ageless

/ˈeɪdʒləs//ˈeɪdʒləs/

معنی: نا محدود، بدون عمر معینی
معانی دیگر: ابدی، بی پایان، جاودانه، جوان نما، به سن نامشخص، همیشه جوان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: agelessly (adv.), agelessness (n.)
(1) تعریف: not aging or showing the effects of aging.

(2) تعریف: appearing to exist forever; eternal.
مشابه: timeless

- these ageless hills
[ترجمه گوگل] این تپه های بی پیر
[ترجمه ترگمان] این تپه های کهن،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. ferdowsi's fame is ageless
شهرت فردوسی جاودانه است.

2. She is beautiful and, at forty-three, somehow ageless.
[ترجمه گوگل]او زیباست و در چهل و سه سالگی به نوعی بی سن و سال است
[ترجمه ترگمان]او خوشگل است و در چهل و سه ساله، به نوعی پیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her face seemed to be ageless.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید چهره اش پیر شده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که صورتش هرگز پیر نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was rich, beautiful and seemingly ageless.
[ترجمه گوگل]او ثروتمند، زیبا و به ظاهر بی سن بود
[ترجمه ترگمان]او ثروتمند، زیبا و ظاهرا پیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yet the ageless question continued to plague us.
[ترجمه گوگل]با این حال این سوال بی سن همچنان ما را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، سوال کهن ادامه پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her face seemed ageless in the dim light, and she was stifling shivers.
[ترجمه گوگل]چهره اش در نور کم پیر به نظر می رسید و لرزش را خفه می کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که صورتش در نور ضعیف عمر می کند، و او می لرزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The jagged outline of ageless stone suggested the lost, the ancient.
[ترجمه گوگل]طرح دندانه دار سنگ بی سن، گمشده، باستان را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]خطوط دندانه داری که از سنگ فرش شده بود، از دست رفته، از دست رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her beauty appeared ageless.
[ترجمه گوگل]زیبایی او بی پیر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]زیبایی اش پیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She looks utterly fabulous and bizarrely ageless, a perfect cross between a living Sindy doll and the girl next door.
[ترجمه گوگل]او کاملا افسانه ای و به طرز عجیبی بی سن به نظر می رسد، تلاقی کاملی بین یک عروسک زنده سندی و دختر همسایه
[ترجمه ترگمان]خیلی شگفت انگیز و دوست داشتنی به نظر می رسد، یک صلیب بی نقص بین یک عروسک موجود زنده و دختر همسایه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An ageless love myth continues in the years of love story.
[ترجمه گوگل]یک اسطوره عشق بی پیر در سالهای داستان عشق ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]افسانه عشق به سن در طول سال ها داستان عشق ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The child ever dwells in the mystery of ageless time.
[ترجمه گوگل]کودک همیشه در راز زمان بی سن ساکن می شود
[ترجمه ترگمان]کودک همواره در اسرار زمان موعود زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The origin of the universe is an ageless topic.
[ترجمه گوگل]مبدأ جهان موضوعی است که عمری ندارد
[ترجمه ترگمان]منشا جهان یک موضوع ageless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Boys and girls stuck in time, ageless, feral as a pack of wild dogs.
[ترجمه گوگل]پسران و دخترانی که در زمان گیر کرده اند، بی سن، وحشی مانند گله ای از سگ های وحشی
[ترجمه ترگمان]پسران و دختران در زمان، پیر و پیر، مانند یک گله سگ وحشی به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نامحدود (صفت)
wide, ageless, unlimited, infinite, unbounded, limitless, illimitable, unrestrained, unqualified, indeterminable

بدون عمر معینی (صفت)
ageless

انگلیسی به انگلیسی

• eternal, immortal; not showing signs of growing older
if you describe someone or something as ageless, you mean that it is impossible to tell how old they are.

پیشنهاد کاربران

بپرس