agoraphobic

جمله های نمونه

1. I'm a bit agoraphobic .
[ترجمه گوگل]من کمی آگورافوبیک هستم
[ترجمه ترگمان]من کمی agoraphobic می ترسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For an agoraphobic person, it's a difficult and frightening experience. Some may turn back to head back to the safety of home.
[ترجمه گوگل]برای یک فرد آگورافوبیک، این یک تجربه دشوار و ترسناک است برخی ممکن است به سمت امنیت خانه برگردند
[ترجمه ترگمان]برای یک فرد agoraphobic، این یک تجربه دشوار و ترسناک است برخی ممکن است برگردد و به سمت ایمنی خانه باز گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The long arm of the corporation's grim reaper is not deterred by such agoraphobic precautions.
[ترجمه گوگل]بازوی بلند دروگر تیره شرکت با چنین اقدامات احتیاطی آگورافوبیک منصرف نمی شود
[ترجمه ترگمان]بازوی طولانی عزرائیل از چنین اقدامات agoraphobic بیرون نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sweets: These must have been an escape valve for him, images of a life outside of here where he wasn't tormented by his compulsion and agoraphobic.
[ترجمه گوگل]شیرینی ها: اینها باید دریچه فرار برای او بوده باشند، تصاویری از زندگی خارج از اینجا که در آن او از اجبار و آگورافوبیک خود عذاب نمی داد
[ترجمه ترگمان]این باید یک دریچه فرار برای او باشد، تصاویر یک زندگی خارج از اینجا، جایی که او از اجبار ذهنی و agoraphobic در عذاب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is also a lot of literature on the impact of the agoraphobic mother on the child.
[ترجمه گوگل]همچنین ادبیات زیادی در مورد تأثیر مادر آگورافوبیک بر کودک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مطالب زیادی در مورد تاثیر مادر agoraphobic بر روی کودک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I recently worked with a psychiatrist who dealt quite unconventionally with a patients anxiety, she was virtually agoraphobic and rarely left her house.
[ترجمه گوگل]من اخیراً با روانپزشکی کار کردم که کاملاً غیر متعارف با اضطراب بیماران برخورد می کرد، او تقریباً آگورافوبیک بود و به ندرت خانه خود را ترک می کرد
[ترجمه ترگمان]من به تازگی با یک روان پزشک کار کردم که کاملا غیر مرسوم با یک بیمار روانی رفتار کرده بود، اما او واقعا مریض بود و به ندرت خانه اش را ترک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abnormally afraid of wide open spaces (psychiatry)
an agoraphobic is someone who suffers from agoraphobia.

پیشنهاد کاربران

✍️ ( معنی تمثیلی یا نمادین ) : در حالی که معنی واقعی آن ترس از مکان های باز یا شلوغ است، گاهی می تواند به صورت تمثیلی برای توصیف کسی که از تعاملات اجتماعی یا رویدادهای عمومی خودداری می کند استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Fear of open spaces, fear of crowds
👇مثال؛
As an agoraphobic, she finds it difficult to attend large social gatherings.
His agoraphobia prevents him from enjoying outdoor activities.

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم phob
📌 این ریشه، معادل "fear" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "fear" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 phobia: an intense ‘fear’ of something
🔘 arachnophobia: ‘fear’ of spiders
🔘 claustrophobia: ‘fear’ of enclosed spaces
🔘 agoraphobia: ‘fear’ of open or crowded places
🔘 xenophobia: ‘fear’ of strangers or foreigners
🔘 hydrophobia: ‘fear’ of water
🔘 acrophobia: ‘fear’ of heights
🔘 ophidiophobia: ‘fear’ of snakes
🔘 trypophobia: ‘fear’ of clusters of small holes
🔘 glossophobia: ‘fear’ of public speaking

مبتلا به جمعیت هراسی
• برون هراسانه
• ( شخص ) برون هراس
agoraphobic ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: برزن هراس
تعریف: ویژگی فرد مبتلا به برزن هراسی
ناهنجاری روانی ترس ( شدید و فلج کننده ) از فضای باز ( بیرون از خانه )

بپرس