air lock

/ˈerˈlɑːk//eəlɒk/

حباب هوا (که موجب اختلال جریان آب و غیره در لوله می شود)، هوابند، هوانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an airtight compartment in which the air pressure can be regulated, usu. situated between two areas that have different air pressures, as in underwater operations.

(2) تعریف: an obstruction, as in a pipe, caused by a bubble or pocket of trapped air or vapor.

جمله های نمونه

1. Through the air lock she went, down the metal steps, and out on to the Moon's dusty surface.
[ترجمه گوگل]او از طریق قفل هوا رفت، از پله های فلزی پایین رفت و به سطح غبارآلود ماه رفت
[ترجمه ترگمان]از طریق قفل هوایی، از پله های فلزی پایین رفت و روی سطح غبارآلود ماه پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finally, they were let through an air lock guarded by massive metal doors into the reactor structure.
[ترجمه گوگل]در نهایت، آنها از طریق یک قفل هوا که توسط درهای فلزی عظیم محافظت می شد، به داخل ساختار راکتور راه یافتند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، آن ها اجازه عبور از یک قفل هوایی را دادند که توسط دره ای فلزی عظیم به درون ساختار رآکتور محافظت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Emerging from this relatively low air lock they find themselves on the land side in a high-ceilinged hall.
[ترجمه گوگل]با بیرون آمدن از این قفل هوای نسبتاً کم، آنها خود را در سمت خشکی در سالنی با سقف بلند می بینند
[ترجمه ترگمان]آن ها از این قفل در هوای نسبتا پایین ظهور می کنند و خود را در سمت زمین در یک سالن با سقف بلند می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interlock is the essential system of air lock to prevent the door which controlled open at same time.
[ترجمه گوگل]اینترلاک سیستم ضروری قفل هوا برای جلوگیری از باز شدن همزمان درب است
[ترجمه ترگمان]The سیستم ضروری قفل هوا است تا از دری که در همان زمان باز می شود جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To analyze reasons for air lock, make out effective measures and thoroughly eliminate the air lock.
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل دلایل قفل هوا، اقدامات موثر را انجام دهید و قفل هوا را کاملاً حذف کنید
[ترجمه ترگمان]برای تجزیه و تحلیل دلایل قفل هوا، اقدامات موثر انجام دهید و قفل هوا را به طور کامل حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An air lock and a canopy will be added to the visitors' entrance.
[ترجمه گوگل]قفل بادی و سایبان به ورودی بازدیدکنندگان اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]یک قفل هوا و یک سایبان به ورودی بازدیدکنندگان اضافه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gripping a hand rail, she waited for the door of the air lock to open.
[ترجمه گوگل]نرده دستی را در دست گرفت و منتظر شد تا در قفل هوا باز شود
[ترجمه ترگمان]او دستش را روی نرده گذاشت و منتظر شد تا در باز شود و در را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This model comprises of a radial, centrifugal fan cyclone with surround inlet Of high efficiency, expansion cone, and rotary valve air lock.
[ترجمه گوگل]این مدل از یک سیکلون فن شعاعی و گریز از مرکز با ورودی فراگیر با راندمان بالا، مخروط انبساط و قفل هوای شیر دوار تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مدل شامل یک شکل شعاعی، cyclone فن گریز از مرکز با بازدهی بالا، مخروط انبساط، و قفل هوای دریچه گردان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Special connector is supplied with float drain to prevent air lock.
[ترجمه گوگل]اتصال ویژه با تخلیه شناور برای جلوگیری از قفل هوا عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]اتصال دهنده ویژه ای با تخلیه شناور برای جلوگیری از قفل هوا فراهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first UL101 was delivered to the International Space Station in July 2001 and was used to test the newly installed air lock with great success.
