agronomist

/əˈɡrɑːnəməst//əˈɡrɒnəmɪst/

معنی: کشاورز، برزشناس
معانی دیگر: کشاورز، برزشناس

جمله های نمونه

1. She has elected to become an agronomist.
[ترجمه گوگل]او انتخاب کرده است که یک کشاورز شود
[ترجمه ترگمان]او برای تبدیل شدن به یک متخصص کشاورزی انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The agronomist suggested growing rice on the dried river bed.
[ترجمه گوگل]این کشاورز کشت برنج را در بستر خشک شده رودخانه پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]متخصص کشاورزی پیشنهاد کرد برنج در بس تر رودخانه خشکیده افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I happen to be an agronomist that spends much of my time in the third world, and I can tell you that the advantages of open pollinated (heirloom) seeds are real.
[ترجمه گوگل]من اتفاقاً یک زراعت دان هستم که بیشتر وقت خود را در جهان سوم می گذرانم و می توانم به شما بگویم که مزایای بذرهای گرده افشانی باز (موروثی) واقعی هستند
[ترجمه ترگمان]من یک متخصص کشاورزی هستم که بیشتر وقت خود را در دنیای سوم صرف می کند، و می توانم به شما بگویم که مزایای of باز (heirloom)واقعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This factor can be fine tuned by the agronomist or farmer working at a specific site.
[ترجمه گوگل]این عامل را می توان توسط کشاورز یا کشاورز که در یک سایت خاص کار می کند تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]این عامل می تواند توسط متخصص کشاورزی یا کشاورزی که در یک سایت خاص کار می کند، تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Uygur well - known agronomist with good Gong " Nongsang summary of food and clothing. "
[ترجمه گوگل]اویغور زراعت شناس معروف با گونگ خوب "خلاصه غذا و لباس Nongsang"
[ترجمه ترگمان]Uygur که مشهور به agronomist است، \"خلاصه ای از غذا و لباس\" را به خوبی درک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A respected agronomist, Tong Pingya, told AFP: "China does not need this genetically modified rice, as it produces enough and even exports a bit".
[ترجمه گوگل]تانگ پینگیا، یکی از کشاورزان محترم، به خبرگزاری فرانسه گفت: «چین به این برنج اصلاح شده ژنتیکی نیاز ندارد، زیرا به اندازه کافی تولید می کند و حتی مقداری هم صادر می کند»
[ترجمه ترگمان]تانگ Pingya، یک متخصص برجسته کشاورزی، به خبرگزاری فرانسه گفت: \" چین به این برنج اصلاح شده ژنتیکی نیاز ندارد، چرا که گاز کافی و حتی صادرات گاز را تولید می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Chinese awardees included an agronomist, a military commander, a scholar, a diplomat, a reporter, a doctor and a few entrepreneurs.
[ترجمه گوگل]برندگان چینی شامل یک کشاورز، یک فرمانده نظامی، یک محقق، یک دیپلمات، یک خبرنگار، یک پزشک و چند کارآفرین بودند
[ترجمه ترگمان]چینی ها شامل یک متخصص کشاورزی، یک فرمانده نظامی، یک متخصص، یک دیپلمات، یک پزشک، یک پزشک و چند کارآفرین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yuan Longping is a world-famous agronomist with the reputation of "the Father of Hybrid Rice".
[ترجمه گوگل]یوان لانگ پینگ یک کشاورز مشهور جهان با شهرت "پدر برنج ترکیبی" است
[ترجمه ترگمان]یوان Longping یک متخصص کشاورزی مشهور با نام \"پدر برنج Hybrid\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Has your regional Green Section agronomist been asked to examine the greens and help identify and document the problems causing their failure?
[ترجمه گوگل]آیا از کشاورز بخش سبز منطقه ای شما خواسته شده است که سبزه ها را بررسی کند و به شناسایی و مستندسازی مشکلاتی که باعث شکست آنها شده است کمک کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا بخش سبز منطقه شما خواسته شده است که سبزی را بررسی کرده و به شناسایی و مستندسازی مشکلاتی که منجر به شکست آن ها می شود، کمک کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And Borlaug, now 9 is an agronomist who has spent his life in labs and nonprofits, seldom walking onto the media stage, and hence into our consciousness, at all.
[ترجمه گوگل]و بورلاگ که اکنون 9 ساله است، یک کشاورز است که زندگی خود را در آزمایشگاه‌ها و سازمان‌های غیرانتفاعی گذرانده است و به ندرت وارد صحنه رسانه‌ها و از این رو به آگاهی ما شده است
[ترجمه ترگمان]و Borlaug که اکنون ۹ سال دارد یک متخصص کشاورزی است که عمر خود را در آزمایشگاه ها و سازمان های غیرانتفاعی سپری کرده است و به ندرت بر روی صحنه رسانه ای قدم می زند و در نتیجه به هوشیاری ما نیز وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Agronomist William F. Gericke is credited with developing modern hydroponics in 192
[ترجمه گوگل]زراعت شناس ویلیام اف گریک با توسعه هیدروپونیک مدرن در سال 192 اعتبار دارد
[ترجمه ترگمان]Agronomist ویلیام اف Gericke با توسعه hydroponics مدرن در ۱۹۲ میلادی اعتبار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chinese agronomist Yuan Longping, known as the "father of hybrid rice," was awarded a medal from the French government Tuesday in recognition of his contribution to world food safety.
[ترجمه گوگل]یوان لانگ پینگ، کشاورز چینی، که به عنوان «پدر برنج هیبریدی» شناخته می‌شود، مدالی را از سوی دولت فرانسه به‌عنوان قدردانی از سهمش در امنیت غذایی جهان دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]یوان Longping یک متخصص کشاورزی چینی معروف به \"پدر برنج هیبریدی\" روز سه شنبه به رسمیت شناختن سهم خود در امنیت غذایی جهان یک مدال از دولت فرانسه دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Du Changlin, agronomist of Lingxian County, said, "In our highest-yielding field, wheat production this year could reach nearly 2 million ears for each hectare.
[ترجمه گوگل]دو چانگلین، کارشناس کشاورزی شهرستان لینگشیان، گفت: "در مزرعه پرمحصول ما، تولید گندم امسال می تواند به نزدیک به 2 میلیون خوشه برای هر هکتار برسد
[ترجمه ترگمان]دو Changlin، یک متخصص کشاورزی در بخش Lingxian، گفت: \" امسال تولید گندم امسال می تواند به حدود ۲ میلیون گوش برای هر هکتار برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Norman Borlaug, the great American agronomist who died last year, conducted his original research into wheat rust.
[ترجمه گوگل]نورمن بورلاگ، کشاورز بزرگ آمریکایی که سال گذشته درگذشت، تحقیقات اولیه خود را در مورد زنگ گندم انجام داد
[ترجمه ترگمان]نورمن Borlaug یک متخصص کشاورزی بزرگ آمریکایی که سال گذشته فوت کرد تحقیقات اولیه خود را در مورد زنگ زدن گندم انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشاورز (اسم)
agriculturalist, farmer, peasant, tiller, planter, agronomist, agriculturist, yeoman, husband, husbandman

برزشناس (اسم)
agronomist

انگلیسی به انگلیسی

• one who specializes in agronomy (branch of agriculture dealing with agricultural production and soil management)

پیشنهاد کاربران

نه برزه نه بزر بلکه بذر درسته
بذرشناس یا متخصص کشاورزی
متخصص کشاورزی
خودشون نوشتن "برزشناس"، آخه اون برزه یا بزر؟؟

بپرس