agglomerative


توده شو، دارای خاصیت تراکم، متراکم

جمله های نمونه

1. We also examine the traditional agglomerative hierarchical clustering methods using the information of content to have a thorough comparison.
[ترجمه گوگل]ما همچنین روش‌های سنتی خوشه‌بندی سلسله مراتبی تجمعی را با استفاده از اطلاعات محتوا برای مقایسه کامل بررسی می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین روش های خوشه بندی سلسله مراتبی سنتی را با استفاده از اطلاعات محتوا برای مقایسه کامل مورد بررسی قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The agglomerative methods of Cluster Analysis and their application in classifying animals are described.
[ترجمه گوگل]روش‌های انباشته‌ای آنالیز خوشه‌ای و کاربرد آن‌ها در طبقه‌بندی حیوانات شرح داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]روش های agglomerative آنالیز گروهی و کاربرد آن ها در طبقه بندی حیوانات شرح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Speeding up the development of agglomerative tourism operational types is one of the measures.
[ترجمه گوگل]تسریع در توسعه انواع عملیاتی گردشگری تجمعی یکی از اقدامات است
[ترجمه ترگمان]افزایش توسعه انواع عملیاتی گردشگری agglomerative یکی از این اقدامات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The agglomerative advantages of industrial clusters manifest realization of regional static efficiency and increase of dynamic progressive ability.
[ترجمه گوگل]مزایای انباشتگی خوشه های صنعتی تحقق بازده استاتیکی منطقه ای و افزایش توانایی پیشروی پویا را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]مزایای agglomerative خوشه های صنعتی، تحقق کارایی استاتیک منطقه ای و افزایش توانایی پیشرفت پویا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By applying the hierarchical agglomerative clustering, music recordings are partitioned as a tree of clusters. The Rand index are then estimated for each branch of the cluster tree.
[ترجمه گوگل]با اعمال خوشه‌بندی سلسله مراتبی تجمعی، ضبط‌های موسیقی به صورت درختی از خوشه‌ها تقسیم می‌شوند سپس شاخص رند برای هر شاخه از درخت خوشه تخمین زده می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از خوشه بندی سلسله مراتبی agglomerative، نوارهای موسیقی به عنوان درختی از خوشه ها تقسیم بندی می شوند سپس شاخص Rand برای هر شاخه درخت خوشه تخمین زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As an agglomerative hierarchical clustering algorithm, CURE firstly employs the method of representing clusters by selecting some "representative points".
[ترجمه گوگل]به عنوان یک الگوریتم خوشه‌بندی سلسله مراتبی تجمعی، CURE ابتدا از روش نمایش خوشه‌ها با انتخاب برخی «نقاط نمایندگی» استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک الگوریتم خوشه بندی سلسله مراتبی agglomerative، cure ابتدا از روش نمایش خوشه ها با انتخاب \"نقاط نشانگر\" استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The agglomerative advantages of industrial clusters may be realized by the forms of Marshallian model, industrial-complex model and social-network model.
[ترجمه گوگل]مزیت‌های انباشته خوشه‌های صنعتی ممکن است با اشکال مدل مارشالی، مدل مجتمع صنعتی و مدل شبکه اجتماعی محقق شود
[ترجمه ترگمان]مزایای agglomerative خوشه های صنعتی می تواند با اشکال مدل Marshallian، مدل مجتمع صنعتی و مدل شبکه اجتماعی تحقق یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Propose a new agglomerative hierarchical clustering based method to eliminate outliers[sentence dictionary], with clustering tree to identify outliers.
[ترجمه گوگل]یک روش مبتنی بر خوشه‌بندی سلسله مراتبی تجمعی جدید برای حذف موارد پرت [فرهنگ جملات]، با درخت خوشه‌بندی برای شناسایی موارد پرت پیشنهاد کنید
[ترجمه ترگمان]یک روش خوشه بندی سلسله مراتبی جدید برای حذف outliers [ فرهنگ لغت [ جمله ]، با استفاده از درخت خوشه بندی برای شناسایی outliers پیشنهاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A prominent and useful class of algorithm is hierarchical agglomerative clustering(HAC)which iteratively agglomerates the closest pare until all data points belong to one cluster.
