1. Ageism is entrenched in our society.
[ترجمه گوگل]سن گرایی در جامعه ما جا افتاده است
[ترجمه ترگمان]Ageism در جامعه ما سنگر گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You're always talking in isms—sexism, ageism, racism.
[ترجمه گوگل]شما همیشه به صورت ایسم ها صحبت می کنید - جنسیت گرایی، سن پرستی، نژادپرستی
[ترجمه ترگمان]شما همیشه در باره سکس گرایی، تبعیض جنسیتی، نژادپرستی صحبت می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ageism is equally as offensive and pernicious as sexism.
[ترجمه گوگل]سن گرایی به همان اندازه توهین آمیز و مضر است که تبعیض جنسی
[ترجمه ترگمان]Ageism به همان اندازه توهین آمیز و مضر به عنوان تبعیض جنسیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The problem of ageism in the workplace often goes unrecognized .
[ترجمه گوگل]مشکل پیری در محیط کار اغلب ناشناخته می ماند
[ترجمه ترگمان]مشکل ageism در محل کار اغلب ناشناخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is a symptom of ageism reflecting the low status of dependent elderly people including those in residential homes.
[ترجمه گوگل]این یکی از علائم پیری است که منعکس کننده وضعیت پایین سالمندان وابسته از جمله کسانی است که در خانه های مسکونی هستند
[ترجمه ترگمان]این نشانه ای از ageism است که منعکس کننده وضعیت کم افراد مسن وابسته از جمله افراد ساکن در خانه های مسکونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Particular attention is paid to ageism, and the part counselling can play in combating its effects.
[ترجمه گوگل]توجه ویژه ای به سن گرایی می شود و مشاوره می تواند نقشی در مبارزه با اثرات آن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به ageism توجه خاصی مبذول شده است و بخش مشاوره می تواند در مبارزه با اثرات آن بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Countering ageism Ageism surrounds us, but it passes largely unnoticed and unchallenged.
[ترجمه گوگل]مقابله با سنگرایی Ageism ما را احاطه کرده است، اما عمدتاً بدون توجه و بدون چالش می گذرد
[ترجمه ترگمان]راه مقابله با ageism Ageism ما را احاطه کرده است، اما بدون جلب توجه و بدون تردید می گذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Second, the discrimination which emanates from ageism can appear to result from the natural process of biological ageing rather than social creation.
[ترجمه گوگل]دوم، تبعیض ناشی از سن گرایی می تواند ناشی از فرآیند طبیعی پیری بیولوژیکی باشد تا ایجاد اجتماعی
[ترجمه ترگمان]دوم، تبعیض که از ageism ناشی می شود می تواند ناشی از فرآیند طبیعی پیر شدن زیستی به جای ایجاد اجتماعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ageism is embedded in our attitudes and social structures.
[ترجمه گوگل]سن گرایی در نگرش ها و ساختارهای اجتماعی ما نهفته است
[ترجمه ترگمان]Ageism در نگرش ما و ساختارهای اجتماعی جای گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ageism is not just about prejudices towards older people; it can affect younger people, too.
[ترجمه گوگل]سن گرایی فقط مربوط به تعصب نسبت به افراد مسن نیست می تواند جوانان را نیز تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]Ageism تنها در مورد تعصب نسبت به افراد مسن نیست؛ بلکه می تواند بر جوانان نیز تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A recent ageism debate brought out some serious points.
[ترجمه گوگل]بحث مربوط به سن گرایی اخیر نکات جدی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بحث اخیر ageism برخی نکات جدی را مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is an aspect of ageism that old age is seen as asexual.
[ترجمه گوگل]این یک جنبه از پیری است که پیری به عنوان غیرجنسی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]این یک جنبه از ageism است که به عنوان غیر جنسی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We have earlier discussed the prevalence of ageism.
[ترجمه گوگل]ما قبلا در مورد شیوع پیری صحبت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما قبلا در مورد شیوع بیماری ایدز صحبت کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is good to see ageism given the attention it deserves.
[ترجمه گوگل]خوب است که سن گرایی را با توجه به توجهی که شایسته آن است ببینیم
[ترجمه ترگمان]دیدن ageism با توجه به آنچه که شایسته آن است، خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید