agent provocateur


ستون پنجم، مامور اخلال گری، مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند provocateurs agents

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: agents provocateurs
• : تعریف: (French) a secret agent who incites other people to commit acts that will subject them to punishment or prosecution, or who incites others to acts of rebellion or subversion; troublemaker.
مشابه: agitator

جمله های نمونه

1. Agents provocateurs may seek to discredit the opposition.
[ترجمه گوگل]عوامل تحریک کننده ممکن است به دنبال بی اعتبار کردن مخالفان باشند
[ترجمه ترگمان]عوامل تحریک کنندگان ممکن است به دنبال بی اعتبار کردن مخالفان باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Belfast, where five civilians died from violence, there was considerable evidence of agents provocateur.
[ترجمه گوگل]در بلفاست، جایی که پنج غیرنظامی بر اثر خشونت جان خود را از دست دادند، شواهد قابل توجهی از تحریک عوامل وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در بلفاست، جایی که پنج غیر نظامی از خشونت جان باختند، شواهد قابل توجهی از ماموران پلیس را به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Repression, Government spies and agents provocateur were the order of the day.
[ترجمه گوگل]سرکوب، جاسوسان دولت و عوامل تحریک کننده دستور روز بود
[ترجمه ترگمان]مامورین پلیس و عمال مخفی دولت نظم و ترتیب روز را به عهده داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Agent provocateur is a more complicated problem in criminal law, the study of the theoretical circle about it is still at an early stage, is relatively fragmented.
[ترجمه گوگل]عامل تحریک کننده یک مشکل پیچیده تر در حقوق کیفری است، مطالعه دایره نظری در مورد آن هنوز در مراحل اولیه است، نسبتاً پراکنده است
[ترجمه ترگمان]مامور \"مامور امنیتی\"، مشکل پیچیده تری در حقوق جزا است، مطالعه دایره نظری در مورد آن هنوز در مرحله اولیه است، نسبتا پراکنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jason Calacanis, an entrepreneur and noted agent provocateur, recently argued that there is a simple solution to the woes of both Microsoft and big media companies.
[ترجمه گوگل]جیسون کالاکانیس، یک کارآفرین و یک عامل تحریک کننده مشهور، اخیراً استدلال کرد که راه حل ساده ای برای مشکلات مایکروسافت و شرکت های بزرگ رسانه ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جیسون Calacanis، یک کارآفرین و مامور پلیس به نام \"provocateur\"، اخیرا اظهار داشت که یک راه حل ساده برای مشکلات هر دو شرکت رسانه ای مایکروسافت و شرکت های بزرگ رسانه ای وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A popular theory sees Guy Fawkes as an agent provocateur with other plotters, like Tresham, acting as double agents.
[ترجمه گوگل]یک تئوری رایج، گای فاکس را به عنوان یک عامل تحریک کننده می بیند و دیگر توطئه گران، مانند ترشام، به عنوان عوامل مضاعف عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]یک نظریه محبوب، گای فاکس را به عنوان یک مامور امنیتی با plotters دیگر، مانند Tresham، می بیند که به عنوان ماموران دو جانبه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Agent Provocateur lingerie is the most erotic lingerie in the world.
[ترجمه گوگل]لباس زیر زنانه Agent Provocateur اروتیک ترین لباس زیر زنانه در جهان است
[ترجمه ترگمان]مامور \"provocateur زنانه\" بهترین لباس زیر زنانه دنیاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Making agent provocateur legalized will provide a sound legal basis for judicial practice and maintain the law"s authority and dignity. "
[ترجمه گوگل]قانونی کردن عامل تحریک کننده، مبنای قانونی مناسبی برای رویه قضایی فراهم می کند و اقتدار و شأن قانون را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]وی افزود: \" ایجاد یک مامور پلیس در خفا یک اساس قانونی برای اعمال قضایی و حفظ اقتدار و منزلت این قانون ایجاد خواهد کرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Generally speaking, most scholars usually analyze and explore agent provocateur from the perspective of solicitation, it is undeniable that it's reasonable aspect.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، اکثر محققان معمولاً عامل تحریک کننده را از منظر درخواست تحلیل و بررسی می کنند، غیرقابل انکار است که جنبه معقول آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، اکثر محققانی که معمولا به بررسی و بررسی نماینده خود در رابطه با درخواست درخواست کمک می کنند، غیرقابل انکار است که این جنبه منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Ming dynasty, finding series, was ordered to chase nine agent provocateur order "ghost king seven steal".
[ترجمه گوگل]سلسله مینگ، پیدا کردن سریال، دستور تعقیب نه مامور تحریک کننده دستور "شاه ارواح هفت سرقت" را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]سلسله مینگ، که سری یافته بود، به او دستور داده شد تا نه مامور پلیسی را به نام \"پادشاه روح هفت دزد\" تعقیب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not only do you have to buy the right size, style and colour of underwear, you also have to look as if you're not ogling the breasts of the Agent Provocateur sales girls while you're at it.
[ترجمه گوگل]نه تنها باید سایز، مدل و رنگ لباس زیر را بخرید، بلکه باید طوری به نظر برسید که گویی سینه‌های دختران فروشنده Agent Provocateur را نگاه نمی‌کنید
[ترجمه ترگمان]نه تنها شما باید اندازه و رنگ و رنگ لباس زیر را بخرید، همچنین باید طوری نگاه کنید که انگار به سینه های فروشنده فروشنده فروشنده فروشنده فروشنده فروشنده نگاه نمی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even when our designers produce sexy underwear they reach for French names - Agent Provocateur, Coco de Mer . . . hell, it just sounds better in French.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که طراحان ما لباس زیر سکسی تولید می کنند، به نام های فرانسوی می رسند - Agent Provocateur، Coco de Mer جهنم، فقط در فرانسه بهتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که طراحان ما لباس های زیر سکسی را تولید می کنند، به نام های فرانسوی -، Coco de Mer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is no ground for the exercise of discretion to exclude that the evidence was obtained as a result of the activities of an agent provocateur.
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی برای اعمال صلاحدید وجود ندارد که رد کند که شواهد در نتیجه فعالیت های یک عامل تحریک کننده به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]هیچ دلیلی ندارد که این شواهد به عنوان نتیجه ای از فعالیت های یک مامور پلیس به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person hired to incite a group to do something illegal which will result in their being punished
an agent provocateur is someone who is employed by the government or the police to encourage people who are causing trouble to break the law so that they can then be arrested.

پیشنهاد کاربران

عامل نفوذی ، فتنه گر
آژان پرووکاتور ( به فرانسوی: Agent provocateur ) ، که در فارسی گاه پرووکاتور و آژیتاتور پرووکاتور هم گفته شده، در فرهنگ سیاسی غرب به کسی گفته می شود که بر پایه ماموریتی که از سوی پلیس یا حکومت به او داده
...
[مشاهده متن کامل]
شده به اخلال و تندروی در مبارزات مردم با نهادهای حاکم می پردازد تا بهانه برای سرکوب جنبش فراهم شود.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Agent_provocateur
agent provocateur ( حقوق )
واژه مصوب: مأمور تحریک
تعریف: فردی که برای شناسایی و دستگیری افراد مستعد ارتکاب جرم سیاسی یا اجتماعی وارد جمع آنها می شود و آنها را به ارتکاب جرم ترغیب می کند
مامور مخفی
اخلالگر

بپرس