست آورد
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی این حلقه را سه بار حلقه کرده و موجب شادی دسته جمعی تماشاچیان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The court was told the airman had drunk seventeen pints of beer.
[ترجمه گوگل]به دادگاه گفته شد که خلبان هفده پیمانه آبجو نوشیده است
[ترجمه ترگمان]دربار گفته بود که خلبان هفده پیمانه آبجو نوشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Read in studio An airman who helped destroy evidence after a twenty million pound arson attack has been fined fifteen hundred pounds.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک خلبان که پس از یک حمله آتش‌سوزی بیست میلیون پوندی به از بین بردن شواهد کمک کرد، هزار و پانصد پوند جریمه شد
[ترجمه ترگمان]در استودیو An که به نابود کردن مدارک بعد از یک آتش سوزی بیست میلیون پوند کمک کرد، به مبلغ پانصد پوند جریمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One night during night flying a young airman was killed when he walked into a propeller.
[ترجمه گوگل]یک شب در طول شب هنگام پرواز یک هوانیروز جوان هنگامی که به یک ملخ رفت کشته شد
[ترجمه ترگمان]یک شب هنگام پرواز یک خلبان کوچک در حال پرواز به سمت پروانه کشتی کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I took with me a very young airman from the engineering wing and I understood that it was his first flight.
[ترجمه گوگل]من یک هواپیمای بسیار جوان از جناح مهندسی را با خودم بردم و فهمیدم که اولین پرواز او بود
[ترجمه ترگمان]من یک افسر نیروی هوایی خیلی جوان را از بخش مهندسی گرفتم و فهمیدم که این اولین پرواز اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Airman ( After landing in a tree ): I was trying to make a new record.
[ترجمه گوگل]هوادار (بعد از فرود روی درخت): سعی می کردم رکورد جدیدی بسازم
[ترجمه ترگمان]یک هوانورد (پس از فرود در یک درخت): من قصد داشتم یک رکورد جدید ایجاد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has been fun," said Airman 1st Class Toby Schultz from Holloman Air Force Base, N. M.
[ترجمه گوگل]این بسیار سرگرم کننده بوده است
[ترجمه ترگمان]تو بی Schultz کلاس اول از پایگاه نیروی هوایی Holloman ان ان گفت: \"جالب بوده است\" م
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Among these men was Airman 1st Class Patrick McDonough.
[ترجمه گوگل]در میان این افراد، پاتریک مک‌دوناف، ایرمن کلاس 1 بود
[ترجمه ترگمان]در بین این مردان کلاس اول، پاتریک مک McDonough بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The airman boldly jumped from the airplane with his parachute.
[ترجمه گوگل]خلبان شجاعانه با چتر نجات خود از هواپیما پرید
[ترجمه ترگمان]این درجه دار شجاعانه با چترنجات خود از هواپیما بیرون پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We worry about the safety of the missing airman.
[ترجمه گوگل]ما نگران امنیت خلبان گم شده هستیم
[ترجمه ترگمان]ما نگران امنیت این افسر نیروی هوایی گم شده هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The day before the flight, six attendants, including Airman Fauci, met at the Andrews base commissary at 8 a. m. in their green, one-piece flight suits to shop for supplies.
[ترجمه گوگل]روز قبل از پرواز، شش خدمه، از جمله ایرمن فائوچی، در کمیسر پایگاه اندروز در ساعت 8 صبح ملاقات کردند متر با لباس های پرواز یک تکه و سبز رنگ برای خرید لوازم
[ترجمه ترگمان]روز قبل از پرواز شش نفر از خدمه، از جمله Airman Fauci، در ساعت ۸ صبح در هتل پایه اندروز ملاقات کردند متر در فضای سبز و سبز آن ها برای تامین تدارکات مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tuskegee Airman Lee Archer says Mrs. Rooseve, it's flight changed history.
[ترجمه گوگل]لی آرچر ایرمن تاسکگی می گوید خانم روزو، این پرواز تاریخ را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]اقای Rooseve گفت: ((Tuskegee (Tuskegee)، این پرواز تاریخ را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The remains of a Virginian airman killed in Afghanistan returned to Dover Air Force Base Sunday.
[ترجمه گوگل]بقایای یک هواپیمای ویرجینیایی کشته شده در افغانستان یکشنبه به پایگاه نیروی هوایی دوور بازگردانده شد
[ترجمه ترگمان]بقایای یک نیروی هوایی Virginian که در افغانستان کشته شد روز یکشنبه به پایگاه نیروی هوایی دوور بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They searched far and near for the missing airman.
[ترجمه گوگل]آنها دور و نزدیک به دنبال خلبان گم شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار دور و نزدیک برای نیروهای امنیتی گم شده جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pilot; aviation technician; enlisted man in the air force
an airman is a man who serves in his country's air force.
in the united states, an airman is a person in one of the four lowest ranks in the air force.

پیشنهاد کاربران

بروبچ پروازی
خلبان مرد.
خلبان زن هم میشه= air woman
noun
[count] :
a member of the air force with a rank below that of sergeant
هوانورد - عضو نیروی هوایی که درجه نظامیش از گروهبان پایین تره معمولا

بپرس