against the run of play

پیشنهاد کاربران

برخلاف روند بازی
برای نمونه: هنگامی که تیمی بر بازی تسلط کامل دارد، اما تیم مخالف به گل می رسد از این اصطلاح استفاده می شود.
A typical of the way a game has been going
if a team scores against the run of play, they score when the other team had a better chance of scoring
( در فوتبال ) برخلاف جریان بازی
( مثلا وقتی تیم ضعیفی گل میزنه در حالی که جریان بازی به نفع تیم قوی هست )