aimlessness

1. her constant aimlessness

بی تصمیمی همیشگی او

2. He worried about his son's aimlessness and lack of ambition.

[ترجمه گوگل]او نگران بی هدفی و عدم جاه طلبی پسرش بود
[ترجمه ترگمان]او نگران aimlessness پسرش و نبود جاه طلبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Instead of bringing joy, this interlude produced aimlessness and corrosion of the spirit.

[ترجمه گوگل]این میان به جای شادی، بی هدفی و فرسایش روح را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]به جای آوردن شادی، این interlude aimlessness و خوردگی روح را تولید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Without work there is corrosive aimlessness.

[ترجمه گوگل]بدون کار بی هدفی خورنده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بدون کار، aimlessness خورنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is this aimlessness in line with a Darwinian view of life on planet Earth?

[ترجمه گوگل]آیا این بی هدفی با دیدگاه داروینی از حیات در سیاره زمین همخوانی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این aimlessness با دیدگاه داروینی در مورد زندگی روی کره زمین وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It must have been this obvious aimlessness that led to my downfall.

[ترجمه گوگل]حتما همین بی هدفی آشکار باعث سقوط من شد
[ترجمه ترگمان]حتما این همان چیزی بود که باعث سقوط من شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His sense of aimlessness increased.

[ترجمه گوگل]حس بی هدفی او بیشتر شد
[ترجمه ترگمان]حس His فزونی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Voters are angered by the coalition's in - fighting and what they see as its aimlessness.

[ترجمه گوگل]رای دهندگان از درگیری های ائتلاف و آنچه که آنها را بی هدف می دانند خشمگین هستند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان از این ائتلاف در حال جنگ و آنچه که آن ها می بینند عصبانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This feeling glimpse of her past served to emphasize the scene of aimlessness.

[ترجمه گوگل]این نگاه اجمالی احساسی از گذشته او باعث تأکید بر صحنه بی هدفی شد
[ترجمه ترگمان]این احساس گذشته او برای تاکید بر صحنه aimlessness بکار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس