airfield

/ˈerˌfild//ˈeəfiːld/

معنی: فرودگاه هواپیما، فرودگاه
معانی دیگر: فرودگاه کوچک (به ویژه فرودگاه نظامی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a level surface, usu. with one or more paved runways, on which aircraft land and take off; airport.
مشابه: airport

جمله های نمونه

1. The airfield is bounded by woods on all sides.
[ترجمه گوگل]فرودگاه از هر طرف توسط جنگل محصور شده است
[ترجمه ترگمان] فرودگاه از همه طرف مسدود شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He attempted to return downwind to the airfield.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد در باد به سمت فرودگاه برگردد
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد به سمت شمال به سمت فرودگاه حرکت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The foreign guests were motored from the airfield to the guest house.
[ترجمه گوگل]میهمانان خارجی از فرودگاه تا مهمانخانه با موتور حرکت می کردند
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی از فرودگاه به سوی خانه مهمانان رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Guards patrolled the perimeter of the airfield.
[ترجمه گوگل]نگهبانان در اطراف فرودگاه به گشت زنی پرداختند
[ترجمه ترگمان]نگهبانا از محدوده فرودگاه محافظت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The airfield is ringed with armoured cars.
[ترجمه گوگل]فرودگاه مملو از خودروهای زرهی است
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه مجهز به خودروهای زرهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bombing rendered the airfield inoperable.
[ترجمه گوگل]بمباران فرودگاه را از کار انداخت
[ترجمه ترگمان]بمب گذاری زمین رو غیرقابل جراحی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The foreign guests were motored from the airfield to the hotel.
[ترجمه گوگل]مهمانان خارجی از فرودگاه تا هتل با موتور حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی از فرودگاه کوچک به هتل منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The airfield was bathed in the ghostly glow of a searchlight.
[ترجمه گوگل]فرودگاه غرق در درخشش شبح‌آمیز نورافکن بود
[ترجمه ترگمان]فرودگاه در نور شبه نور خورشید حمام گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is no suitable airfield near enough.
[ترجمه گوگل]هیچ فرودگاه مناسبی در نزدیکی آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ فرودگاه مناسب نزدیک به اندازه کافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By the time we reached the airfield next morning a tropical storm was raging.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد وقتی به فرودگاه رسیدیم، طوفان گرمسیری در راه بود
[ترجمه ترگمان]وقتی صبح روز بعد به فرودگاه رسیدیم، توفان استوایی خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As they waited at the airfield, Sara had the same feeling of foreboding that she had felt before her father died.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فرودگاه منتظر بودند، سارا همان حسی را داشت که قبل از مرگ پدرش احساس می کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که در فرودگاه منتظر بودند، سارا همان احساس نگرانی را داشت که قبل از مرگ پدرش احساس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The plane zoomed low over the airfield.
[ترجمه گوگل]هواپیما روی فرودگاه زوم کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما از فرودگاه پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Al Maghrun airfield drifted by on the right.
[ترجمه گوگل]فرودگاه المغرون در سمت راست حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]فرودگاه Al از سمت راست منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Soon afterwards, the balloon began to descend and it landed near an airfield.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از آن، بالون شروع به پایین آمدن کرد و در نزدیکی یک فرودگاه فرود آمد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بالن به زمین افتاد و کنار یک فرودگاه فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A few planes were parked on the perimeter track of the airfield.
[ترجمه گوگل]چند هواپیما در مسیر محیطی فرودگاه پارک شده بودند
[ترجمه ترگمان]چند هواپیما روی محوطه فرودگاه پارک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرودگاه هواپیما (اسم)
aerodrome, airport, airfield

فرودگاه (اسم)
airport, airfield, airdrome, taxiway, landing field

تخصصی

[عمران و معماری] فرودگاه

انگلیسی به انگلیسی

• airport, place used by planes for takeoff and landing
an airfield is a small area of ground where aircraft take off and land.

پیشنهاد کاربران

فرودگاه
airfield ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: فرودگاه صحرایی
تعریف: منطقه‏ای معین اما فاقد امکانات فرودگاهی برای نشست وبرخاست عادی یا اضطراری هواگَردها
فرودگاه های کوچک مثل فرودگاه های نظامی و یا مناطقی برای انجام پروازهای آموزشی و آزمایشی

بپرس