air filter

جمله های نمونه

1. And it comes with a removable air filter, an extra long cable, fitted plug and a two year guarantee.
[ترجمه گوگل]و دارای یک فیلتر هوای قابل جابجایی، یک کابل طولانی، دوشاخه نصب شده و دو سال ضمانت می باشد
[ترجمه ترگمان]و این کار با یک فیلتر هوای قابل جابجایی، یک کابل کابل بلند، وصل شده و ضمانت دو ساله انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The remains of the air filter system was fitted facing the rear bulkhead.
[ترجمه گوگل]بقایای سیستم فیلتر هوا رو به روی دیواره عقب نصب شد
[ترجمه ترگمان]بقایای سیستم فیلتر هوا متناسب با دیواره ای عقب نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An inner door remains shut but air filters through it via two mesh panels.
[ترجمه گوگل]یک درب داخلی بسته می ماند اما هوا از طریق دو پانل مشبک از آن عبور می کند
[ترجمه ترگمان]یک در داخلی بسته می ماند اما از طریق دو پنل شبکه از آن عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I mean. Air filters are, air filters are not one of our best selling items.
[ترجمه گوگل]منظور من این است که فیلترهای هوا هستند، فیلترهای هوا یکی از پرفروش ترین اقلام ما نیستند
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که فیلترهای هوا هستند، فیلترهای هوا یکی از بهترین مواد فروش ما نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We are specialized in producing engine muffler, air filter and other parts of agricultural machinery factory.
[ترجمه گوگل]ما در تولید صدا خفه کن موتور، فیلتر هوا و سایر قطعات کارخانه ماشین آلات کشاورزی تخصص داریم
[ترجمه ترگمان]ما در تولید muffler موتور، فیلتر هوا و بخش های دیگر کارخانه ماشین آلات کشاورزی تخصص داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Description : Ruizhou Fuel filter, air filter, transmission filter, oil filter.
[ترجمه گوگل]توضیحات: فیلتر سوخت Ruizhou، فیلتر هوا، فیلتر انتقال، فیلتر روغن
[ترجمه ترگمان]شرح: فیلتر سوخت Ruizhou، فیلتر هوا، فیلتر انتقال، فیلتر روغن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electret air filter material has superior filter performance, as ideal filter material for coal - dust stained yarn.
[ترجمه گوگل]مواد فیلتر هوای الکترت دارای عملکرد فیلتر عالی است، به عنوان ماده فیلتر ایده آل برای نخ های آغشته به ذغال سنگ
[ترجمه ترگمان]مواد فیلتر هوای آزاد عملکرد فیلتر بالایی دارند، به عنوان ماده فیلتر ایده آل برای الیاف stained - گرد و غبار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cleaning a dirty air filter can save 350 pounds of carbon dioxide a year.
[ترجمه گوگل]تمیز کردن فیلتر هوای کثیف می تواند 350 پوند دی اکسید کربن در سال را ذخیره کند
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن یک فیلتر هوای کثیف می تواند ۳۵۰ پوند کربن دی اکسید را در سال صرفه جویی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The self - cleaning air filter includes the box body, pulse self - cleaning system and in - situ control box, etc.
[ترجمه گوگل]فیلتر هوای خود تمیز شونده شامل بدنه جعبه، سیستم خود تمیز شونده پالسی و جعبه کنترل درجا و غیره می باشد
[ترجمه ترگمان]فیلتر هوا - تمیز کردن شامل بدنه جعبه، سیستم تمیز کننده پالس و جعبه کنترل برجا و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Double - stage air filter is standard equipment for dusty fields.
[ترجمه گوگل]فیلتر هوای دو مرحله ای تجهیزات استاندارد برای میدان های گرد و غبار است
[ترجمه ترگمان]فیلتر هوای دو مرحله ای، تجهیزات استاندارد برای رشته های خاکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Replacing your air filter will help your car run more efficiently.
[ترجمه گوگل]تعویض فیلتر هوا به کارآمدتر ماشین شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]جایگزینی فیلتر هوا به اتومبیل شما کمک خواهد کرد تا کارایی بیشتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By replacing your air filter annually, or biannually if you live in a dusty area, you'll ensure the engine can breathe freely.
[ترجمه گوگل]با تعویض سالیانه فیلتر هوا یا اگر در یک منطقه گرد و غبار زندگی می کنید، فیلتر هوای خود را هر دو سال یکبار تعویض کنید، مطمئن خواهید شد که موتور می تواند آزادانه نفس بکشد
[ترجمه ترگمان]با تعویض هر سال فیلتر هوا، یا اگر در یک منطقه خاکی زندگی کنید، مطمئن خواهید شد که موتور می تواند آزادانه تنفس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dust masks equipped with air filter were worn all time to limit the breathing of sawdust.
[ترجمه گوگل]ماسک های گرد و غبار مجهز به فیلتر هوا برای محدود کردن تنفس خاک اره همیشه استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]ماسک گرد و غبار که مجهز به فیلتر هوا بودند، برای محدود کردن تنفس خاک اره پوشیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Equipped With A New Style Of Air Filter, That Can Increase Filtering Efficiency By30%. This Can Protect Equipment From Damage By Water, Dirty Oil And Other Hazardous Material.
[ترجمه گوگل]مجهز به سبک جدیدی از فیلتر هوا، که می تواند راندمان فیلتر را 30٪ افزایش دهد این می تواند از تجهیزات در برابر آسیب آب، روغن کثیف و سایر مواد خطرناک محافظت کند
[ترجمه ترگمان]مجهز بودن به سبک جدید فیلتر هوا، این می تواند راندمان پالایش را By۳۰ درصد افزایش دهد این می تواند تجهیزات حفاظت از خسارت ناشی از آب، نفت کثیف و دیگر مواد خطرناک را محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] فیلتر هوا. با عبور هوای ورودی به موتور از داخل این فیلتر که از معمولا از جنس کاغذ مخصوصی ساخته شده جلوی ورود ذرات و گرد و خاک به موتور گرفته میشود تا تحت اثر این ذرات در موتور ساییدگی ایجاد نشود و همچنین حرارت هوای ورودی تنظیم میشود و صدای مکش هوا نیز تا حد زیادی کاهش میابد.

انگلیسی به انگلیسی

• device which removes impurities from the air

پیشنهاد کاربران

air filter ( ɛr fɪltər )
air filter
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

خودرو: فیلتر هوا

بپرس