سرخ کن بدون روغن
برای آدمایی که غذای سرخ شده دوست دارن ولی نمی خوان وجدانشون درد بگیره!
مثال: He cooked crispy fries in the air fryer.
مشتقات:
اسم: air – هوا
فعل: to fry – سرخ کردن
اسم: fryer – سرخ کن
برای آدمایی که غذای سرخ شده دوست دارن ولی نمی خوان وجدانشون درد بگیره!
مثال: He cooked crispy fries in the air fryer.
مشتقات:
اسم: air – هوا
فعل: to fry – سرخ کردن
اسم: fryer – سرخ کن
سرخ کن بدون روغن.
سرخ کنی که هوای گرم رو در اطراف غذا به گردش درمیاره تا غذا رو بپزه.
سرخ کنی که هوای گرم رو در اطراف غذا به گردش درمیاره تا غذا رو بپزه.
هواپز
سرخ کن بدون روغن