agreeably


بطوردلپذیریامطبوع

جمله های نمونه

1. They were agreeably surprised by the quality of the food.
[ترجمه گوگل]آنها کاملاً از کیفیت غذا شگفت زده شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خوبی از کیفیت غذا شگفت زده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The teacher is correcting the examination papers agreeably because all her students have done well in the examination.
[ترجمه گوگل]معلم در حال تصحیح برگه های امتحانی موافقانه است زیرا همه دانش آموزان او در امتحان به خوبی عمل کرده اند
[ترجمه ترگمان]معلم کاغذهای معاینه را به خوبی تصحیح می کند، زیرا همه شاگردانش در امتحانات موفق عمل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were agreeably surprised by the price.
[ترجمه گوگل]ما کاملاً از قیمت شگفت زده شدیم
[ترجمه ترگمان]با این قیمت، ما به نحو خوشایندی از این قیمت شگفت زده شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was agreeably surprised.
[ترجمه گوگل]من کاملاً شگفت زده شدم
[ترجمه ترگمان]خیلی هم تعجب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think you'll be agreeably surprised by what I'm going to say.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم از چیزی که می‌خواهم بگویم شگفت‌زده خواهید شد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم از آنچه می خواهم بگویم تعجب می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was agreeably surprised to find one from a friend who had joined the Mounties a couple of years previously.
[ترجمه گوگل]او از پیدا کردن یکی از دوستانش که چند سال قبل به کوهستان ها پیوسته بود، بسیار متعجب شد
[ترجمه ترگمان]از پیدا کردن یکی از دوستانی که چند سال پیش به the پیوسته بود، به خوبی متعجب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They chatted agreeably while waiting.
[ترجمه گوگل]آنها در حالی که منتظر بودند با هم صحبت کردند
[ترجمه ترگمان]در حالی که منتظر بودند با لحن خوشایندی گپ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was agreeably surprised.
[ترجمه گوگل]او کاملاً شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]او با خوش رویی شگفت زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sisters were agreeably surprised to find out that the King of Spain had been their rescuer.
[ترجمه گوگل]خواهران از اینکه متوجه شدند پادشاه اسپانیا نجات دهنده آنها بوده است بسیار شگفت زده شدند
[ترجمه ترگمان]خواهرها با تعجب دیدند که پادشاه اسپانیا نجات دهنده آن ها بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You'll see that our offer analyzes agreeably with the quotations you can get abroad.
[ترجمه گوگل]خواهید دید که پیشنهاد ما با نقل قول هایی که می توانید در خارج از کشور دریافت کنید، به خوبی تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]خواهید دید که پیشنهاد ما با the که می توانید خارج شوید را تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Philosophy's queerest arguments tickle agreeably our sense of subtlety and ingenuity.
[ترجمه گوگل]عجیب‌ترین استدلال‌های فلسفه حس ظرافت و نبوغ ما را به طرز قابل قبولی قلقلک می‌دهند
[ترجمه ترگمان]عجیب ترین بحث ها را به نحو خوشایندی نسبت به عقل و نبوغ ما غلغلک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Entire freedom from the necessity of behaving agreeably was included in the Almighty's intentions about families.
[ترجمه گوگل]رهایی کامل از لزوم رفتار پسندیده در مقاصد خداوند متعال در مورد خانواده ها گنجانده شده بود
[ترجمه ترگمان]کل رهایی از ضرورت رفتار با مهربانی در مقاصد خداوند و خانواده ها صورت می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Australian tree having an agreeably acid gourd-like fruit.
[ترجمه گوگل]درخت استرالیایی که میوه ای شبیه به غورت اسیدی دارد
[ترجمه ترگمان]درخت استرالیایی یک میوه اسیدی با طعم شیرین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ethelbert was most agreeably occupied in the furthest corner of the room.
[ترجمه گوگل]اتلبرت به طرز رضایت بخشی در دورترین گوشه اتاق اشغال شده بود
[ترجمه ترگمان]در گوشه و کنار اتاق، Ethelbert بسیار مطبوع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pleasantly, genially

پیشنهاد کاربران

به طور خوشایندی
مثال:
if we can't find a solution that would benefit us both, we agree to disagree agreeably.
اگر ما نتوانیم یک راه حلی که برای هر دوی ما مفید باشد پیدا کنیم، ما بطور خوشایندی قبول می کنیم که با آن مخالفت کنیم.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅️ فعل ( verb ) : agree
✅️ اسم ( noun ) : agreement / agreeableness
✅️ صفت ( adjective ) : agreeable
✅️ قید ( adverb ) : agreeably

بپرس