agraffe


قزن قفلی، قلاب

جمله های نمونه

1. Among them agraffe is the most popular element, transparent colloid sole also is new use data.
[ترجمه گوگل]در میان آنها آگراف محبوب ترین عنصر است، زیره کلوئید شفاف نیز داده های استفاده جدید است
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها agraffe ترین عنصر است، colloid شفافی که تنها از داده های استفاده جدید نیز استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tack out the dowel in lower part of handle of the valve, and undraw the agraffe gently. Rotate handle of the valve clockwise to open valve to begin discharging.
[ترجمه گوگل]رولپلاک را در قسمت پایین دسته دریچه بیرون بیاورید و آگراف را به آرامی باز کنید دسته سوپاپ را در جهت عقربه های ساعت بچرخانید تا دریچه باز شود تا تخلیه شروع شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از میخ، میخ را به قسمت پایینی دسته دریچه متصل کرده و آن را به آرامی تکان داد دسته سوپاپ را در جهت عقربه های ساعت بچرخانید تا سوپاپ باز شود تا تخلیه را شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The quality of the gallus was well endured with strength, the connection was fastness, and the slide fastener and agraffe was made of metals with well qualities.
[ترجمه گوگل]کیفیت گالوس به خوبی با استحکام قابل تحمل بود، اتصال آن استحکام بود و بست و آگراف از فلزات با کیفیت خوب ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]کیفیت of به خوبی تحمل می شد، اتصال استحکامات بود و the بست و agraffe از فلزات با صفات خوب ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Vacuum process Iron plate Trame, Bass section terminated by agraffe.
[ترجمه گوگل]فرآیند خلاء ترام صفحه آهنی، بخش باس که توسط آگراف خاتمه می یابد
[ترجمه ترگمان]فرآیند خلا صفحه آهنی Trame، بخش باس به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vacuum process Iron plate Frame, Bass section terminated by agraffe, Slow closing damping system Fallboard. Ebony Black Keyboard, German Roslau string, German FFW top hammer.
[ترجمه گوگل]فرآیند خلاء قاب صفحه آهنی، بخش باس که توسط آگراف خاتمه می یابد، سیستم میرایی با بسته شدن آهسته Fallboard کیبورد مشکی آبنوس، سیم روسلائو آلمانی، چکش بالای FFW آلمانی
[ترجمه ترگمان]فرآیند خلا چارچوب صفحه آهنی، بخش باس، که توسط agraffe، سیستم میرایی سرعت بسته Fallboard پایان می پذیرد Ebony سیاه، رشته Roslau آلمانی، چکش صدر آلمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hook, clasp (as on clothing); ornamental relief on the keystone of an arch (architecture)

پیشنهاد کاربران

بپرس