agrochemical

/ˌæɡroʊˈkemɪkəl//ˌæɡrəʊˈkemɪkəl/

(هر نوع ماده ی شیمیایی که برای بهبود کمی و کیفی فراورده های کشاورزی به کار رود یا هر نوع ماده ی شیمیایی که از فرآورده های کشاورزی به دست بیاید) شیمی کشاورزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a chemical used to enhance the quality and increase the quantity of farm produce.

(2) تعریف: a chemical made from certain agricultural products.

جمله های نمونه

1. Nevertheless, many agrochemical companies are undertaking extensive research programmes on biological control.
[ترجمه گوگل]با این وجود، بسیاری از شرکت های شیمیایی کشاورزی در حال انجام برنامه های تحقیقاتی گسترده ای در زمینه کنترل بیولوژیکی هستند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از شرکت های agrochemical در حال اجرای برنامه های تحقیقاتی گسترده در زمینه کنترل بیولوژیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Under the non-exclusive agreement, Ingenia will sell Oto its clients in the defence, agro-chemical and automotive industries.
[ترجمه گوگل]بر اساس این قرارداد غیر انحصاری، Ingenia مشتریان خود را در صنایع دفاعی، کشاورزی و شیمیایی و خودروسازی به فروش خواهد رساند
[ترجمه ترگمان]براساس موافقتنامه غیر انحصاری، Ingenia به مشتریان خود در صنایع دفاعی، صنایع شیمیایی و خودروسازی Oto خواهد فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Biotechnology is controlled by a handful of seed, agrochemical and pharmaceutical corporations whose proprietary products are designed primarily for Northern markets.
[ترجمه گوگل]بیوتکنولوژی توسط تعداد انگشت شماری از شرکت‌های بذر، مواد شیمیایی کشاورزی و دارویی کنترل می‌شود که محصولات انحصاری آنها عمدتاً برای بازارهای شمالی طراحی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]بیوتکنولوژی با مشتی بذر، agrochemical و شرکت های داروسازی کنترل می شود که محصولات اختصاصی آن ها اصولا برای بازارهای شمالی طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The isotope analytic technique of the agrochemical remainder is increasingly valued by people, and has made a substantial development.
[ترجمه گوگل]روش تجزیه و تحلیل ایزوتوپ باقیمانده مواد شیمیایی کشاورزی به طور فزاینده ای توسط مردم مورد توجه قرار می گیرد و پیشرفت قابل توجهی داشته است
[ترجمه ترگمان]تکنیک تحلیلی ایزوتوپ از باقی مانده به طور فزاینده ای مورد توجه مردم قرار می گیرد و توسعه قابل توجهی را ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The traditional herbicide is still dominating the present agrochemical market.
[ترجمه گوگل]علف کش های سنتی هنوز هم بر بازار محصولات کشاورزی فعلی تسلط دارند
[ترجمه ترگمان]علف کش traditional سنتی هنوز بر بازار فعلی agrochemical حاکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jinnan Heyu Agrochemical Co. Ltd. is a bran - new marketing enterprise with independent corporate capacity.
[ترجمه گوگل]Jinnan Heyu Agrochemical Co Ltd یک شرکت بازاریابی جدید سبوس دار با ظرفیت شرکت مستقل است
[ترجمه ترگمان]شرکت Agrochemical Heyu Agrochemical Ltd یک شرکت بازاریابی موفق با ظرفیت شرکتی مستقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The green agrochemical contains light - sensitive pesticide, trans - gene pesticide, biopesticide, etr.
[ترجمه گوگل]آگروشیمیایی سبز حاوی آفت کش حساس به نور، آفت کش ترانس ژن، آفت کش زیستی، etr است
[ترجمه ترگمان]The سبز حاوی آفت کش light، آفت کش trans، biopesticide، etr است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Avoid mixing with alkaline agrochemical to use.
[ترجمه گوگل]از مخلوط کردن با مواد شیمیایی قلیایی برای استفاده خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]از مخلوط کردن با agrochemical قلیایی برای استفاده اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. End, at husband clay-cold take an agrochemical suicide no longer than days!
[ترجمه گوگل]پایان، در خاک رس شوهر خودکشی شیمیایی کشاورزی بیش از روز!
[ترجمه ترگمان]پایان کار، در حالی که شوهرش در سرمای خاک رس، بیش از چند روز خودکشی می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The world agrochemical industry is going into hard time.
[ترجمه گوگل]صنعت کشاورزی جهان وارد دوران سختی می شود
[ترجمه ترگمان]صنعت agrochemical جهان به سختی در حال حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some possibility because the agrochemical sprayed the excessiveness, the person ate and would poison.
[ترجمه گوگل]برخی احتمالات چون مواد شیمیایی زراعی زیاده روی را سمپاشی می کرد، فرد می خورد و مسموم می شد
[ترجمه ترگمان]برخی احتمالات به این دلیل که the the را اسپری کردند، فرد خورد و زهر خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You must be in a long-term, committed relationship with your agrochemical distributor, or you may be refused certain pesticides.
[ترجمه گوگل]شما باید در یک رابطه طولانی مدت و متعهد با توزیع کننده مواد شیمیایی کشاورزی خود باشید، در غیر این صورت ممکن است از برخی آفت کش ها خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید در یک رابطه طولانی مدت و متعهد با توزیع کننده مواد مخدر باشید و یا ممکن است از آفت کش ها استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Combining the STX structure and the function mechanism could provide lead first for discovering a kind of new agrochemical.
[ترجمه گوگل]ترکیب ساختار STX و مکانیسم عملکرد می تواند در ابتدا منجر به کشف نوعی ماده شیمیایی کشاورزی جدید شود
[ترجمه ترگمان]ترکیب ساختار STX و مکانیزم عملکرد می تواند ابتدا برای کشف نوع of جدید بوجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the development of modern civilization, human need a sustainable, environment - friendly agrochemical industry.
[ترجمه گوگل]با توسعه تمدن مدرن، بشر به یک صنعت شیمیایی کشاورزی پایدار و دوستدار محیط زیست نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]با توسعه تمدن مدرن، انسان به صنعت agrochemical سازگار با محیط زیست نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chemical (fungicide or insecticide for example) that improves the production of crops; chemical or product which is extracted from plants

پیشنهاد کاربران

بپرس