air base

/ˈerˈbeɪs//eəbeɪs/

معنی: پایگاه هوایی
معانی دیگر: (ارتش) پایگاه هوایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a military base for air force operations.

جمله های نمونه

1. Waiting on the runway at Osan Air Base, armed and fueled, were the F-11fighter-bombers.
[ترجمه گوگل]جنگنده بمب افکن های F-11 با مسلح و سوخت روی باند پایگاه هوایی اوسان منتظر بودند
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای جنگنده F - ۱۱ که به دنبال باند فرودگاه در پایگاه هوایی Osan در حال انتظار بودند، جنگنده های اف - ۱۱ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clinton said as rain pounded down at the air base, where he landed.
[ترجمه گوگل]کلینتون گفت در حالی که باران در پایگاه هوایی می بارید، جایی که او فرود آمد
[ترجمه ترگمان]به محض فرود آمدن باران، کلینتون گفت که باران به پایگاه هوایی فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sappers succeeded in getting onto Cu Chi air base and destroyed several helicopters.
[ترجمه گوگل]ساپرها موفق شدند وارد پایگاه هوایی کو چی شده و چندین هلیکوپتر را منهدم کنند
[ترجمه ترگمان]The موفق به سوار شدن بر پایگاه هوایی Cu Chi شدند و چندین هلیکوپتر را نابود کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They had an air base there where the Mr Force landed the C-130s and so forth.
[ترجمه گوگل]آنها در آنجا پایگاه هوایی داشتند که مستر فورس C-130 و غیره را در آنجا فرود آورد
[ترجمه ترگمان]آن ها یک پایگاه هوایی در آنجا داشتند که در آن نیروی نظامی در خط C - ۱۳۰ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The United Kingdom was one gigantic air base.
[ترجمه گوگل]انگلستان یک پایگاه هوایی غول پیکر بود
[ترجمه ترگمان]بریتانیا یک پایگاه هوایی غول پیکر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a fortress and naval and air base. Gibraltar commands the western entrance to the Mediterranean.
[ترجمه گوگل]به عنوان دژ و پایگاه دریایی و هوایی جبل الطارق فرمان ورودی غربی مدیترانه را دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دژ نظامی و دریایی و پایگاه هوایی جبل الطارق بر مدخل غربی دریای مدیترانه فرمان می رانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bombers swooped ( down ) on the air base.
[ترجمه گوگل]بمب افکن ها در پایگاه هوایی (پایین) حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]بمب گذاران به سمت پایین شیرجه زدند (پایین)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To reestablish the air base closed after the war.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد مجدد پایگاه هوایی بسته شده پس از جنگ
[ترجمه ترگمان]تا بعد از جنگ دوباره پایگاه هوایی رو دوباره ببنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Well let us say it is chinese air base against India.
[ترجمه گوگل]خوب اجازه دهید بگوییم این پایگاه هوایی چین علیه هند است
[ترجمه ترگمان]خوب، به ما بگوییم که این پایگاه هوایی چینی در مقابل هند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A shortage of military police made the air Base insecure.
[ترجمه گوگل]کمبود پلیس نظامی پایگاه هوایی را ناامن کرد
[ترجمه ترگمان]کمبود پلیس نظامی هوایی را ناامن کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By early yesterday, the insurgents had taken control of the country's main military air base.
[ترجمه گوگل]تا اوایل دیروز، شورشیان کنترل پایگاه هوایی نظامی اصلی کشور را به دست گرفتند
[ترجمه ترگمان]در اوایل روز گذشته، شورشیان کنترل پایگاه اصلی پایگاه هوایی کشور را به دست گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. About 200 personnel will remain behind to take care of the air base.
[ترجمه گوگل]حدود 200 پرسنل برای مراقبت از پایگاه هوایی باقی خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۰۰ تن از پرسنل برای مراقبت از پایگاه هوایی در پشت سر خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There had been a major breach of security at the air base.
[ترجمه گوگل]نقض بزرگی در امنیت پایگاه هوایی رخ داده بود
[ترجمه ترگمان]در پایگاه هوایی یک نفوذ امنیتی بزرگ وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The barbed wire fences and security shields made the air base very difficult to penetrate.
[ترجمه گوگل]نرده های سیم خاردار و سپرهای امنیتی نفوذ به پایگاه هوایی را بسیار سخت کرده بود
[ترجمه ترگمان]سیم های خاردار و پوشش های امنیتی مانع نفوذ هوا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Then I went to work at the Alameda naval air base, as a machinist's helper.
[ترجمه گوگل]سپس به عنوان کمک ماشین در پایگاه هوایی آلامدا مشغول به کار شدم
[ترجمه ترگمان]آن وقت من رفتم تا در مرکز نیروی دریایی، به عنوان دستیار machinist کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایگاه هوایی (اسم)
air base

انگلیسی به انگلیسی

• air force base
an air base is a centre where military aircraft take off or land and are serviced, and where many of the centre's staff live.
military base that is equipped with airplane facilities (including runways and airplane hangers

پیشنهاد کاربران

air base ( مهندسی نقشه‏برداری )
واژه مصوب: خط مبنای هوایی
تعریف: خط واصل دو موقعیت مرکز عدسی دوربین یا فاصلۀ بین مراکز عدسی یک جفت دوربین در لحظۀ عکس برداری
پایگاه هوایی

بپرس