صفت ( adjective )
• (1) تعریف: being old or advanced in years.
• مترادف: elderly, old, senescent
• متضاد: young, youthful
• مشابه: advanced
• مترادف: elderly, old, senescent
• متضاد: young, youthful
• مشابه: advanced
• (2) تعریف: of or relating to old age.
• مترادف: old, olden
• متضاد: young, youthful
• مشابه: superannuated, timeworn
• مترادف: old, olden
• متضاد: young, youthful
• مشابه: superannuated, timeworn
• (3) تعریف: having certain improvements because of age or maturity.
• مترادف: mature, ripe
• متضاد: young
• مشابه: mellow, old
• مترادف: mature, ripe
• متضاد: young
• مشابه: mellow, old
- aged wine
• (4) تعریف: of or at the age of.
- She is aged ten.
[ترجمه زینب] اون دختر 10 سال دارد|
[ترجمه ارشیا] وان خانم ۱۰ ساله است|
[ترجمه گوگل] او ده ساله است[ترجمه ترگمان] او ده سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: agedly (adv.), agedness (n.)
مشتقات: agedly (adv.), agedness (n.)
• : تعریف: elderly people collectively.
• متضاد: young, youth
• مشابه: old, old-timers, senior citizens
• متضاد: young, youth
• مشابه: old, old-timers, senior citizens
- health concerns of the aged
[ترجمه گوگل] نگرانی های سلامتی سالمندان
[ترجمه ترگمان] نگرانی های بهداشتی سالمندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نگرانی های بهداشتی سالمندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید