1. Atheism, agnosticism and free thinkers are the products of rational thinking, skeptical inquiry and critical analysis, which severely put religious belief on the defensive. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]الحاد، آگنوستیسم و آزاداندیشان محصول تفکر عقلانی، تحقیق شکی و تحلیل انتقادی است که اعتقاد دینی را به شدت در حالت تدافعی قرار می دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]Atheism، agnosticism و متفکران آزاد محصولات تفکر عقلانی، پرسشگری شکاکانه و تحلیل انتقادی هستند، که به شدت باورهای دینی را به حالت تدافعی نسبت می دهند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Atheism، agnosticism و متفکران آزاد محصولات تفکر عقلانی، پرسشگری شکاکانه و تحلیل انتقادی هستند، که به شدت باورهای دینی را به حالت تدافعی نسبت می دهند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Some would see his agnosticism, his awareness of the limits to thought, as the only true basis for religious faith.
[ترجمه گوگل]برخی ندانمگرایی او، آگاهی او از محدودیتهای اندیشه را تنها مبنای واقعی ایمان دینی میدانند
[ترجمه ترگمان]برخی agnosticism او را، آگاهی او از محدودیت های تفکر، و تنها پایه و اساس واقعی ایمان دینی را خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی agnosticism او را، آگاهی او از محدودیت های تفکر، و تنها پایه و اساس واقعی ایمان دینی را خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Agnosticism: Maybe shit happens, maybe it doesn't.
[ترجمه گوگل]اگنوستیسیسم: شاید اتفاقی بیفتد، شاید هم نشود
[ترجمه ترگمان]شاید این اتفاق بیوفته، شاید نباشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید این اتفاق بیوفته، شاید نباشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A silicon - chip agnosticism can be shaken by many puzzles besides the creation.
[ترجمه گوگل]یک آگنوستیک سیلیکونی - تراشه ای را می توان علاوه بر خلقت، با معماهای زیادی تکان داد
[ترجمه ترگمان]یک agnosticism تراشه سیلیکون را می توان توسط بسیاری از معماها در کنار ساخت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک agnosticism تراشه سیلیکون را می توان توسط بسیاری از معماها در کنار ساخت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Agnosticism holds that you can neither prove nor disprove God's existence.
[ترجمه گوگل]اگنوستیک معتقد است که شما نه می توانید وجود خدا را اثبات کنید و نه رد کنید
[ترجمه ترگمان]agnosticism نگه می دارد که تو نمی توانی وجود خدا را ثابت کنی و نه ثابت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]agnosticism نگه می دارد که تو نمی توانی وجود خدا را ثابت کنی و نه ثابت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Post-Modern agnosticism stressed the monad of subject world by attempting to transcend the dichotomy of subject and object, which is an extreme agnosticism.
[ترجمه گوگل]آگنوستیسیسم پست مدرن با تلاش برای فراتر رفتن از دوگانگی سوژه و ابژه، که یک آگنوستیک افراطی است، بر موناد جهان سوژه تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]Post مدرن - \"موناد of\" را با تلاش برای فراتر رفتن از دوگانگی موضوع و موضوع، که an افراطی است، مورد تاکید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Post مدرن - \"موناد of\" را با تلاش برای فراتر رفتن از دوگانگی موضوع و موضوع، که an افراطی است، مورد تاکید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In epistemology, knowability and agnosticism have been the focus of debate of philosophers.
[ترجمه گوگل]در معرفتشناسی، شناختپذیری و اگنوستیسیسم کانون بحث فیلسوفان بوده است
[ترجمه ترگمان]در معرفت شناسی، knowability و agnosticism کانون بحث فیلسوفان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در معرفت شناسی، knowability و agnosticism کانون بحث فیلسوفان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And now agnosticism is often put forth as a middle ground between theism and atheism.
[ترجمه گوگل]و اکنون اگنوستیسیسم اغلب به عنوان حد وسطی بین خداباوری و الحاد مطرح می شود
[ترجمه ترگمان]و اکنون agnosticism اغلب به عنوان یک زمین میانی بین خداباوری و الحاد ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اکنون agnosticism اغلب به عنوان یک زمین میانی بین خداباوری و الحاد ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The confrontation between the cognosciblism and agnosticism results from their different understanding of existence.
[ترجمه گوگل]تقابل شناخت گرایی و اگنوستیسیسم ناشی از درک متفاوت آنها از هستی است
[ترجمه ترگمان]رویارویی بین the و agnosticism از درک متفاوتی از وجود آن ها ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رویارویی بین the و agnosticism از درک متفاوتی از وجود آن ها ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Almost as disturbing as the ethical agnosticism is the wanton stupidity.
[ترجمه گوگل]حماقت بیهوده تقریباً به همان اندازه آگنوستیک اخلاقی آزاردهنده است
[ترجمه ترگمان]تقریبا به همان اندازه که the اخلاقی است، stupidity wanton
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقریبا به همان اندازه که the اخلاقی است، stupidity wanton
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. AGNOSTICISM: What is this shit?
[ترجمه گوگل]AGNOSTICism: این چرت و پرت است؟
[ترجمه ترگمان]این دیگه چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دیگه چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Despite their arguments, I still saw no reason to abandon my agnosticism.
[ترجمه گوگل]با وجود استدلال های آنها، من هنوز دلیلی نمی دیدم که از آگنوستیکیسم خود دست بکشم
[ترجمه ترگمان]علی رغم استدلالات آن ها، من هنوز دلیلی برای رها کردن agnosticism نمی بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علی رغم استدلالات آن ها، من هنوز دلیلی برای رها کردن agnosticism نمی بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. No objective reality means no certainties and that means agnosticism.
[ترجمه گوگل]هیچ واقعیت عینی به معنای عدم قطعیت است و این به معنای آگنوستیک است
[ترجمه ترگمان]هیچ واقعیت عینی نمی تواند به معنی no باشد و این به معنی agnosticism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ واقعیت عینی نمی تواند به معنی no باشد و این به معنی agnosticism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They suffered years of guilt and dissimulation before they could announce their own agnosticism or adamant disbelief.
[ترجمه گوگل]آنها سالها از گناه و تقلب رنج بردند، قبل از اینکه بتوانند نادانی یا ناباوری قاطع خود را اعلام کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از اینکه بتوانند agnosticism یا بی اعتقادی خود را اعلام کنند، سال ها از گناه و پنهان بودن رنج می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از اینکه بتوانند agnosticism یا بی اعتقادی خود را اعلام کنند، سال ها از گناه و پنهان بودن رنج می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید