agouti


یکجورخرگوش امریکایی، خرگوش هندی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: agouties, agoutis
• : تعریف: any of several related nocturnal, burrowing rodents found in the tropics of the Western Hemisphere that are about the size of a rabbit but have short ears and grizzled fur.

جمله های نمونه

1. If the agouti finds one, it is likely to find far more than it can eat at a single sitting.
[ترجمه گوگل]اگر آگوتی یکی را پیدا کند، احتمالاً خیلی بیشتر از چیزی که می تواند در یک نشستن بخورد، پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]اگر the یکی را پیدا کند، احتمالا خیلی بیشتر از آن چیزی است که می تواند در یک نشست بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Typically, when agouti mice breed, most of the offspring are identical to the parents: just as yellow, fat as pincushions, and susceptible to life-shortening disease.
[ترجمه گوگل]به طور معمول، زمانی که موش‌های آگوتی زاد و ولد می‌کنند، بیشتر فرزندان شبیه والدین هستند: به همان اندازه زرد، چاق مانند بالشتک‌ها، و مستعد ابتلا به بیماری‌های کوتاه‌کننده زندگی هستند
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، وقتی موش agouti پرورش داده می شود، بیشتر زاد و ولد با والدین یک سان هستند: مثل زرد، چاق به عنوان pincushions، و مستعد ابتلا به بیماری عمر کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jirtle's team fed one group of pregnant agouti mice a diet rich in B vitamins (folic acid and vitamin B. Another group of genetically identical pregnant agouti mice got no such prenatal nutrition.
[ترجمه گوگل]تیم Jirtle به یک گروه از موش‌های باردار آگوتی با رژیم غذایی غنی از ویتامین‌های B (اسید فولیک و ویتامین B) تغذیه کردند
[ترجمه ترگمان]تیم Jirtle یک گروه از موش های pregnant را به عنوان یک رژیم غذایی غنی از ویتامین های B (اسید فولیک)و ویتامین B تغذیه کرد گروه دیگری از موش های باردار از لحاظ ژنتیکی همانند موش های ماده غذایی قبل از تولد وجود نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After being consumed by the mothers, the methyl donors worked their way into the developing embryos' chromosomes and onto the critical agouti gene.
[ترجمه گوگل]پس از مصرف توسط مادران، اهداکنندگان متیل راه خود را به کروموزوم‌های جنین در حال رشد و روی ژن مهم آگوتی وارد کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه توسط مادران مصرف شد، متیل donors راه خود را در جنین جنین در حال توسعه و ژن agouti بحرانی به کار بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The B vitamins acted as methyl donors: they caused methyl groups to attach more frequently to the agouti gene in utero, thereby altering its expression.
[ترجمه گوگل]ویتامین های B به عنوان اهداکننده متیل عمل می کنند: آنها باعث می شوند که گروه های متیل بیشتر به ژن آگوتی در رحم بچسبند و در نتیجه بیان آن را تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]ویتامین های B مانند متیل donors عمل کردند: آن ها باعث شدند که گروه های متیل بیشتر به ژن agouti در رحم پرخاش کنند در نتیجه حالت آن را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The most well known example is that of the Agouti mice: they are yellow, fat and are prone to diabetes and cancer.
[ترجمه گوگل]شناخته شده ترین نمونه موش آگوتی است: آنها زرد رنگ، چاق و مستعد ابتلا به دیابت و سرطان هستند
[ترجمه ترگمان]معروف ترین مثال موش Agouti: آن ها زرد، چاق و مستعد دیابت و سرطان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of rabbit-like rodent belonging to the guinea-pig family (native to tropical america); unusually light and dark striped fur of the agouti; any animals with brown and white striped fur; term used in genetics to point out the natural wild color of the hair of specific mammals

پیشنهاد کاربران

بپرس