[ترجمه گوگل]اولین UL101 در جولای 2001 به ایستگاه فضایی بین المللی تحویل شد و برای آزمایش قفل هوای تازه نصب شده با موفقیت بسیار مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اولین UL۱۰۱ در ژولای ۲۰۰۱ به ایستگاه فضایی بین المللی تحویل داده شد و برای آزمایش قفل هوای تازه نصب شده با موفقیت بسیار مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The stable and safe operation of the ammonia plant is severely affected by the air lock ammonia cooler.
[ترجمه گوگل]عملکرد پایدار و ایمن کارخانه آمونیاک به شدت تحت تأثیر کولر آمونیاک قفل هوا قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]عملکرد ایمن و ایمن کارخانه آمونیاک به شدت تحت تاثیر خنک تر هوای گرم آمونیاک قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The solution of problems such as water hammer, hard to dispose the noncondensables, air lock and selection of steam trap were discussed to save energy, protect environment and lower the cost.
[ترجمه گوگل]راه حل مشکلاتی مانند چکش آب، دفع سخت مواد غیر متراکم، قفل هوا و انتخاب تله بخار برای صرفه جویی در انرژی، حفاظت از محیط زیست و کاهش هزینه مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]حل مشکلات مانند چکش آبی، دشوار کردن the، قفل هوا و انتخاب تله بخار برای صرفه جویی در انرژی، حفاظت از محیط زیست و کاهش هزینه مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Points out the main causes of the fault namely fouling, air lock, outdoor air temperature and building orientation.
[ترجمه گوگل]به دلایل اصلی عیب مانند رسوب گیری، قفل هوا، دمای هوای بیرون و جهت ساختمان اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]نکات اصلی نقص عبارتند از: رسوب، قفل هوا، دمای هوای آزاد و جهت گیری ساختمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Framed in the airlock, he seemed like his ship to have his own light source, shining white and gold.
[ترجمه گوگل]قاب در قفل هوا، به نظر می رسید کشتی اش منبع نور خودش را دارد که سفید و طلایی می درخشد
[ترجمه ترگمان]در اتاق هوا، او به نظر می رسید که کشتی او منبع روشنایی خود را دارد، سفید درخشان و طلایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She only had to make it to the airlock, seal the inner door behind her and wait . . . .
[ترجمه گوگل]او فقط باید به قفل هوا می‌رفت، درب داخلی را پشت سرش می‌بست و منتظر می‌ماند
[ترجمه ترگمان]او فقط مجبور شد آن را به اتاق هوا برساند و در را پشت سرش ببندد و منتظر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He walked towards the entrance; a fancy airlock system over which a large illuminated sign flashed on and off.
[ترجمه گوگل]به سمت در ورودی رفت یک سیستم قفل هوای فانتزی که روی آن یک علامت بزرگ نورانی روشن و خاموش می شود
[ترجمه ترگمان]او به طرف در ورودی رفت؛ یک سیستم تهویه هوا که روی آن تابلوی بزرگ درخشانی دیده می شد روشن شد و خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The inner door of the airlock opened, and the welcoming delegation entered.
[ترجمه گوگل]درب داخلی قفل هوا باز شد و هیئت استقبال کننده وارد شد
[ترجمه ترگمان]در داخلی در باز شد و هیات خوش آمد گویی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Then he told Hal to open the airlock, and jetted out into the abyss.
[ترجمه گوگل]سپس به هال گفت که قفل هوا را باز کند و به ورطه پرت شد
[ترجمه ترگمان]سپس به هال گفت که اتاق را باز کند و در لجه فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Compared to closed fermentation containers (with an airlock) this process occurs at a slower rate since some of the yeast will use oxygen to get more energy.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با ظروف تخمیر بسته (با قفل هوا) این فرآیند با سرعت کمتری انجام می شود زیرا برخی از مخمرها از اکسیژن برای دریافت انرژی بیشتر استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با ظروف تخمیر بسته (با an)این فرآیند با سرعت کمتری رخ می دهد چون برخی از مخمر از اکسیژن برای بدست آوردن انرژی بیشتر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Remove the bung and airlock and add are using to stop fermentation and to encourage settling.
