agonised

جمله های نمونه

1. They agonised about it for days.
[ترجمه گوگل]آنها روزها در مورد آن عذاب کشیدند
[ترجمه ترگمان] چند روز بود که براش میکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their breathing rose and fell in agonised pleasure, in waves of passion.
[ترجمه گوگل]نفس‌هایشان در لذتی غم‌انگیز، در امواج شور بالا و پایین می‌رفت
[ترجمه ترگمان]نفس آن ها بالا و پایین می رفت و با لذت و هیجان از میان امواج شور و شوق فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They agonised over how their children would feel in unfamiliar and hostile surroundings as they, too, were interrogated.
[ترجمه گوگل]آنها از اینکه فرزندانشان در محیط های ناآشنا و خصمانه چه احساسی خواهند داشت در حالی که آنها نیز بازجویی می شدند، عذاب می کشیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در رنج بودند که چگونه فرزندان آن ها در محیط بیگانه و بیگانه احساس خواهند کرد، زیرا آن ها نیز مورد بازجویی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lucy's beautiful face was agonised.
[ترجمه گوگل]چهره زیبای لوسی متأثر شده بود
[ترجمه ترگمان]صورت زیبای لوسی agonised بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Trevor has agonised over his decision for weeks, putting in jeopardy Labor's campaign for the key seat.
[ترجمه گوگل]آقای ترور هفته‌ها از تصمیم خود رنج می‌برد و کمپین حزب کارگر را برای کرسی کلیدی به خطر انداخت
[ترجمه ترگمان]آقای تروور تلاش خود را برای هفته ها از دست داد و کمپین کار خود را برای کرسی اصلی به خطر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He agonised over whether the exquisite beauty of life on earth was worth the pain of natural selection.
[ترجمه گوگل]او از این که آیا زیبایی بدیع زندگی روی زمین ارزش رنج انتخاب طبیعی را دارد یا خیر، عذاب می کشید
[ترجمه ترگمان]از آن گذشته بود که آیا زیبایی زندگی بر روی زمین ارزش آن را داشت که درد انتخاب طبیعی را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drogba has revealed that he agonised over his future in the summer, but is happy to have remained in West London and expects to be rewarded with some more silverware.
[ترجمه گوگل]دروگبا فاش کرده است که در تابستان برای آینده‌اش عذاب می‌کشد، اما خوشحال است که در غرب لندن باقی مانده است و انتظار دارد که با چند ظروف نقره‌ای دیگر به او پاداش داده شود
[ترجمه ترگمان]Drogba فاش کرده است که در تابستان آینده او را رنج می دهد، اما خوشحال است که در غرب لندن مانده است و انتظار دارد که با چند نقره دیگر پاداش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The agonised wife flew to the Lord Protector, threw herself at his feet, and with great eloquence pleaded for her husband's life and innocence.
[ترجمه گوگل]زن غمگین به سوی خداوند محافظ پرواز کرد، خود را به پای او انداخت و با فصاحت فراوان برای جان و بی گناهی شوهرش دعا کرد
[ترجمه ترگمان]همسر سابقش به سمت لرد محافظ پرواز کرد و خود را به پای او انداخت و با فصاحت و بلاغت از زندگی و معصومیت شوهرش سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having agonised over certain pivotal decisions, you're not happy about changing them.
[ترجمه گوگل]با عذاب کشیدن از تصمیمات اساسی خاص، از تغییر آنها خوشحال نیستید
[ترجمه ترگمان]در حالی که در برخی از تصمیمات مهم و محوری، از رنج و رنج رنج می برید، از تغییر آن ها خوشحال نیستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For a man who agonised over choices, it was the most abrupt decision of the 72-year-old’s political career (he did not even tell his wife).
[ترجمه گوگل]برای مردی که از انتخاب‌ها عذاب می‌کشید، این ناگهانی‌ترین تصمیم در زندگی سیاسی این پیرمرد 72 ساله بود (او حتی به همسرش هم نگفت)
[ترجمه ترگمان]برای مردی که بیش از حد بر روی انتخاب ها دست و پنجه نرم می کرد، این مهم ترین تصمیم حرفه سیاسی ۷۲ ساله بود (او حتی به همسرش نگفت)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the dreadfulness of the sounds was intensified by the horrifying nearness of those agonised voices.
[ترجمه گوگل]اما وحشتناک بودن صداها با نزدیکی هولناک آن صداهای غمگین تشدید شد
[ترجمه ترگمان]اما این صدا با فاصله ترسناک آن صداها آمیخته به وحشت شدیدتر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Riven hacked at the neck of one man who had a leg over the wall and saw the agonised face disappear.
[ترجمه گوگل]ریون گردن مردی را که پایش بالای دیوار بود هک کرد و دید که چهره ی رنجور ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]او گردن یک مرد را که یک پا بالای دیوار داشت هک کرد و صورت زشتی را دید که ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The baby suddenly revealed its head and thrust its way out of her, so that she gave a great agonised cry.
[ترجمه گوگل]نوزاد ناگهان سر خود را آشکار کرد و راه خود را از او بیرون آورد، به طوری که او فریاد غمگینی بلند کرد
[ترجمه ترگمان]بچه ناگهان سر خود را بیرون آورد و راه خود را از او بیرون کشید، به طوری که گریه دردناکی به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Before he could move for the doors, they were flung open imperiously, revealing a wide-eyed, agonised Auguste outside.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه او بتواند به سمت درها حرکت کند، آنها را به طرزی امپراتوری باز کردند و آگوست با چشمان گشاد و غمگین بیرون را نشان داد
[ترجمه ترگمان]قبل از انکه بتواند به سمت درها حرکت کند، با حالتی آمرانه باز شدند و با چشمان گشاد و چشمانی گشاد از خواب او را نمایان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This exordium, and Miss Pross's two hands in quite agonised entreaty clasping his, decided Mr. Cruncher.
[ترجمه گوگل]این جنجال، و دو دست دوشیزه پراس در خواهش بسیار دردناکی که دستان او را به هم می‌چسباند، تصمیم آقای کرانچر را گرفت
[ترجمه ترگمان]آقای کر نچر تصمیم گرفت که این مقدمه و دو دست میس پراس با التماس و التماس از او خواستگاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expressing agony; characterized by suffering; characterized by pain or anxiety; extremely painful; distressed (also agonized)

پیشنهاد کاربران

بپرس