age of consent

/ˈeɪʤəvkənˈsent//ˈeɪʤəvkənˈsent/

(حقوق) سن قانونی دختر (که قبل از آن عمل جنسی با او حتی اگر رضایت داده باشد زنای به عنف محسوب می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the age at which a person, usu. female, is legally considered to be competent to consent to sexual relations, used as a standard in determining whether statutory rape has occurred.

جمله های نمونه

1. He was under the age of consent.
[ترجمه گوگل]او زیر سن رضایت بود
[ترجمه ترگمان]او به سن قانونی رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Britain, the general age of consent for sexual activity is
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، سن رضایت عمومی برای فعالیت جنسی است
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، سن کلی رضایت برای فعالیت جنسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Denmark the age of consent is fifteen for both heterosexuals and homosexuals.
[ترجمه گوگل]در دانمارک سن رضایت برای دگرجنس گرایان و همجنس گرایان پانزده سال است
[ترجمه ترگمان]در دانمارک، سن رضایت برای هم جنس بازان و هم جنس بازان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gay activists might offer the lowering of the age of consent or the war on Section 2
[ترجمه گوگل]فعالان همجنسگرا ممکن است کاهش سن رضایت یا جنگ را در بخش 2 پیشنهاد دهند
[ترجمه ترگمان]فعالان همجنس گرا ممکن است کاهش سن رضایت یا جنگ را در بخش ۲ ارائه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They proposed raising the age of consent from thirteen to sixteen and extending the provisions of the Industrial Schools Amendment Act.
[ترجمه گوگل]آنها افزایش سن رضایت از سیزده سال به شانزده سال و تمدید مفاد قانون اصلاح مدارس صنعتی را پیشنهاد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد کردند که سن ازدواج را از سیزده تا شانزده سال افزایش دهند و مقررات قانون اصلاح مدارس صنعتی را تمدید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Supported reducing the age of consent for homosexual acts to
[ترجمه گوگل]حمایت از کاهش سن رضایت برای اعمال همجنس گرا به
[ترجمه ترگمان]حمایت از سن رضایت برای اقدامات همجنس گرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The psychological age of consent can be much older.
[ترجمه گوگل]سن رضایت روانی می تواند بسیار بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]سن روانشناسی رضایت می تواند بسیار مسن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The legal age of consent in many states is
[ترجمه گوگل]سن قانونی رضایت در بسیاری از ایالت ها است
[ترجمه ترگمان]سن قانونی رضایت در بسیاری از کشورها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They would have to refrain from having the age of consent for non - marital sex.
[ترجمه گوگل]آنها باید از داشتن سن رضایت برای رابطه جنسی غیر زناشویی خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید از داشتن سن ازدواج برای روابط نامشروع خودداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Why did you, a fifty-six-year-old professor, seduce a student barely past the age of consent?
[ترجمه گوگل]چرا شما استاد پنجاه و شش ساله دانش آموزی را که به سختی از سن رضایت گذشته بود اغوا کردید؟
[ترجمه ترگمان]چرا شما یک استاد ۵۰ ساله هستید که یک دانش آموز را از سن ازدواج اغوا می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Police Federation has made it clear that any proposals to reduce the age of consent would be vigorously resisted.
[ترجمه گوگل]فدراسیون پلیس به صراحت اعلام کرده است که با هرگونه پیشنهاد برای کاهش سن رضایت به شدت مخالفت خواهد شد
[ترجمه ترگمان]فدراسیون پلیس مشخص کرده است که هر گونه پیشنهاد برای کاهش سن رضایت با شدت مخالفت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr. Lawrence Is the hon. Gentleman in favour of reducing the age of consent in homosexual offences to 16?
[ترجمه گوگل]آقای لارنس محترم است آقا موافق کاهش سن رضایت در جرایم همجنس گرایی به 16 سال؟
[ترجمه ترگمان]آقای لارنس عزیزم؟ Gentleman به نفع کاهش سن رضایت در جرائم همجنس گرایان به ۱۶ سال؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why then, you may well ask, does anyone above the age of consent watch this show?
[ترجمه گوگل]شاید بپرسید پس چرا کسی بالای سن رضایت این نمایش را تماشا می کند؟
[ترجمه ترگمان]پس چرا باید بپرسید، آیا کسی بالای سن تکلیف این نمایش را تماشا می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most doctors will not perform sex reassignment surgery until the age of consent, 1
[ترجمه گوگل]اکثر پزشکان تا سن رضایت یعنی 1 سالگی عمل جراحی تغییر جنسیت را انجام نمی دهند
[ترجمه ترگمان]اغلب پزشکان تا زمان رضایت، جراحی تغییر جنسیت را تا زمان رضایت انجام نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• minimum age at which a person may make legally binding decisions
the age of consent is the age at which a person can legally marry or have a sexual relationship with someone.

پیشنهاد کاربران

the age at which a person's consent to sexual intercourse is valid in law
سن رضایت یا سن قانونی رابطه جنسی سنی است که در آن شخص به لحاظ قانونی مجاز است تا به اختیار خود رابطه جنسی داشته باشد. در نتیجه این قانون، یک فرد بالغ که با شخص زیر سن قانونی رابطه جنسی برقرار کرده، نمی تواند ادعا کند که فعالیت جنسی اش مبتنی بر رضایت فرد بوده و ممکن است چنین فعالیت جنسی ای سوءاستفاده جنسی از کودکان یا تجاوز قانونی قلمداد شود. فرد زیر حداقل سن قربانی محسوب می شود و شریک جنسی بزرگتر هم به عنوان مجرم تلقی می گردد، مگر اینکه هر دو زیر سن قانونی باشند. هدف از تعیین سن رضایت، محافظت از یک فرد زیر سن قانونی است.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Age_of_consent

بپرس