1. he wandered aimlessly along the beach
او بدون هدف در امتداد ساحل پرسه می زد.
2. He just drifts aimlessly from job to job.
[ترجمه گوگل]او فقط بی هدف از کاری به شغل دیگر می چرخد
[ترجمه ترگمان]او فقط بی هدف از کار به کار کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او فقط بی هدف از کار به کار کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She wandered aimlessly around the streets.
[ترجمه گوگل]او بی هدف در خیابان ها پرسه می زد
[ترجمه ترگمان]بی هدف دور خیابان ها پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف دور خیابان ها پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She was wandering aimlessly up and down the road.
[ترجمه گوگل]او بی هدف بالا و پایین جاده سرگردان بود
[ترجمه ترگمان]بی هدف در جاده سرگردان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف در جاده سرگردان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For the rest of the morning he searched aimlessly through the town.
[ترجمه گوگل]تا آخر صبح بی هدف شهر را جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]بقیه روز را بی هدف در میان شهر جستجو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بقیه روز را بی هدف در میان شهر جستجو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He just drifted aimlessly from job to job.
[ترجمه گوگل]او فقط بی هدف از کاری به شغل دیگر می رفت
[ترجمه ترگمان]او فقط بی هدف از کار به کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او فقط بی هدف از کار به کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She is paging through a magazine aimlessly.
[ترجمه گوگل]او بیهدف در حال ورق زدن یک مجله است
[ترجمه ترگمان]بی هدف مجله را ورق می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف مجله را ورق می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She drifted aimlessly from one job to another.
[ترجمه گوگل]او بی هدف از کاری به شغل دیگر می رفت
[ترجمه ترگمان]بی هدف از یک کار به یک کار دیگر می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف از یک کار به یک کار دیگر می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He walked aimlessly along street after street, head down and shoulders bowed.
[ترجمه گوگل]او بی هدف در خیابان به خیابان راه می رفت، سرش پایین و شانه هایش خم شده بود
[ترجمه ترگمان]بی آن که چیزی بگوید، بی هدف به خیابان راه می رفت، سر پایین انداخته بود و شانه ها را خم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی آن که چیزی بگوید، بی هدف به خیابان راه می رفت، سر پایین انداخته بود و شانه ها را خم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ann was strolling along aimlessly when I brought her up short by calling her name from the other side of the street.
[ترجمه گوگل]ان بی هدف در حال قدم زدن بود که من او را با صدا زدن نامش از آن طرف خیابان بلند کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی او را از طرف دیگر خیابان صدا می زدم آن داشت بی هدف پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی او را از طرف دیگر خیابان صدا می زدم آن داشت بی هدف پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She wandered aimlessly about the house.
[ترجمه گوگل]او بی هدف در خانه پرسه می زد
[ترجمه ترگمان]بی هدف در خانه پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف در خانه پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He spent the day drifting aimlessly about the house.
[ترجمه گوگل]او روز را بدون هدف در خانه سپری کرد
[ترجمه ترگمان]تمام روز را بی هدف در خانه پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام روز را بی هدف در خانه پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They found him wandering around aimlessly.
[ترجمه گوگل]آنها او را در حال پرسه زدن بی هدف یافتند
[ترجمه ترگمان]او را دیدند که بی هدف پرسه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را دیدند که بی هدف پرسه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She wandered aimlessly through the cold morning streets, not sure which way she was going or what direction to take.
[ترجمه گوگل]او بیهدف در خیابانهای سرد صبح پرسه میزد، نمیدانست به کدام سمت میرود یا به کدام سمت میرود
[ترجمه ترگمان]بی هدف در خیابان های سرد صبحگاهی بی هدف پرسه می زد، نمی دانست به کدام طرف می رود یا چه مسیری را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف در خیابان های سرد صبحگاهی بی هدف پرسه می زد، نمی دانست به کدام طرف می رود یا چه مسیری را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید