اسم ( noun )
• : تعریف: a downward air current that can cause an abrupt change, usu. a drop, in an aircraft's altitude.
air pocket
/ˈerˈpɑːkət//eəˈpɒkɪt/
معنی: بادگیر، چاه هوایی
معانی دیگر: دست انداز هوایی، hole air : منفذ
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. The plane hit an air pocket.
[ترجمه بهار] هواپیما در یک دست انداز هوایی افتاد ( با یک چاله هوایی برخورد کرد )|
[ترجمه گوگل]هواپیما به یک کیسه هوا برخورد کرد[ترجمه ترگمان]هواپیما به یک جیب هوایی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Make sure there are no air pockets around the roots of the plant.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که هیچ حفره هوا در اطراف ریشه های گیاه وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که هیچ کیسه هوایی اطراف ریشه های گیاه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که هیچ کیسه هوایی اطراف ریشه های گیاه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He let a little air pocket of silence hang there between them for a moment.
[ترجمه گوگل]او اجازه داد یک کیسه هوای کوچک سکوت بین آنها برای لحظه ای آویزان شود
[ترجمه ترگمان]لحظه ای سکوت بین آن ها حک مفرما شد لحظه ای بین آن ها سکوت حک مفرما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لحظه ای سکوت بین آن ها حک مفرما شد لحظه ای بین آن ها سکوت حک مفرما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These minute air pockets within the plastic sheet act as mirrors and reflect light.
[ترجمه گوگل]این کیسه‌های هوای کوچک درون ورق پلاستیکی به عنوان آینه عمل می‌کنند و نور را منعکس می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این بسته های هوای دقیقه در ورقه پلاستیکی به عنوان آینه عمل می کنند و نور را منعکس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بسته های هوای دقیقه در ورقه پلاستیکی به عنوان آینه عمل می کنند و نور را منعکس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These physical techniques of preparation eliminate air pockets and increase homogenisation of moisture and inclusions making the clay more workable.
[ترجمه گوگل]این تکنیک‌های فیزیکی آماده‌سازی، حفره‌های هوا را از بین می‌برند و همگن شدن رطوبت و اجزاء را افزایش می‌دهند و خاک رس را کارآمدتر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این تکنیک های فیزیکی آماده سازی جیب ها را از بین می برد و homogenisation رطوبت و دخالتی را که خاک رس را به کار می کشاند، افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تکنیک های فیزیکی آماده سازی جیب ها را از بین می برد و homogenisation رطوبت و دخالتی را که خاک رس را به کار می کشاند، افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Infill with compost so that there are no air pockets around the roots.
[ترجمه گوگل]کمپوست را پر کنید تا هوا در اطراف ریشه ها وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]با کمپوست همراه با کمپوست کردن طوری که هیچ کیسه هوایی اطراف ریشه ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با کمپوست همراه با کمپوست کردن طوری که هیچ کیسه هوایی اطراف ریشه ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It must have hit an air pocket.
[ترجمه گوگل]حتما به کیسه هوا برخورد کرده است
[ترجمه ترگمان]حتما یک جیب هوایی خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتما یک جیب هوایی خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We had a bumpy flight because of air pocket.
[ترجمه گوگل]پرواز ناهمواری داشتیم به خاطر جیب هوا
[ترجمه ترگمان]پرواز خطرناکی به خاطر جیب هوا داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرواز خطرناکی به خاطر جیب هوا داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Every time a plane hits an air pocket, it always dips a little.
[ترجمه گوگل]هر بار که هواپیما به یک کیسه هوا برخورد می کند، همیشه کمی فرو می رود
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که هواپیما برسه به یه جیب هوا همیشه یه ذره پایین تر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که هواپیما برسه به یه جیب هوا همیشه یه ذره پایین تر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He survived the earthquake after spending 3 days in an air pocket.
[ترجمه گوگل]او پس از گذراندن 3 روز در یک کیسه هوا از زلزله جان سالم به در برد
[ترجمه ترگمان]او پس از ۳ روز در یک جیب هوایی از زلزله جان سالم بدر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پس از ۳ روز در یک جیب هوایی از زلزله جان سالم بدر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A healthy lung is pink and full of a honeycomb of fragile air pockets.
[ترجمه گوگل]یک ریه سالم صورتی است و پر از لانه زنبوری از کیسه های هوای شکننده است
[ترجمه ترگمان]یک ریه سالم صورتی و پر از استخوان های شکننده هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ریه سالم صورتی و پر از استخوان های شکننده هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is also important to eliminate as far as possible any air pockets in pots of meat and fish.
[ترجمه گوگل]همچنین مهم است که تا حد امکان هر گونه حفره هوا را در گلدان های گوشت و ماهی از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]هم چنین برای از بین بردن هر کیسه هوایی در گلدان های بزرگ گوشت و ماهی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هم چنین برای از بین بردن هر کیسه هوایی در گلدان های بزرگ گوشت و ماهی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It introduces the structure, work principle and its working conditions of air pocket hand - type brake installation.
[ترجمه گوگل]این ساختار، اصل کار و شرایط کار نصب ترمز دستی پاکت هوا را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]آن ساختار، اصل کار و شرایط کاری آن از نصب ترمز دستی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ساختار، اصل کار و شرایط کاری آن از نصب ترمز دستی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بادگیر (اسم)
air pocket, louver, funnel, ventilator, airhole, louvre
چاه هوایی (اسم)
air pocket, airhole
تخصصی
[پلیمر] حفره(کیسه،چاه - -
انگلیسی به انگلیسی
an air pocket is a downward flowing current of air which causes an aircraft suddenly to lose height when it flies into it.
پیشنهاد کاربران
منطقه ای در آسمان که در آن جریان هوا متفاوت از جریان آن در قسمت های اطراف است. چاه های هوا گاهی اوقات می توانند باعث بالا یا پایین رفتن ناگهانی هواپیما شوند.
... [مشاهده متن کامل]
چاه هوایی، چاله هوایی
کیسه هوا در هواپیما