afterbirth

/ˈæftəbɜːrθ//ˈɑːftəbɜːθ/

معنی: جفت، جنین، مشیمه
معانی دیگر: (پس از زایمان) جفت، بند ناف و غیره، پس زایه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the placenta and fetal membranes expelled from the uterus after the birth of a human or animal.

جمله های نمونه

1. Sethe arched suddenly and the afterbirth shot out.
[ترجمه گوگل]ست به طور ناگهانی قوس داد و پس از تولد تیراندازی کرد
[ترجمه ترگمان]Sethe به تندی خمیده شد و جفت جنین از آن بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The afterbirth was large, and the good woman narrowed her gaze.
[ترجمه گوگل]زایمان بزرگ بود و زن خوب نگاهش را تنگ کرد
[ترجمه ترگمان]جفت جنین بزرگ بودند و زن خوب نگاهش را تنگ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Much afterbirth embryo bears, every many lactation a baby, every time lactation time increases 30 minutes.
[ترجمه گوگل]جنین بعد از زایمان بسیار زیاد است، هر بار شیردهی یک نوزاد، هر بار که زمان شیردهی 30 دقیقه افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خرس ها bears جنینی، هر چند شیردهی یک نوزاد بودند، هر بار زمان شیردهی به ۳۰ دقیقه افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is long afterbirth above the buttock how one and the same?
[ترجمه گوگل]آیا زایمان طولانی بالای باسن یکسان است؟
[ترجمه ترگمان]afterbirth بلند بالای کپل چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whether does afterbirth have cellular cycle?
[ترجمه گوگل]آیا بعد از زایمان چرخه سلولی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا afterbirth دارای چرخه سلولی هستند یا خیر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Much afterbirth embryo bears, every bear a baby more, increase maternity leave 15 days.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خرس های جنین پس از زایمان، هر خرس یک نوزاد بیشتر، مرخصی زایمان را 15 روز افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]بیشتر خرس ها در جنین خرس، هر کودک نوزاد را بیش از ۱۵ روز به حال خود می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He/she will check that the mare has passed all her afterbirth and she is not damaged as a result of foaling.
[ترجمه گوگل]او بررسی می کند که مادیان تمام زایمان خود را پشت سر گذاشته باشد و در نتیجه کره شدن آسیبی ندیده باشد
[ترجمه ترگمان]او چک خواهد کرد که مادیان همه afterbirth را گذرانده است و در نتیجه of آسیب ندیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He lifts wings, he leaves the remains of something, A mess of offal, muddled as an afterbirth.
[ترجمه گوگل]بال‌ها را برمی‌دارد، بقایای چیزی را به جا می‌گذارد، کله پاچه‌ای به‌هم ریخته، به‌مثابه پس از تولد
[ترجمه ترگمان]او بال ها را بلند می کند، بقایای یک چیز را رها می کند، یک تل زباله، که به شکل یک afterbirth درهم شکسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My nose both sides gives oil very fierce, how does afterbirth of long still pus do?
[ترجمه گوگل]دو طرف بینی من روغن بسیار شدید می دهد، پس از زایمان چرک طولانی مدت چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]بینی من هر دو طرف نفتی را به شدت به هم می زند، و این کار را چگونه انجام می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The result shows: the carbon nanotube homogeneous inlaid the brilliant afterbirth of Ni - P.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد: نانولوله کربنی همگن، پس از تولد درخشان Ni-P را منبت کاری کرده است
[ترجمه ترگمان]نتایج بدست آمده نشان می دهد: نانولوله های کربنی، the درخشان Ni - P را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this Chinese in HongKong and Macow in old generation and sea afterbirth very influential.
[ترجمه گوگل]در این چینی در هنگ کنگ و ماکو در نسل قدیم و پس از تولد دریا بسیار تاثیرگذار است
[ترجمه ترگمان]در این زبان چینی در HongKong و Macow در نسل قدیم و afterbirth بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The capsule is long and round, smooth or have wart, the afterbirth is carried and fractured.
[ترجمه گوگل]کپسول طولانی و گرد، صاف یا دارای زگیل است، پس از زایمان حمل شده و شکسته می شود
[ترجمه ترگمان]کپسول زمان طولانی و گرد است، صاف یا زگیل دار، the حمل و شکسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The special dissolvability of this kind of phosphatide enhanced it purify property and the rate that exchange between afterbirth film and afterbirth oar quickly.
[ترجمه گوگل]انحلال پذیری ویژه این نوع فسفاتید خاصیت خالص سازی آن و سرعت تبادل سریع بین فیلم پس از تولد و پارو پس از تولد را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]The خاص این نوع of، آن را تصفیه کرده و نرخ آن را به سرعت بین فیلم afterbirth و سکان هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Who knows Changchun where has sell get together of flesh afterbirth? Be urgent!
[ترجمه گوگل]چه کسی می‌داند چانگ‌چون در کجا فروش گوشت پس از تولد را به فروش رسانده است؟ فوری باش!
[ترجمه ترگمان]کی می دونه \"changchun\" از کجا میتونه گوشت و جفت گوشت رو به هم بفروشه؟ فوری حرف بزن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جفت (اسم)
match, couple, twin, afterbirth, pair, placenta, coupling, mate, team, double, cobber, peer, twain, cully, dyad, tandem, syzygy

جنین (اسم)
afterbirth, fetus, embryo, germ, chrysalis, foetus

مشیمه (اسم)
afterbirth, placenta, amnion

انگلیسی به انگلیسی

• placenta expelled after the birth of a baby
the afterbirth is the material which comes out of a woman or female animal's womb soon after they have given birth. it consists of substances that protected the young baby or animal while it was in the womb.

پیشنهاد کاربران

پس زایه، پسین زاد: بافت ها ، از جمله جفت و بند ناف ، که در دوران بارداری در رحم وجود دارند و پس از تولد یک کودک خارج می شوند.

بپرس