[ترجمه گوگل]بانگ و قفل هوا را بردارید و از آنها برای توقف تخمیر و تشویق به ته نشین شدن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]the و airlock را حذف کرده و با استفاده از تخمیر، تخمیر را متوقف کرده و آن ها را تشویق کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Remove the bung and airlock and add whatever you are using to stop fermentation and to encourage settling.
[ترجمه گوگل]بانگ و قفل هوا را بردارید و هر چیزی را که برای توقف تخمیر و تشویق به ته نشین شدن استفاده می کنید اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]the و airlock را حذف کرده و هر چه را که برای توقف تخمیر استفاده می کنید را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The incubator has been described as an airlock of sorts.
[ترجمه گوگل]انکوباتور به عنوان یک قفل هوا توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]The به عنوان an نوع توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Water cooled motors for long life, with anti airlock design and moisture tight seals .
[ترجمه گوگل]موتورهای آب خنک برای عمر طولانی، با طراحی ضد قفل هوا و مهر و موم های محکم در برابر رطوبت
[ترجمه ترگمان]موتورها برای مدت طولانی موتورها را خنک کرده و با airlock و آب بندی محکم moisture
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Both airlock doors should not be opened simultaneously.
[ترجمه گوگل]هر دو درب قفل هوا نباید به طور همزمان باز شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو اتاق هوا در یک زمان باز نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The intent of an aseptic processing airlock is to preclude ingress of particulate matter and microorganism contamination from a lesser controlled area.
[ترجمه گوگل]هدف از قفل هوای پردازش آسپتیک جلوگیری از ورود ذرات معلق و آلودگی میکروارگانیسم ها از یک منطقه کمتر کنترل شده است
[ترجمه ترگمان]هدف از airlock پس پردازش، جلوگیری از نفوذ ذرات معلق و آلودگی microorganism از یک منطقه کنترل کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Armor the airlock, Blanket the bedrock, And kiss the planet goodbye!
[ترجمه گوگل]قفل هوا را زره کنید، سنگ بستر را بپوشانید و سیاره را ببوسید!
[ترجمه ترگمان]چون در را باز کرد، سنگ بس تر را باز کرد و زمین را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Fyodor took this picture from the window of the Russian Docking Compartment (Airlock).
[ترجمه گوگل]فئودور این عکس را از پنجره محفظه اتصال روسی (Airlock) گرفته است
[ترجمه ترگمان]فیودور این عکس را از پنجره اتصال Docking Russian (Airlock)گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] هوا بند
[زمین شناسی] هوابند برای تامین رفت وآمد افراد وحمل ونقل وسایل از بخش هوای آزاد تونل به بخشی که تحت تاثیر هوای فشرده قراردارد درداخل دیواره،اطاقکهایی احداثمی شودکه در دو طرف درهای غیرقابل نفوذدارند و بنام هوابند معروفند
[معدن] هوابند (تهویه)
[نفت] هوا بند - کیسه ی هوا
[آب و خاک] اطاقک هوا

انگلیسی به انگلیسی

• airtight chamber, small area between two airtight doors which allows one to pass through to an area with a different atmospheric pressure; pocket of air or vapor in a pipe that prevents the regular flow of fluids
airtight chamber; blockage in a pipe due to an air bubble
an airlock is a compartment between places which do not have the same air pressure, for example in a spacecraft or submarine.
an airlock is also a blockage in a pipe which is caused by a bubble of air that prevents liquid from flowing through.

پیشنهاد کاربران

هوابند یا قفل هوا
اتاق فشار
محفظه هوا
Airlock
درهای شیشه ای که جلوی مغازه ها هست و با نزدیک یا دور شدن به آن، باز و بسته می شود.
قفل هوا
دریچه هوا
محفظه تطبیق فشار هوا یا سیال دیگر مانند آب در فضاپیماها یا زیردریائی ها که باعث می شود هنگام خروج یا ورود هوای داخل فضاپیما یا زیردریائی تخلیه نشود.
اتاق کوچکی با یک دربِ غیر قابل نفوذ هوا
هوابند

بپرس