دیکشنری
مترجم
بپرس
aftermost
/ˈæftərˌmoʊst/
/ˈɑːftəməʊst/
معنی
: واپسین، پست ترین، عقب ترین
معانی دیگر
: (در کشتی) نزدیک به عقب عرشه، نزدیکترین دگل عقب کشتی
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
nearest the back or stern, as on a ship; farthest aft.
مترادف ها
واپسین
(صفت)
aftermost
پست ترین
(صفت)
aftermost, nethermost
عقب ترین
(صفت)
aftermost, hindmost
انگلیسی به انگلیسی
• furthest toward the end or back; last
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها