agon


(یونان کهن)، مسابقه (ادبی یا ورزشی و غیره)

جمله های نمونه

1. Public debate and political competition (agon was the Greek word, which gives us our "agony") were the norm in democratic Athens.
[ترجمه گوگل]مناظره عمومی و رقابت سیاسی (اگون کلمه یونانی بود که به ما «عذاب» می دهد) در آتن دموکراتیک معمول بود
[ترجمه ترگمان]بحث های عمومی و رقابت سیاسی (agon واژه یونانی بود، که به ما رنج می دهد)نرم در آتن دموکراتیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Visiting people and places Mr Agon does not have time to see.
[ترجمه گوگل]بازدید از افراد و مکان‌هایی که آقای آگون وقت دیدن ندارد
[ترجمه ترگمان]ملاقات با مردم و مکان هایی که آقای agon برای دیدن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Agon is French, speaks fluent English and has a good working knowledge of German and Greek.
[ترجمه گوگل]آقای آگون فرانسوی است، انگلیسی را روان صحبت می کند و به آلمانی و یونانی دانش کاری خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]آقای agon فرانسوی است، به انگلیسی مسلط صحبت می کند و دانش کاری خوبی از زبان آلمانی و یونانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today I'm semi-alert, but unable to sleep and agon i z i ngl y scared.
[ترجمه گوگل]امروز نیمه هوشیار هستم، اما نمی توانم بخوابم و می ترسم
[ترجمه ترگمان]امروز نیمه هشیار هستم، اما قادر به خواب و agon نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In order to interact with many of the objects in Agon you will use the F .
[ترجمه گوگل]به منظور تعامل با بسیاری از اشیاء در Agon، از F استفاده خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]برای تعامل با بسیاری از اشیا در agon، می توانید از اف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. East-Han Dynasty set up Yuannan county two thousands years agon, Where is the site of Yuannan county in those days?
[ترجمه گوگل]سلسله هان شرقی دو هزار سال پیش شهرستان یوانان را راه اندازی کرد، محل شهرستان یوانان در آن روزها کجاست؟
[ترجمه ترگمان]دودمان هان شرقی دو هزار ساله استان Yuannan را تاسیس کرده است که در آن روزها محل این شهرستان کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He then found his own consultancy firm in 199 and today is Chief Executive Officer and President of Agon Hotels and Resorts Ltd.
[ترجمه گوگل]او سپس شرکت مشاوره خود را در سال 199 تأسیس کرد و امروز مدیر اجرایی و رئیس شرکت Agon Hotels and Resorts Ltd است
[ترجمه ترگمان]او سپس شرکت مشاوره خودش را در ۱۹۹ و امروز پیدا کرد و امروز مدیر اجرایی ارشد و رئیس هتل agon و Resorts با مسئولیت محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So as to support underprivileged communities worldwide in a truly concrete and effective way, each affiliate will establish its local citizen project," concluded Jean-Paul Agon.
[ترجمه گوگل]به‌منظور حمایت از جوامع محروم در سراسر جهان به شیوه‌ای واقعی و مؤثر، هر یک از شرکت‌های وابسته پروژه شهروندی محلی خود را ایجاد خواهند کرد »
[ترجمه ترگمان]پس از آن که برای حمایت از جوامع محروم در سراسر جهان به شیوه ای واقعی و موثر، هر یک از affiliate پروژه شهروند محلی خود را تاسیس خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 187 W alt Sk at beg an to sell food out of Aw agon pull by a house.
[ترجمه گوگل]در سال 187 W alt Sk در بیگ به فروش مواد غذایی از Aw agon کشیده توسط یک خانه
[ترجمه ترگمان]در خیابان شماره ۱، آلت تناسلی زنان از گدایی برای فروش غذا از او به عنوان یک خانه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In addition to my physical woes I had mental agon ies; I prayed that something might occur to prevent this meeting.
[ترجمه گوگل]علاوه بر مشکلات جسمی، من عذاب های روحی هم داشتم من دعا کردم که اتفاقی برای جلوگیری از این ملاقات رخ دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مشکلات جسمی و روحی، دعا می کردم که ممکن است چیزی برای پیش گیری از این ملاقات اتفاق بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Glutathione is an important active substance in body. Its the important agon in many enzyme reactions, which can scavenge free radical and detoxicate .
[ترجمه گوگل]گلوتاتیون یک ماده فعال مهم در بدن است آگون مهم در بسیاری از واکنش های آنزیمی است که می تواند رادیکال های آزاد را از بین ببرد و سم زدایی کند
[ترجمه ترگمان]Glutathione یک ماده فعال مهم در بدن است این اثر مهم در بسیاری از واکنش های آنزیمی است که می توانند رادیکال و رادیکال را تغذیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Copper is one of essential trace elements for human, acting as an active agon of lysyloxidase which is critical enzyme for collagen maturation.
[ترجمه گوگل]مس یکی از عناصر کمیاب ضروری برای انسان است که به عنوان آگون فعال لیزیل اکسیداز که آنزیمی حیاتی برای بلوغ کلاژن است عمل می کند
[ترجمه ترگمان]مس یکی از عناصر ردیابی ضروری انسان است که به عنوان an فعال lysyloxidase عمل می کند که آنزیم حیاتی برای بلوغ کلاژن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

/ˈ�ɡɒn/
از زبان یونان باستان گرفته شده و به معنای رقابت، مبارزه یا کشمکش است. در گذشته به مسابقات رقابتی یا مناظره های یونان باستان اشاره داشت، مانند مسابقات ورزشی، اجراهای نمایشی یا مباحث فلسفی. به طور گسترده تر، به هر نوع مبارزه یا چالش اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Contest, struggle, rivalry, competition, conflict.
مثال؛
The Olympic Games were a form of agon celebrated in ancient Greece.
The agon between the hero and the antagonist drives the story forward.
Life is full of agon, where every challenge shapes who we become.

با تشکر از جناب میرکریمی ، اینجانب لیست را بدینگونه ارسال کردم
All these words come from the Greek root **"agon" ( ἀγών ) **, which means **"struggle, " "contest, " or "conflict"** ( مبارزه، مسابقه، کشمکش ) . Below is a breakdown of their roots and meanings:
...
[مشاهده متن کامل]

1. **antagonist**
- **Root words:** **anti - ** ( ضد، مخالف ) **agon** ( مبارزه، رقابت )
- **Meaning:** Someone who opposes or struggles against the main character.
- ** ( دشمن، مخالف، ضدقهرمان ) **
2. **protagonist**
- **Root words:** **proto - ** ( اولیه، اصلی ) **agon** ( مبارزه، رقابت )
- **Meaning:** The main character who is involved in a struggle.
- ** ( قهرمان، شخصیت اصلی داستان ) **
3. **agona**
- **Root words:** **agon** ( مسابقه، رقابت )
- **Meaning:** A festival in ancient Greece where competitors contended for prizes.
- ** ( مسابقات جشنواره ای در یونان باستان ) **
4. **agonize**
- **Root words:** **agon** ( مبارزه، رقابت ) ** - ize** ( فعل ساز: تبدیل شدن به )
- **Meaning:** To suffer or struggle intensely.
- ** ( دچار عذاب شدن، زجر کشیدن ) **
5. **agony**
- **Root words:** **agon** ( مبارزه، رقابت ) ** - y** ( اسم ساز )
- **Meaning:** Intense physical or mental suffering.
- ** ( درد شدید، عذاب ) **
6. **antagonism**
- **Root words:** **anti - ** ( ضد، مخالف ) **agon** ( مبارزه، رقابت ) ** - ism** ( اسم ساز: حالت، ویژگی )
- **Meaning:** A deep state of hostility or opposition.
- ** ( دشمنی، خصومت، تضاد شدید ) **
7. **antagonistic**
- **Root words:** **anti - ** ( ضد، مخالف ) **agon** ( مبارزه، رقابت ) ** - istic** ( صفت ساز )
- **Meaning:** Showing opposition or resistance.
- ** ( خصمانه، ضدیت آمیز، مخالف ) **
8. **antagonize**
- **Root words:** **anti - ** ( ضد، مخالف ) **agon** ( مبارزه، رقابت ) ** - ize** ( فعل ساز: انجام دادن )
- **Meaning:** To provoke someone into conflict or hostility.
- ** ( دشمن کردن، تحریک به مخالفت کردن ) **
In all of these words, the core meaning of **"agon"** ( struggle, conflict ) is present, showing different forms of competition, opposition, or suffering.
chatgpt

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم agon
📌 این ریشه، معادل "struggle, " "contest, " و "conflict" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "struggle, " "contest, " یا "conflict" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 antagonist: an opponent who struggles against the protagonist in a contest or conflict
🔘 protagonist: the main character in a struggle, contest, or conflict
🔘 agona: a festivity in ancient Greece where competitors contended for prizes
🔘 agonize: to cause intense mental struggle or suffering
🔘 agony: intense feelings of physical or mental suffering, a state of great conflict
🔘 antagonism: a state of deep - seated ill - will or hostility, a form of conflict
🔘 antagonistic: showing opposition or resistance, especially in a struggle
🔘 antagonize: to provoke someone into a state of conflict or hostility

از نظر ریشه شناسی به معنای مبارزه، رقابت، درگیری هست.
مثال:
antagonist Your antagonist is an opponent in a competition or battle.
protagonist A protagonist is the main character in a play, novel, or real event such as a battle or struggle.
...
[مشاهده متن کامل]

agon a festivity in ancient Greece at which competitors contended for prizes
agonize cause to agonize
agony intense feelings of suffering
antagonism a state of deep - seated ill - will
antagonistic indicating opposition or resistance
antagonize provoke the hostility of

بپرس