1. With agglomeration of settlements, some village churches were downgraded and abandoned; others became our parish churches.
[ترجمه گوگل]با متراکم شدن سکونتگاه ها، برخی از کلیساهای روستا تنزل داده و متروکه شدند دیگران کلیساهای محلی ما شدند
[ترجمه ترگمان]با تراکم of، برخی از کلیساهای روستا تنزل یافت و رها شدند؛ برخی دیگر به کلیساهای محلی ما تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تراکم of، برخی از کلیساهای روستا تنزل یافت و رها شدند؛ برخی دیگر به کلیساهای محلی ما تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He argued that agglomeration diseconomies were the prime explanation for the decentralization.
[ترجمه گوگل]او استدلال کرد که عدم اقتصاد انباشتگی توضیح اصلی برای تمرکززدایی است
[ترجمه ترگمان]او استدلال کرد که تراکم زدایی توضیح اصلی عدم تمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او استدلال کرد که تراکم زدایی توضیح اصلی عدم تمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Most people stand in awe of these agglomerations of power, admit their inability to fight them, and submit.
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم از این انباشته های قدرت می ترسند، ناتوانی خود را در مبارزه با آنها اعتراف می کنند و تسلیم می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم با ترس از این agglomerations قدرت ایستادگی می کنند، به ناتوانی خود در مبارزه با آن ها اعتراف می کنند و تسلیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم با ترس از این agglomerations قدرت ایستادگی می کنند، به ناتوانی خود در مبارزه با آن ها اعتراف می کنند و تسلیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Industrial agglomeration economy index is an important measure of urban agglomeration economy effect.
[ترجمه گوگل]شاخص اقتصاد تراکم صنعتی معیار مهمی برای تأثیر اقتصاد تراکم شهری است
[ترجمه ترگمان]شاخص اقتصاد تراکم صنعتی، معیار مهمی از تاثیرات اقتصادی تراکم شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاخص اقتصاد تراکم صنعتی، معیار مهمی از تاثیرات اقتصادی تراکم شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The functions of their diffuseness, orientation, agglomeration, catalyzer and controls are indispensable factors of science development.
[ترجمه گوگل]عملکردهای انتشار، جهت گیری، تجمع، کاتالیزور و کنترل آنها از عوامل ضروری توسعه علم هستند
[ترجمه ترگمان]توابع of، جهت گیری، تراکم، catalyzer و کنترل ها، فاکتورهای ضروری توسعه علم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توابع of، جهت گیری، تراکم، catalyzer و کنترل ها، فاکتورهای ضروری توسعه علم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The agglomeration and sintering of fine particles can necessitate a lowering in temperature of operation.
[ترجمه گوگل]انباشتگی و تف جوشی ذرات ریز می تواند باعث کاهش دمای عملیاتی شود
[ترجمه ترگمان]تراکم و تراکم ذرات ریز می تواند مستلزم کاهش درجه حرارت عملیات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تراکم و تراکم ذرات ریز می تواند مستلزم کاهش درجه حرارت عملیات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The album is a bizarre agglomeration of styles.
[ترجمه گوگل]این آلبوم مجموعه ای عجیب از سبک ها است
[ترجمه ترگمان]این آلبوم یک تراکم عجیب و غریب از سبک ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این آلبوم یک تراکم عجیب و غریب از سبک ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Human Capital agglomeration plays an important part in the realization and improvement of Human Capital value.
[ترجمه گوگل]تراکم سرمایه انسانی نقش مهمی در تحقق و بهبود ارزش سرمایه انسانی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]تراکم سرمایه انسانی نقش مهمی در درک و بهبود ارزش سرمایه انسانی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تراکم سرمایه انسانی نقش مهمی در درک و بهبود ارزش سرمایه انسانی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. GuanZi · QingZhong is an agglomeration of currency thoughts of ancient China.
[ترجمه گوگل]GuanZi · QingZhong مجموعه ای از افکار ارزی چین باستان است
[ترجمه ترگمان]GuanZi · QingZhong تراکم افکار رایج کشور چین باستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]GuanZi · QingZhong تراکم افکار رایج کشور چین باستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A promising process, oil agglomeration flotation(OAF), has been developed for the recycling of ultrafine molybdenite resources from a molybdenum mine tailings in Zhejiang.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند امیدوارکننده، شناورسازی تجمع نفت (OAF)، برای بازیافت منابع مولیبدنیت بسیار ریز از باطله معدن مولیبدن در ژجیانگ توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند امیدبخش، شناور تراکم نفت (oaf)برای بازیافت مواد فوق ریزدانه از a معدنی molybdenum در Zhejiang ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند امیدبخش، شناور تراکم نفت (oaf)برای بازیافت مواد فوق ریزدانه از a معدنی molybdenum در Zhejiang ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The rates of leaching deliquescence and agglomeration of the tested fertilizers are also examined.
[ترجمه گوگل]میزان ریزش آبشویی و تجمع کودهای آزمایش شده نیز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]میزان لیچینگ leaching و تراکم کود مورد آزمایش نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میزان لیچینگ leaching و تراکم کود مورد آزمایش نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The relations that fractal dimension between agglomeration state, fabrication condition and powder properties were discussed.
[ترجمه گوگل]روابط بعد فراکتالی بین حالت تجمع، شرایط ساخت و خواص پودر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روابطی که ابعاد مقطعی بین حالت تراکم، شرایط ساخت و ویژگی های پودر مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روابطی که ابعاد مقطعی بین حالت تراکم، شرایط ساخت و ویژگی های پودر مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The function of agglomeration and disagglomeration of mesh structure were expounded. The shear force acted on the solid-liquid two phases was discussed.
[ترجمه گوگل]عملکرد تراکم و جداسازی ساختار مش توضیح داده شد نیروی برشی وارد بر دو فاز جامد-مایع مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تابع تراکم و disagglomeration ساختار مش ارایه شدند نیروی برشی بر روی دو مرحله جامد مایع عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تابع تراکم و disagglomeration ساختار مش ارایه شدند نیروی برشی بر روی دو مرحله جامد مایع عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Agglomeration can be avoided by washing the precipitation with absolute ethyl alcohol.
[ترجمه گوگل]با شستن رسوب با اتیل الکل مطلق می توان از تجمع جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]از Agglomeration می توان با شستن بارش با اتیل الکل مطلق اجتناب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از Agglomeration می توان با شستن بارش با اتیل الکل مطلق اجتناب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Some states counted administrative areas as urban units, and some counted agglomerations of a certain number of people.
[ترجمه گوگل]برخی از ایالت ها مناطق اداری را به عنوان واحدهای شهری، و برخی نیز تجمعات تعداد معینی از مردم را به حساب می آوردند
[ترجمه ترگمان]برخی ایالت ها حوزه های اجرایی را به عنوان واحدهای شهری شمردند و برخی از آن ها تعداد معینی از مردم را شمردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی ایالت ها حوزه های اجرایی را به عنوان واحدهای شهری شمردند و برخی از آن ها تعداد معینی از مردم را شمردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید