agriculturalist

/ˌæɡrəˈkəlt͡ʃərələst//ˌæɡrɪˈkʌlt͡ʃrəlɪst/

معنی: کشاورز، دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
معانی دیگر: کشاورز، دانشجوی دانشکده ء کشاورزی

جمله های نمونه

1. Most Salagamas were casual labourers, cinnamon peelers and agriculturalists.
[ترجمه گوگل]بیشتر سالگاماها کارگران معمولی، دارچین پوست کن و کشاورز بودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر Salagamas، کارگران غیر عادی، cinnamon peelers و agriculturalists بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Agriculturalists Experience in solid and water conservation.
[ترجمه گوگل]کشاورزان تجربه در حفظ جامد و آب
[ترجمه ترگمان]agriculturalists تجربه در حفاظت از آب و آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chinese agriculturalist Zhouli goes as far as to call the United States a quote "food imperialist ".
[ترجمه گوگل]کشاورز چینی ژولی تا آنجا پیش می رود که ایالات متحده را یک نقل قول "امپریالیستی غذایی" می خواند
[ترجمه ترگمان]\"agriculturalist Zhouli\" چینی تا آنجا پیش می رود که آمریکا را \"imperialist غذایی\" نامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 200 Dutch agriculturalist Marc de Ruiter saw dairy farmers in windswept Shanxi province literally pouring their milk down the drain because there was not enough demand.
[ترجمه گوگل]در سال 200، مارک دو رویتر، کشاورز هلندی، کشاورزان لبنیات در استان بادگیر شانشی را دید که به معنای واقعی کلمه شیر خود را در زهکشی می ریزند زیرا تقاضای کافی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]مارک دو Ruiter هلندی، در سال ۲۰۰، کشاورزان لبنیات را در استان Shanxi windswept دید که به معنای آن است که شیر خود را به داخل فاضلاب می ریزند، چون تقاضای کافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In March a senior agriculturalist, Yuan Longping, accused officials in some areas of exaggerating the size of grain reserves in order to get more subsidies for storing them.
[ترجمه گوگل]در ماه مارس، یک کشاورز ارشد، یوان لانگ پینگ، مقامات برخی از مناطق را به اغراق در اندازه ذخایر غلات به منظور دریافت یارانه بیشتر برای ذخیره سازی آنها متهم کرد
[ترجمه ترگمان]در ماه مارس a Longping، یوآن، مقامات را در برخی مناطق اغراق کرده است که اندازه ذخایر گندم را اغراق می کنند تا یارانه بیشتری برای ذخیره آن ها به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This project had an unexpected spin-off effect for Ward's market in that wealthy agriculturalists became private patrons.
[ترجمه گوگل]این پروژه تأثیر غیرمنتظره‌ای برای بازار وارد داشت، زیرا کشاورزان ثروتمند به حامیان خصوصی تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]این پروژه اثر جانبی غیرمنتظره برای بازار وارد کرد که در آن agriculturalists ثروتمند به مشتریان خصوصی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two main streams developed; the hunter became herdsman and the gatherer became agriculturalist.
[ترجمه گوگل]دو جریان اصلی توسعه یافت شکارچی دامدار شد و گردآورنده کشاورزی شد
[ترجمه ترگمان]دو جریان اصلی رشد کرد؛ شکارچی چوپان شد و gatherer تبدیل به agriculturalist شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thadani runs workshops and seminars on how to be a small-scale agriculturalist -- and the workshops are growing in popularity.
[ترجمه گوگل]تادانی کارگاه‌ها و سمینارهایی را در مورد اینکه چگونه یک کشاورز در مقیاس کوچک باشیم راه‌اندازی می‌کند -- و محبوبیت کارگاه‌ها در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]Thadani کارگاه های آموزشی و سمینارهایی را در مورد این که چطور یک agriculturalist کوچک در مقیاس کوچک باشند برگزار می کند و کارگاه ها با محبوبیت رو به افزایش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Janelle and Billy bendert Max from a bounded amoroso pikestaff agriculturalist in 198
[ترجمه گوگل]ژانل و بیلی بندرت مکس از یک کشاورز محصور آموروسو در سال 198
[ترجمه ترگمان]Janelle و بیلی bendert Max از یک amoroso bounded pikestaff در ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Animal growth or product yield is the ultimate concern of the agriculturalist.
[ترجمه گوگل]رشد دام یا عملکرد محصول، دغدغه نهایی کشاورزان است
[ترجمه ترگمان]رشد حیوان یا بازده محصول، نگرانی نهایی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The massacre at Kilelengwani followed a string of attacks between the agriculturalist Pokomo and pastoralist Orma communities.
[ترجمه گوگل]قتل عام در Kilelengwani به دنبال یک رشته حملات بین پوکومو کشاورزی و جوامع دامدار اورما بود
[ترجمه ترگمان]این قتل عام در Kilelengwani به دنبال یک رشته از حملات بین جوامع agriculturalist Pokomo و pastoralist Orma رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشاورز (اسم)
agriculturalist, farmer, peasant, tiller, planter, agronomist, agriculturist, yeoman, husband, husbandman

دانشجوی دانشکدهء کشاورزی (اسم)
agriculturalist, agriculturist

انگلیسی به انگلیسی

• researcher or expert in agriculture

پیشنهاد کاربران

بپرس