aggro

/ˈæɡroʊ//ˈæɡrəʊ/

(انگلیس - خودمانی) احساس پرخاشگری، ستیزه گری، تعدی و تهاجم، اذیت، دردسر، دردسر don't give me any aggro or i'll call the police اذیتم نکن والا پاسبان صدا خواهم زد

جمله های نمونه

1. don't give me any aggro or i'll call the police
اذیتم نکن والا پاسبان صدا خواهم زد.

2. Simply phone the ticket hot-line and all that aggro will be a thing of the past.
[ترجمه گوگل]به سادگی با خط تلفن تلفن تماس بگیرید و تمام این اطلاعات مربوط به گذشته خواهد بود
[ترجمه ترگمان]فقط یه تلفن فقط یه خط داغ و همه اون aggro که از گذشته می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I hope he doesn't cause any aggro .
[ترجمه گوگل]امیدوارم او باعث ایجاد هیچ آگرو نشود
[ترجمه ترگمان]امیدوارم به خاطر any نباشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't give me any aggro or I'll call the police.
[ترجمه گوگل]هیچ آگرو به من نده وگرنه با پلیس تماس خواهم گرفت
[ترجمه ترگمان]به من چیزی نگو وگرنه زنگ می زنم به پلیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was some aggro between rival football fans at the station.
[ترجمه گوگل]در ایستگاه بین هواداران فوتبال رقیب درگیری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در ایستگاه فضایی بین طرفداران فوتبال رقیب وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I had a lot of aggro at the dole office.
[ترجمه گوگل]من آگرو زیادی در دفتر دول داشتم
[ترجمه ترگمان]من یه عالمه of توی اداره dole بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You know, all aggro and spirit.
[ترجمه گوگل]می دانی، همه آگرو و روح
[ترجمه ترگمان] می دونی، همه aggro و spirit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If there was aggro she could handle it.
[ترجمه گوگل]اگر آگرو وجود داشت می توانست از عهده آن برآید
[ترجمه ترگمان]اگر aggro بود از پس آن بر می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When she returned there would be aggro over major matters.
[ترجمه گوگل]وقتی او برمی‌گشت، در مورد مسائل مهم تجاوز می‌کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی که اون به اونجا برگشت بدون توجه به مسائل مهم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An aggro leader, for example, needs a particular set of clothes in order to maintain his image.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک رهبر aggro برای حفظ وجهه خود به یک مجموعه لباس خاص نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]برای مثال یک رهبر aggro به یک مجموعه ویژه از لباس نیاز دارد تا تصویر خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This could cause aggro with Dev's girlfriend Geena.
[ترجمه گوگل]این می تواند باعث ایجاد آگرو با دوست دختر Dev، Geena شود
[ترجمه ترگمان]این میتونه باعث aggro بشه با دوست دختر Dev Geena
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you know that what have no of aggro is dint?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید آنچه که آگرو ندارد، دینت است؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما می دانید که هیچ یک از این aggro چیزی جز این نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I skipped it because it was too much aggro.
[ترجمه گوگل]من ازش صرف نظر کردم چون خیلی آگرو بود
[ترجمه ترگمان]از آن جا پریدم، چون آن قدر aggro بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Screech draws a lot of aggro.
[ترجمه گوگل]Screech آگرو زیادی را می کشد
[ترجمه ترگمان]Screech بسیاری از aggro را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) irritation, annoyance; exasperation
aggro is aggressive or violent behaviour; an informal word.

پیشنهاد کاربران

دعوا ، کتک کاری ، دردسر
noun/informal/British
aggressive, violent behaviour
اسم، غیر رسمی، بریتانیائی/ خشن، تهاجمی

بپرس