agitate for/against = مشاجره کردن برای، جنگیدن برای ( علیه ) ، رایزنی کردن برای، غوغا به پا کردن برای ( علیه ) ، دست به تشویش زدن علیه
Definition =به شدت برای چیزی که می خواهید در آن مشاجره کنید یا بجنگید ، به ویژه برای تغییر در یک قانون ، در شرایط اجتماعی و غیره/تشویق و حمایت از یک هدف ، به ویژه با فعالیت های مبارزاتی فعالانه برای آن/برای دامن زدن به حمایت عمومی برای برخی از دلایل یا موضوعات/
... [مشاهده متن کامل]
examples:
1 - Her family is agitating to have her released from custody.
خانواده او برای آزادی وی از بازداشت در حال رایزنی هستند.
2 - The students have had great success agitating for more social events on campus, but the dean is still opposed to the idea.
دانش آموزان موفقیت زیادی کسب کرده اند که برای رویدادهای اجتماعی بیشتری در دانشگاه رایزنی کنند ( مشاجره کنند ) ، اما رئیس دانشگاه هنوز با این ایده مخالف است.
3 - The union decided to agitate for better health insurance.
اتحادیه تصمیم گرفت برای بیمه درمانی بهتر اقدام به تشویش عمومی کند.
Definition =به شدت برای چیزی که می خواهید در آن مشاجره کنید یا بجنگید ، به ویژه برای تغییر در یک قانون ، در شرایط اجتماعی و غیره/تشویق و حمایت از یک هدف ، به ویژه با فعالیت های مبارزاتی فعالانه برای آن/برای دامن زدن به حمایت عمومی برای برخی از دلایل یا موضوعات/
... [مشاهده متن کامل]
خانواده او برای آزادی وی از بازداشت در حال رایزنی هستند.
دانش آموزان موفقیت زیادی کسب کرده اند که برای رویدادهای اجتماعی بیشتری در دانشگاه رایزنی کنند ( مشاجره کنند ) ، اما رئیس دانشگاه هنوز با این ایده مخالف است.
اتحادیه تصمیم گرفت برای بیمه درمانی بهتر اقدام به تشویش عمومی کند.