aghast

/əˈɡæst//əˈɡɑːst/

معنی: مبهوت، وحشت زده، مات
معانی دیگر: مبهوت (همراه با ناراحتی یا انزجار)، بهت زده، هول شده، مبهوت از شدت ترس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: filled with terror or consternation; shocked.
مترادف: alarmed, appalled, floored, frightened, horrified, horror-struck, panic-stricken, petrified, scared, shocked, stunned, terrified
مشابه: afraid, disconcerted, dismayed, thunderstruck

- We were aghast at the teacher's cruel treatment of his students.
[ترجمه گوگل] ما از رفتار ظالمانه معلم با شاگردانش بهت زده بودیم
[ترجمه ترگمان] ما از رفتار بی رحمانه دانش آموزان او مات و مبهوت شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. naheed appeared aghast at seeing all those uninvited guests
ناهید از دیدن آن همه مهمان ناخوانده بهت زده به نظر می رسید.

2. Everyone was aghast at the verdict.
[ترجمه گوگل]همه از این حکم متحیر شده بودند
[ترجمه ترگمان]همه از رای هیئت منصفه یکه خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was aghast at the extent of the damage to her car.
[ترجمه گوگل]او از میزان خسارت وارده به ماشینش متعجب بود
[ترجمه ترگمان]از این حد که به ماشینش آسیب رسانده بود مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She watched aghast as his life flowed away.
[ترجمه گوگل]او با وحشت نگاه کرد که زندگی او در حال از بین رفتن است
[ترجمه ترگمان]همان طور که زندگیش از بین می رفت مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She stood aghast at the black shadow in the drawing room.
[ترجمه گوگل]او با وحشت از سایه سیاه در اتاق پذیرایی ایستاد
[ترجمه ترگمان]از سایه سیاهی که در اتاق پذیرایی ایستاده بود مات و مبهوت ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He stood aghast at the terrible sight.
[ترجمه گوگل]از این منظره هولناک بهت زده ایستاد
[ترجمه ترگمان]از دیدن منظره وحشتناک مات و مبهوت ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She stood aghast at the snake.
[ترجمه گوگل]او با تعجب جلوی مار ایستاد
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به مار نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Roirbak was aghast when he saw what had happened to Mellissa.
[ترجمه گوگل]رویرباک وقتی دید که چه اتفاقی برای ملیسا افتاده بود، بهت زده شد
[ترجمه ترگمان]وقتی دید که چه بر سرش آمده است مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As their carriage went by, Nora smiling, Sarah aghast, Flynn came riding over.
[ترجمه گوگل]وقتی کالسکه آنها می گذشت، نورا لبخند می زد، سارا مبهوت، فلین سوار شد
[ترجمه ترگمان]وقتی درشکه به راه افتاد، نو نورا خندید و گفت: فلین \"،\" فلین \"اومد اینجا\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even the most intrepid social workers were aghast at the enormity of it all.
[ترجمه گوگل]حتی بی‌باک‌ترین مددکاران اجتماعی نیز از عظمت همه آن‌ها متحیر بودند
[ترجمه ترگمان]حتی the social intrepid از عظمت این همه وحشت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She advises those still aghast at the Pia Zadora fiasco to lighten up.
[ترجمه گوگل]او به کسانی که هنوز از شکست پیا زادورا نگران هستند توصیه می‌کند که آرام باشند
[ترجمه ترگمان]او به آن هایی که هنوز مات و مبهوت بودند به the Pia توصیه کرد که آن را روشن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He looked at her aghast.
[ترجمه گوگل]با ناراحتی به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He has watched aghast as the Hamas bombing campaign has killed 57 people in nine days.
[ترجمه گوگل]او با وحشت نظاره گر بمباران حماس است که در 9 روز 57 نفر را کشته است
[ترجمه ترگمان]او از زمانی که کمپین بمب گذاری حماس ۵۷ نفر را در نه روز کشته است، مبهوت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The editor of a local gay magazine is aghast, and she says so in print.
[ترجمه گوگل]سردبیر یک مجله محلی همجنس گرایان متحیر است و این را در چاپ می گوید
[ترجمه ترگمان]سردبیر یک مجله همجنس گرا مات و مبهوت است و او آن را چاپ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I was aghast to see that Peter had spread the instruments for the operation on the dining table.
[ترجمه گوگل]وقتی دیدم پیتر ابزارهای عمل را روی میز ناهار خوری پهن کرده بود، متحیر شدم
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت مانده بودم که پیتر ابزار جراحی روی میز ناهار خوری را پهن کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبهوت (صفت)
confounded, aghast, staggered, rocked, astonished, surprised, flabbergasted, dumb-struck

وحشت زده (صفت)
aghast, creepy, awestruck, awestricken, planet-stricken, planet-struck

مات (صفت)
confounded, aghast, astonished, opaque, checkmated, quizzical, dumb-struck

انگلیسی به انگلیسی

• shocked; horrified; alarmed, frightened
if you are aghast, you are filled with horror and surprise.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Filled with shock or horror 😱
🔍 مترادف: Astonished, shocked
✅ مثال: She stood aghast at the sight of the disaster
To be filled with shock, horror, or astonishment.
مملو ( آکنده، پُر ) از شوک، وحشت یا حیرت.
مثال؛
She was aghast when she saw the car accident.
A person might be aghast at the sight of a gruesome crime scene.
...
[مشاهده متن کامل]

Someone might say, “I was aghast to find out that my best friend had been lying to me. ”

adjective
Usage: not used before a noun
[more aghast; most aghast] : shocked and upset
◀️The news left her aghast.
◀️Critics were aghast to see how awful the play was.
— often at
◀️She was aghast at the news.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️Critics were aghast at how awful the play was
◀️ Naheed appeared aghast at seeing all those uninvited guests. ناهید از دیدن آن همه مهمان ناخوانده بهت زده به نظر می رسید

مات و مبهوت شده - وحشت زده

بپرس