[ترجمه گوگل]یک کلاس برجسته و مفید از الگوریتم، خوشه‌بندی انبوهی سلسله مراتبی (HAC) است که به طور مکرر نزدیک‌ترین نقطه را جمع می‌کند تا زمانی که همه نقاط داده به یک خوشه تعلق داشته باشند
[ترجمه ترگمان]یک کلاس برجسته و مفید از الگوریتم خوشه بندی agglomerative (HAC)است که به طور تکراری نزدیک ترین بخش را تا زمانی که تمام نقاط داده به یک خوشه تعلق داشته باشد، فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the electrolyze and decompose process of sodium aluminate solution with ion membrane, some key influence factors on agglomerative efficiency were researched.
[ترجمه گوگل]در فرآیند الکترولیز و تجزیه محلول آلومینات سدیم با غشای یونی، برخی از عوامل تاثیرگذار کلیدی بر بازده تجمعی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در فرآیند تجزیه و تجزیه محلول سدیم آلومینات با غشا یونی، برخی عوامل موثر بر کارایی agglomerative مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the basis of it, advices and countermeasures of fostering the agglomerative advantages of industrial clusters are briefly put forward.
[ترجمه گوگل]بر اساس آن، توصیه ها و اقدامات متقابلی برای تقویت مزیت های تجمعی خوشه های صنعتی به اختصار ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]بر پایه آن، advices و countermeasures برای تقویت مزایای agglomerative خوشه های صنعتی به طور خلاصه ارائه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The thesis mainly discusses the development and countermeasures of Sheshan national tourist vacation resort's agglomerative tourism operational types.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه عمدتاً به توسعه و اقدامات متقابل انواع عملیاتی گردشگری انبوهی تفرجگاه ملی گردشگری ششان می پردازد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به طور عمده به بحث در مورد توسعه و خنثی سازی انواع عملیاتی گردشگری گردشگری گردشگری ملی Sheshan می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After 20 years' development, cross-strait relationship has gradually got stable and Taiwanese FDI in Chinese mainland tends to be normal and agglomerative.
[ترجمه گوگل]پس از 20 سال توسعه، روابط بین تنگه‌ای به تدریج پایدار شده است و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی تایوانی در سرزمین اصلی چین به حالت عادی و تجمعی گرایش دارد
[ترجمه ترگمان]پس از ۲۰ سال توسعه، رابطه بین تنگه ای به تدریج تثبیت شد و سرمایه گذاری مستقیم خارجی تایوانی در سرزمین چین به حالت عادی و طبیعی متمایل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Second, Sheshan national tourist vacation resort is in a period to move into the higher stage and improve the comprehensive quality of agglomerative tourism operational types.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، تفرجگاه ملی توریستی ششان در دوره‌ای برای حرکت به مرحله بالاتر و ارتقای کیفیت جامع انواع عملیاتی گردشگری تجمعی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دوم، اقامتگاه تفریحی گردشگری ملی Sheshan در یک دوره قرار دارد تا به مرحله بالاتر برود و کیفیت جامع انواع عملیاتی گردشگری را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The prepared product exhibited irregular granules of PPY with dimensions from dozens of nanometers to a few ones in diameter. Meantime, there was agglomerative phenomenon accompanying with it.
[ترجمه گوگل]محصول تهیه شده گرانول های نامنظم PPY را با ابعادی از ده ها نانومتر تا چند یک به نمایش گذاشت در این میان، پدیده انباشتگی نیز با آن همراه بود
[ترجمه ترگمان]محصول تهیه شده، دانه های نامنظم of را با ابعاد ده ها نانومتر تا چند نانومتر قطر به نمایش می گذارد در عین حال، یک پدیده agglomerative همراه با آن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accumulative, collective, gathered

پیشنهاد کاربران

بپرس