agglutinant


همچسب، به هم چسبیده، چسبناک، همچسبان

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: causing or producing a gluing or sticking together; adhesive.
اسم ( noun )
• : تعریف: that which causes adhesion; adhesive.

انگلیسی به انگلیسی

• adhesive substance

پیشنهاد کاربران

1 - مانند چسب عمل کردن 2 - ماده ای که الحاق و به هم چسبیدن قسمتهای مختلف را به هم تشویق می کند ، چسباننده
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس