aggregative


برافزودگر، متمایل به تجمع یا تراکم، کلا، سرجمع، همه با هم، گرد آمده

جمله های نمونه

1. Its distribution pattern was aggregative and the stand structure had distinct levels.
[ترجمه گوگل]الگوی توزیع آن تجمعی بود و ساختار پایه دارای سطوح مشخصی بود
[ترجمه ترگمان]الگوی توزیع آن aggregative بود و ساختار پایه دارای سطوح متمایزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aggregative degree of DMU is higher that capacity utilization calculating by using of DEA increases, otherwise the capacity catch and value decrease.
[ترجمه گوگل]درجه انبوهی از DMU بالاتر از آن است که محاسبه استفاده از ظرفیت با استفاده از DEA افزایش یابد، در غیر این صورت جذب ظرفیت و ارزش کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]درجه aggregative بالاتر است که محاسبه ظرفیت با استفاده از افزایش DEA افزایش می یابد، در غیر این صورت ظرفیت جذب و کاهش ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The model is perfect aggregative. When imput of system is more complex than pulse function and jump function, this model provides response more accurately than other perfect aggregation models.
[ترجمه گوگل]مدل کاملاً جمعی است هنگامی که ورودی سیستم پیچیده تر از تابع پالس و عملکرد پرش است، این مدل پاسخ دقیق تری نسبت به سایر مدل های تجمیع کامل ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]مدل aggregative کامل است هنگامی که imput سیستم پیچیده تر از تابع پالس و تابع جهش است، این مدل پاسخ را دقیق تر از دیگر مدل های تراکم کامل ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. EGB have definite antiplatelet aggregative activity, whether is it also through effecting the activity of platelet PDE to inhibit platelet aggregation?
[ترجمه گوگل]EGB فعالیت تجمعی ضد پلاکتی مشخصی دارد، آیا از طریق تأثیرگذاری بر فعالیت PDE پلاکتی برای مهار تجمع پلاکتی نیز وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]EGB فعالیت aggregative مشخصی دارند، چه از طریق موثر کردن فعالیت of پلاکت برای جلوگیری از تجمع پلاکت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sino - soviet conflicts were the aggregative results of many factors, they were mutual intertexture and influence.
[ترجمه گوگل]درگیری های چین و اتحاد جماهیر شوروی نتیجه انبوه عوامل بسیاری بود، این درگیری ها متقابل و تأثیر متقابل بود
[ترجمه ترگمان]درگیری های چین - شوروی، نتایج aggregative بسیاری از عوامل بود، که آن ها intertexture متقابل و نفوذ متقابل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spatial patterns of main woody plant populations are aggregative, Ulmus macrocarpa, Acer mono, Ulmus pumila populations in some communities are random.
[ترجمه گوگل]الگوهای فضایی جمعیت‌های اصلی گیاهان چوبی تجمعی است، جمعیت‌های Ulmus macrocarpa، Acer mono، Ulmus pumila در برخی جوامع تصادفی هستند
[ترجمه ترگمان]الگوهای فضایی جمعیت های گیاه چوبی اصلی عبارتند از: ulmus،، مونو macrocarpa، ulmus pumila در برخی جوامع، تصادفی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper introduced a device for aggregative electric parameters testing of DC voltage relays with a 80C552 SCM as the central processor, and stated its hardware and software flow.
[ترجمه گوگل]این مقاله دستگاهی را برای تست پارامترهای الکتریکی تجمعی رله های ولتاژ DC با پردازنده مرکزی 80C552 SCM معرفی کرده و جریان سخت افزاری و نرم افزاری آن را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک وسیله برای aggregative پارامترهای الکتریکی DC با ۸۰ C۵۵۲ SCM را به عنوان پردازشگر مرکزی معرفی کرده و جریان سخت افزاری و نرم افزاری خود را بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Long Pipeline; Risk Management; Construction Phase; Fuzzy Aggregative Risk Assessment.
[ترجمه گوگل]خط لوله طولانی؛ مدیریت ریسک؛ فاز ساخت و ساز؛ ارزیابی ریسک جمعی فازی
[ترجمه ترگمان]خط لوله طولانی؛ مدیریت ریسک، فاز ساخت وساز؛ ارزیابی ریسک aggregative فازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most of the aggregative birds were habitat in brushwood, however, 60% birds were not aggregative.
[ترجمه گوگل]اکثر پرندگان تجمعی زیستگاه در چوب درختان بودند، اما 60 درصد پرندگان تجمعی نبودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر پرندگان aggregative در مناطق brushwood سکونت داشتند، با این حال ۶۰ درصد از پرندگان aggregative نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the course of its development, an integrative aggregative tension appeared.
[ترجمه گوگل]در طول توسعه آن، یک تنش تجمعی یکپارچه ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]در دوره توسعه آن، تنش ترکیبی منسجم ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Three kinds of aggregative models are presented: linear, linear in finite region and nonlinear.
[ترجمه گوگل]سه نوع مدل تجمعی ارائه شده است: خطی، خطی در ناحیه محدود و غیرخطی
[ترجمه ترگمان]سه نوع مدل aggregative ارائه شده است: خطی، خطی در ناحیه متناهی و غیرخطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results The high passage DPC lost aggregative growth property, and expressed fewer growth factors and less in amount gradually.
[ترجمه گوگل]ResultsThe DPC عبور بالا خاصیت رشد تجمعی را از دست داد و عوامل رشد کمتر و مقدار کمتری را به تدریج بیان کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج بخش بالای شورای دفاع پاکستان دارایی رشد aggregative را از دست داد و عوامل رشد کمتری و کم تر به تدریج را بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fisher Row, Oxford Urban historians who deal with comparatively large populations limit the scale of their enquiries to aggregative studies.
[ترجمه گوگل]فیشر رو، مورخان شهری آکسفورد که با جمعیت های نسبتاً بزرگ سروکار دارند، مقیاس تحقیقات خود را به مطالعات انبوه محدود می کنند
[ترجمه ترگمان]فیشر ردیف، تاریخدانان شهری آکسفورد که با جمعیت های نسبتا بزرگ سروکار دارند، مقیاس تحقیقات خود را به مطالعات aggregative محدود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results show that the addition of triamine monomer has no obvious influences on chemical structures and aggregative states of polyimide precursors and the imidized products.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که افزودن مونومر تریامین هیچ تأثیر آشکاری بر ساختارهای شیمیایی و حالت‌های تجمعی پیش‌سازهای پلی‌آمید و محصولات imidized ندارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که افزودن مونومر پلی monomer هیچ تاثیر مشخصی بر سازه های شیمیایی و aggregative های مواد اولیه polyimide و محصولات imidized ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] جمعی، جامع

انگلیسی به انگلیسی

• accumulating, collecting

پیشنهاد کاربران

بپرس