agonized

جمله های نمونه

1. he agonized for hours whether or not to give the bad news to his mother
ساعت ها در تب و تاب بود که آیا خبر بد را به مادرش بگوید یا نه.

2. the prisoner's agonized moans
ناله های حاکی از درد و رنج زندانی

3. All the time they agonized and prayed.
[ترجمه گوگل]در تمام مدت عذاب می کشیدند و دعا می کردند
[ترجمه ترگمان]در تمام این مدت ناراحت بودند و دعا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We agonized for hours about which wallpaper to buy.
[ترجمه گوگل]ساعت ها در مورد اینکه کاغذ دیواری بخریم عذاب می کشیدیم
[ترجمه ترگمان]ما ساعت ها در این مورد نگران بودیم که کدوم کاغذدیواری رو باید بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He agonized over the guilt that he felt.
[ترجمه گوگل]او از گناهی که احساس می کرد عذاب می کشید
[ترجمه ترگمان]او عذاب وجدان را که احساس می کرد عذاب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the way home she agonized about what she should do.
[ترجمه گوگل]در تمام راه خانه از این که چه باید بکند عذاب می کشید
[ترجمه ترگمان]تمام راه برگشت به خانه نگران کاری بود که باید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After five months of agonized debate they signed the treaty.
[ترجمه گوگل]پس از پنج ماه بحث و جدل دردناک، آنها معاهده را امضا کردند
[ترجمه ترگمان]پس از پنج ماه بحث دردناک، آن ها پیمان را امضا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They agonized about it for days.
[ترجمه گوگل]آنها روزها در مورد آن عذاب کشیدند
[ترجمه ترگمان]روزها در این باره رنج می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All the time she agonized and prayed.
[ترجمه گوگل]در تمام مدت عذاب می کشید و دعا می کرد
[ترجمه ترگمان]در تمام این مدت به گریه می افتاد و دعا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From some place close by she heard agonized sobbing.
[ترجمه گوگل]از جایی نزدیک او صدای گریه دردناک را شنید
[ترجمه ترگمان]از جایی که نزدیک بود صدای گریه اش را شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She agonized for days about whether she should take the job.
[ترجمه گوگل]او روزها در مورد اینکه آیا باید این کار را بپذیرد عذاب می کشید
[ترجمه ترگمان]برای چند روز عذاب کشید که آیا باید کار را قبول کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She gave him an agonized look.
[ترجمه گوگل]نگاهی غمگین به او انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی نگران به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We agonized over whether to sell the house.
[ترجمه گوگل]ما عذاب کشیدیم که آیا خانه را بفروشیم یا نه
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودیم که خانه را بفروشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It followed a stormy and agonized debate, but Landsbergis's stated support for the moratorium appeared to have swayed many deputies.
[ترجمه گوگل]این به دنبال یک بحث طوفانی و دردناک بود، اما به نظر می‌رسد که حمایت اعلام‌شده لندسبرگیس از تعلیق، بسیاری از نمایندگان را تحت تأثیر قرار داده است
[ترجمه ترگمان]به دنبال یک بحث طوفانی و ناراحت بود، اما به نظر می رسد حمایت Landsbergis از این مهلت قانونی، بسیاری از نمایندگان را تحت تاثیر قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expressing agony; characterized by suffering; characterized by pain or anxiety; extremely painful; distressed (also agonised)
agonized describes something that you say or do when you are in great physical or mental pain.

پیشنهاد کاربران

پر مرارت
دردناک
آکنده از عذاب، آکنده از درد و رنج ، دردناک، پر از درد، سوزناک ، حاکی از اضطراب

تقلا کردن

بپرس