agitprop

/ˈædʒɪtprɑːp//ˈædʒɪtprɒp/

تبلیغات برای آشوب انگیزی، وابسته به تبلیغات فتنه آفرین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: agitpropist (n.)
• : تعریف: inflammatory political propaganda spread through literature, theater, music, and art, esp. as used in support of communism.

جمله های نمونه

1. We went in for agitprop caricature and grotesque exaggeration.
[ترجمه گوگل]ما برای کاریکاتور agitprop و اغراق گروتسک وارد شدیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال caricature و exaggeration عجیب و غریب به راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Yakovlev, the head of Agitprop and one of the chief architects of the cut-back in provincial newspapers in January.
[ترجمه گوگل]یاکولف، رئیس Agitprop و یکی از معماران اصلی کاهش در روزنامه های استانی در ژانویه
[ترجمه ترگمان]Yakovlev، رئیس of و یکی از معماران اصلی برش در روزنامه های استانی در ماه ژانویه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such clever agitprop worked well enough to get Clinton elected, but not well enough to make the programs work.
[ترجمه گوگل]چنین agitprop هوشمندانه به اندازه کافی برای انتخاب کلینتون خوب کار کرد، اما به اندازه کافی برای اجرای برنامه ها خوب کار نکرد
[ترجمه ترگمان]چنین agitprop هوشمند به اندازه کافی خوب کار می کردند تا کلینتون را انتخاب کنند، اما به اندازه کافی خوب نبودند که این برنامه ها کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 1970, Mr Pozsgay joined the Agitprop department - the party's watchdog on ideological purity and the media.
[ترجمه گوگل]در سال 1970، آقای پوزگای به بخش Agitprop - ناظر حزب در مورد خلوص ایدئولوژیک و رسانه ها پیوست
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۰، آقای Pozsgay به بخش agitprop پیوست - ناظر حزب بر خلوص ایدئولوژیک و رسانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The content give priority to agitprop, and readers are super classes of society.
[ترجمه گوگل]محتوا اولویت را به agitprop می دهد و خوانندگان طبقات فوق العاده جامعه هستند
[ترجمه ترگمان]محتوا به agitprop اولویت می دهد، و خوانندگان طبقه متوسط جامعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The health care department enhance management, agitprop must.
[ترجمه گوگل]بخش مراقبت های بهداشتی ارتقاء مدیریت، Agitprop باید
[ترجمه ترگمان]دپارتمان بهداشت و درمان، مدیریت را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They further confused the tone of a piece that had about it the whiff of 1970s radical agitprop.
[ترجمه گوگل]آن‌ها بیشتر لحن قطعه‌ای را که بوی آژیت‌پراپ رادیکال دهه 1970 را در خود داشت، اشتباه گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیشتر لحن یک قطعه را که در حدود آن را در دهه ۱۹۷۰ به فراموشی سپرده بودند، سردرگم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In December, Aldrich hired the inevitable Charles A. Conant for research, public relations, and agitprop for the NMC.
[ترجمه گوگل]در ماه دسامبر، آلدریچ چارلز آ کونانت را برای تحقیقات، روابط عمومی و agitprop برای NMC استخدام کرد
[ترجمه ترگمان]در ماه دسامبر، آلدریچ \"چارلز A\" را گرفت Conant برای تحقیق، روابط عمومی و agitprop برای the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Produced by an international events company in cooperation with Libyan state broadcasting, the Gaddafi show was a sophisticated display of adulation and agitprop, Libyan-style.
[ترجمه گوگل]نمایش قذافی که توسط یک شرکت رویدادهای بین‌المللی و با همکاری پخش دولتی لیبی تولید شد، نمایشی پیچیده از تحسین و تمجید به سبک لیبیایی بود
[ترجمه ترگمان]این نمایش توسط شرکت رویداده ای بین المللی در هم کاری با پخش دولتی لیبی تولید شد، نمایش قذافی نمایش پیچیده ای از adulation و agitprop، سبک لیبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One must learn to weed out incendiary polemics and agitprop from the whirling online maelstrom to become an informed and thoughtful citizen.
[ترجمه گوگل]برای تبدیل شدن به یک شهروند آگاه و متفکر، باید بیاموزید که جنجال‌های آتش‌زا را از گرداب آنلاین در حال چرخش دور کند
[ترجمه ترگمان]انسان باید یاد بگیرد که مشاجرات و مشاجرات در آتش زدن را از بین ببرد و مردم را از گرداب آنلاین گرداب در آورد تا یک شهروند آگاه و متفکر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of all the misconceptions about her work, the one that riles Gordimer the most is that, while writing under apartheid, she felt obliged to use her fiction for liberal agitprop.
[ترجمه گوگل]از میان تمام تصورات نادرست در مورد آثار او، چیزی که گوردیمر را بیشتر آزار می دهد این است که، در حین نوشتن تحت آپارتاید، او احساس می کرد که موظف است از داستان های خود برای تبلیغات لیبرال استفاده کند
[ترجمه ترگمان]از میان همه تصورات غلط در مورد کارش، کسی که بیش از همه معتقد بود این است که، در حالی که تحت تبعیض نژادی کار می کند، احساس می کردباید از داستان خود برای agitprop لیبرال استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• politically-oriented propaganda disseminated through art and/or literature (esp. communist in nature); one who distributes propaganda; government agency which produces and distributes propaganda

پیشنهاد کاربران

( the spreading of ) Strongly political ideas or arguments expressed especially through plays, art, books, etc / Agitprop is a Russian term that stands for "agitation propaganda. " It refers to a political strategy that uses propaganda and agitation ( persuasion ) techniques to promote political ideas, mobilize people, and influence public opinion. Agitprop was a significant part of Soviet politics during the 1920s and 1930s, and it involved the use of posters, slogans, plays, films, and other forms of mass media to spread political messages. The term "agitprop" has since been used more broadly to refer to any form of political propaganda or agitation aimed at promoting a particular political agenda or ideology.
...
[مشاهده متن کامل]

( اشاعه ) ایده ها یا استدلال های شدید سیاسی که به ویژه از طریق نمایشنامه، هنر، کتاب و غیره بیان می شود.
Agitprop یک اصطلاح روسی است که مخفف "تبلیغات تحریک آمیز" است. این به یک استراتژی سیاسی اشاره دارد که از تکنیک های تبلیغات و تحریک ( اقناع ) برای ترویج ایده های سیاسی، بسیج مردم و تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده می کند. Agitprop بخش مهمی از سیاست شوروی در دهه های 1920 و 1930 بود و شامل استفاده از پوسترها، شعارها، نمایشنامه ها، فیلم ها و دیگر اشکال رسانه های جمعی برای انتشار پیام های سیاسی بود. اصطلاح agitprop از آن زمان به طور گسترده تر برای اشاره به هر شکلی از تبلیغات یا تحریک سیاسی با هدف ترویج یک برنامه یا ایدئولوژی سیاسی خاص استفاده می شود.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/agitprop?q=Agitprop
Propaganda specially political propaganda promulgated chiefly in literature, drama, music, or art
هنر چپ گرا

بپرس