1. All too often, agribusiness is regulated from above.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، تجارت کشاورزی از بالا تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات، کشاورزی از بالا تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Agribusiness refers not just to large-scale rural enterprises, but to concerns which have an integrated system of production and distribution.
[ترجمه گوگل]تجارت کشاورزی فقط به شرکت های روستایی در مقیاس بزرگ اطلاق نمی شود، بلکه به نگرانی هایی اطلاق می شود که دارای سیستم یکپارچه تولید و توزیع هستند
[ترجمه ترگمان]Agribusiness نه تنها به شرکت های بزرگ روستایی بلکه به نگرانی هایی اشاره دارد که یک سیستم یکپارچه تولید و توزیع دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Dole, with farmers and agribusiness at the core of his Kansas constituency, has strongly supported tax credits for ethanol.
[ترجمه گوگل]دول، با کشاورزان و تجارت کشاورزی در مرکز حوزه انتخابیه خود در کانزاس، به شدت از اعتبارات مالیاتی برای اتانول حمایت کرده است
[ترجمه ترگمان]دول، با کشاورزان و کشاورزی در هسته حوزه انتخاباتی کانزاس، قویا از اعتبارات مالیاتی برای اتانول حمایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Agribusiness that operates in sectors marked by seasonal fluctuations has been prone to this sort of employment.
[ترجمه گوگل]تجارت کشاورزی که در بخش هایی فعالیت می کند که با نوسانات فصلی مشخص شده است، مستعد این نوع اشتغال بوده است
[ترجمه ترگمان]Agribusiness که در بخش های مشخص شده از نوسانات فصلی عمل می کنند، در معرض این نوع اشتغال قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Certainly the AgriBusiness side of it looks less rosy than it did even two years ago.
[ترجمه گوگل]مطمئناً جنبه AgriBusiness آن نسبت به دو سال پیش کمتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]مسلما جنبه مثبتش این بود که دو سال پیش کم تر گل انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A lawyer by training, she scuffled with agribusiness over migrant workers and supervised the government crackdown on sweatshops.
[ترجمه گوگل]او که یک وکیل با آموزش بود، با مشاغل کشاورزی بر سر کارگران مهاجر درگیر شد و بر سرکوب دولت بر عرقفروشیها نظارت داشت
[ترجمه ترگمان]او که مشاور آموزش بود، با کارگران مهاجر کشاورزی کرد و بر سرکوب دولت در کارگاه های sweatshops نظارت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Chemical and agribusiness trade groups have mounted an aggressive campaign on Capitol Hill.
[ترجمه گوگل]گروه های تجارت شیمیایی و کشاورزی کمپین تهاجمی را در کاپیتول هیل راه اندازی کرده اند
[ترجمه ترگمان]گروه های تجاری صنایع شیمیایی و کشاورزی بر فراز کاپیتول هیل یک فعالیت تهاجمی را برپا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Archer Daniels Midland, agribusiness, Decatur, Ill., $ 21 800.
[ترجمه گوگل]آرچر دنیلز میدلند، تجارت کشاورزی، Decatur، Ill, 21800 دلار
[ترجمه ترگمان]آرچر Daniels Midland، بازرگانی کشاورزی، دکاتور، و Ill, ۲۱ دلار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Westlands, and other Valley agribusiness interests, are politically powerful and large campaign contributors.
[ترجمه گوگل]Westlands، و دیگر منافع کسب و کار کشاورزی دره، از نظر سیاسی قدرتمند و مشارکت کنندگان بزرگ مبارزات انتخاباتی هستند
[ترجمه ترگمان]Westlands، و سایر علایق کشاورزی، از نظر سیاسی قدرتمند و بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Agribusiness has also found a profitable outlet in the production of animal feed.
[ترجمه گوگل]تجارت کشاورزی در تولید خوراک دام نیز خروجی سودآوری یافته است
[ترجمه ترگمان]Agribusiness همچنین یک خروجی سودآور در تولید غذای حیوانات کشف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mr. Truscott is faced by the demands of agribusiness and land speculators.
[ترجمه گوگل]آقای تراسکات با خواسته های تجارت کشاورزی و دلالان زمین مواجه است
[ترجمه ترگمان]آقای Truscott با تقاضاهای بازرگانی کشاورزی و دلالان زمین مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The main business lines are agribusiness, handling cocoa, palm oil, coconut etc for local and Asia, Europe and America markets.
[ترجمه گوگل]خطوط اصلی کسب و کار عبارتند از: تجارت کشاورزی، حمل و نقل کاکائو، روغن نخل، نارگیل و غیره برای بازارهای محلی و آسیا، اروپا و آمریکا
[ترجمه ترگمان]خطوط اصلی کسب وکار کشاورزی، حمل کاکائو، روغن نخل، نارگیل و غیره برای بازارهای محلی و آسیا، اروپا و آمریکا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Agribusiness correctly describes changes in American farms in the late 20 th century.
[ترجمه گوگل]تجارت کشاورزی به درستی تغییرات مزارع آمریکا را در اواخر قرن بیستم توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]Agribusiness به درستی تغییرات در مزارع آمریکا در اواخر قرن بیستم را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Secondly, the main organization defects of agribusiness are analyzed.
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، نقص های سازمانی اصلی تجارت کشاورزی تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]دوم، نقص اصلی سازمان تجارت کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The most typical case is the listed agribusiness.
[ترجمه گوگل]معمول ترین مورد، تجارت کشاورزی فهرست شده است
[ترجمه ترگمان]رایج ترین نمونه کشاورزی فهرست شده در این بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید