1. Methods After shock wave exposure, different groups of guinea pigs were studied by cochlea basilar membrane stretched preparation technique and auditory brainstem response(ABR).
[ترجمه گوگل]MethodsAfter قرار گرفتن در معرض موج شوک، گروه های مختلف خوکچه هندی با تکنیک آماده سازی غشای بازیلار حلزون گوش و پاسخ شنوایی ساقه مغز (ABR) مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های بعد از قرار گرفتن در معرض موج شوک، گروه های مختلفی از خوک های guinea توسط غشا حلزون گوش مورد مطالعه قرار گرفتند و تکنیک آماده سازی و پاسخ brainstem شنیداری (ABR)را گسترش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Besides, the last week was the first golden time for the film. "After Shock" went ahead over 100 million yuan on the last Thursday, Friday and Saturday. And it will make a new historical account.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هفته گذشته اولین زمان طلایی فیلم بود «پس از شوک» در آخرین پنجشنبه، جمعه و شنبه بیش از 100 میلیون یوان پیش رفت و گزارش تاریخی جدیدی خواهد ساخت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هفته گذشته اولین بار طلایی برای فیلم بود \"بعد از\" شوک \" بیش از ۱۰۰ میلیون یوآن در پنج شنبه گذشته، جمعه و شنبه پیش رفت و این یک حساب تاریخی جدید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. After shock stage and before wound healing there is a stage called infection stage for large area burn.
[ترجمه گوگل]پس از مرحله شوک و قبل از ترمیم زخم، مرحله ای به نام مرحله عفونت برای سوختگی ناحیه بزرگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بعد از شوک روی صحنه و قبل از درمان زخم، صحنه ای به نام مرحله عفونت برای سوختگی در ناحیه بزرگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Shares in mobile phone infrastructure firm Ericsson plunge after shock profit warning.
[ترجمه گوگل]سهام شرکت زیرساخت تلفن همراه اریکسون پس از هشدار سود شوک سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]سهام شرکت زیرساخت تلفن همراه، اریکسون بعد از هشدار به سود پس از شوک، سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. PTA futures market small low opening, rendered after shock decline trend, markets wait-and-see atmosphere concentration, effective negotiations be limited.
[ترجمه گوگل]بازار معاملات آتی PTA کوچک باز شدن کم، ارائه شده پس از روند کاهش شوک، بازارهای انتظار و دید تمرکز جو، مذاکرات موثر محدود شود
[ترجمه ترگمان]پس از کاهش ناگهانی روند کاهشی، بازارها منتظر هستند - و شاهد غلظت جو هستند، مذاکرات موثر محدود خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To keep things that way even after shock absorber replacement, there are original BMW shock absorbers for every model.
[ترجمه گوگل]برای حفظ این وضعیت حتی پس از تعویض کمک فنر، کمک فنرهای اصلی BMW برای هر مدلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای نگه داشتن اشیا، حتی بعد از جایگزینی جذب کننده شوک، در هر مدل، جذب کننده شوک BMW اولیه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The stone free rates after shock wave lithotripsy for upper, middle and lower ureteral calculi were 7 100 and 7 9% respectively.
[ترجمه گوگل]نرخ بدون سنگ پس از سنگ شکنی موج شوک برای سنگ های حالب فوقانی، میانی و تحتانی به ترتیب 7100 و 79% بود
[ترجمه ترگمان]نرخ آزاد سنگ پس از موج شوکی برای جبرهای ureteral بالا، متوسط و پایین به ترتیب ۷ و ۷ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The favorable results after shock wave therapy at four months were stable at the one-year follow-up evaluation.
[ترجمه گوگل]نتایج مطلوب پس از درمان با موج شوک در چهار ماهگی در ارزیابی پیگیری یک ساله ثابت بود
[ترجمه ترگمان]نتایج مطلوب بعد از درمان موجی از شوک در چهار ماه در یک ارزیابی بعد از یک سال ثابت ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The extent of the earthquake and after shock - affected areas lies north - east, along the Longmen Shan fault.
[ترجمه گوگل]وسعت زمین لرزه و پس از شوک مناطق آسیب دیده شمال - شرق، در امتداد گسل لانگمن شان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]وسعت زلزله و پس از آن مناطقی که تحت تاثیر شوک قرار گرفته اند در شمال شرقی قرار دارند و در امتداد گسل Longmen شان قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Results After hypoxia, the contractile response of VSMC to NE was significantly decreased. Meanwhile the level of MLC20 phosphorylation and calcium sensitivity of SMA after shock were decreased.
[ترجمه گوگل]ResultsAfter هیپوکسی، پاسخ انقباضی VSMC به NE به طور قابل توجهی کاهش یافت در همین حال، سطح فسفوریلاسیون MLC20 و حساسیت کلسیم SMA پس از شوک کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج بعد از hypoxia، پاسخ انقباضی از VSMC به NE به طور قابل توجهی کاهش یافت در این میان، سطح فسفریلاسیون MLC۲۰ و حساسیت کلسیم of بعد از شوک کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. CONCLUSION: The results indicate that the mechanism of mesenteric lymph ligation alleviating the lung injury after shock is related to up or down regulation of the above genes.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که مکانیسم بستن لنفاوی مزانتریک که آسیب ریه را پس از شوک کاهش میدهد، با تنظیم بالا یا پایین ژنهای فوق مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مکانیزم of lymph ligation به کاهش آسیب ریه بعد از شوک مربوط به بالا یا پایین کردن تنظیم ژن های بالا مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Discussion on relationship between insufficiency of yang in cerebral collaterals and depression after shock.
[ترجمه گوگل]بحث در مورد رابطه بین نارسایی یانگ در وثیقه های مغزی و افسردگی پس از شوک
[ترجمه ترگمان]بحث پیرامون رابطه بین ناکافی بودن یانگ در collaterals مغزی و افسردگی بعد از شوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The oxygenated solution resuscitation had some protective effects in spleen immunocytes injuries after shock.
[ترجمه گوگل]احیای محلول اکسیژن دار برخی از اثرات محافظتی در آسیب های ایمونوسیت طحال پس از شوک داشت
[ترجمه ترگمان]احیا کننده محلول اکسیژن دارای برخی اثرات حفاظتی در طحال و پس از شوک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Compressive faults occurred after principal earthquake with slow variation in propagation and release of stress wave, this might lead to higher after shock intensity and longer duration.
[ترجمه گوگل]گسل های فشاری پس از زلزله اصلی با تغییرات آهسته در انتشار و آزاد شدن موج تنش رخ داده است که ممکن است منجر به افزایش شدت پس از ضربه و مدت طولانی تر شود
[ترجمه ترگمان]خطاهای فشاری بعد از زلزله اصلی با تغییرات آهسته در انتشار و انتشار موج فشار رخ دادند، این ممکن است منجر به افزایش شدت شوک و مدت زمان طولانی تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They were already under stress, thanks to the aftershock of last year's drought.
[ترجمه گوگل]به لطف پس لرزه خشکسالی سال گذشته، آنها قبلاً تحت استرس بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها از قبل تحت استرس بودند، به خاطر پس لرزه های خشکسالی سال گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. A third aftershock of the Six-Day War took place half a world away, in the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]سومین پس لرزه جنگ شش روزه در نیمی از جهان دورتر، در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد
[ترجمه ترگمان]پس لرزه سومی در جنگ شش روزه، نیمی از جهان را در اتحاد جماهیر شوروی به جای گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. To cope with the aftershock, Mr Perez has made himself unpopular by bringing in painful economic reforms.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با پس لرزه، آقای پرز با انجام اصلاحات اقتصادی دردناک خود را منفور کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای پرز برای مقابله با پس لرزه خود را با آوردن اصلاحات اقتصادی دردناک منفور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The second shock, like an aftershock, was that they would not get this money either.
[ترجمه گوگل]شوک دوم مثل پس لرزه این بود که این پول را هم نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]ضربه دوم مثل پس لرزه این بود که آن ها این پول را هم دریافت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. I feel the aftershock of this article for days.
[ترجمه گوگل]من روزها پس لرزه این مقاله را احساس می کنم
[ترجمه ترگمان]من پس لرزه های این مقاله را برای چند روز حس می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. A 9 magnitude aftershock. Can be felt in Rome 100 kilometers away, sent rescue personnel scrambling.
[ترجمه گوگل]پس لرزه 9 ریشتری می توان در رم 100 کیلومتر دورتر احساس کرد، پرسنل نجات در حال تقلا هستند
[ترجمه ترگمان]یک پس لرزه بزرگ ۹ ریشتری می توان در رم ۱۰۰ کیلومتر دورتر احساس کرد و پرسنل نجات را به تکاپو انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Every new aftershock terrifies the thousands living in the many tent cities set up by Italy's civil protection department.
[ترجمه گوگل]هر پس لرزه جدید هزاران نفر را که در شهرهای چادری بسیاری که توسط اداره حفاظت مدنی ایتالیا برپا شده است، وحشت می کند
[ترجمه ترگمان]هر پس لرزه جدید، هزاران نفر را به وحشت می اندازد که در بسیاری از شهرهای چادری که توسط اداره حفاظت شهری ایتالیا اداره می شوند، زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. A Beijinger said he felt the aftershock, too[Sentence dictionary], from his 25 th floor office.
[ترجمه گوگل]یک شهروند پکن گفت که پس لرزه را نیز از دفتر طبقه 25 خود احساس کرده است
[ترجمه ترگمان]A گفت که پس لرزه نیز از دفتر ۲۵ طبقه خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. An aftershock jolted me awake with the thud of collapsing buildings.
[ترجمه گوگل]پس لرزه ای با صدای فروریختن ساختمان ها مرا بیدار کرد
[ترجمه ترگمان]سرم به شدت تکان می خورد و سرم را بالا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Robert B. Reich is the former secretary of labor, a professor at the University of California, Berkeley, and the author of "Aftershock: The Next Economy and America's Future. "
[ترجمه گوگل]رابرت بی
[ترجمه ترگمان]رابرت بی رایش نماینده سابق نیروی کار، استاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و نویسنده کتاب \"Aftershock: اقتصاد بعدی و آینده آمریکا\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. The aftershock, centered near the devastated city of Mianyang, was felt across the country.
[ترجمه گوگل]پس لرزه که مرکز آن در نزدیکی شهر ویران شده میان یانگ بود، در سراسر کشور احساس شد
[ترجمه ترگمان]پس لرزه که در نزدیکی شهر ویران of قرار داشت، در سراسر کشور احساس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Hours after the initial earthquake, a 4 magnitude aftershock rocked the area.
[ترجمه گوگل]ساعاتی پس از وقوع زمین لرزه اولیه، پس لرزه ای به بزرگی 4 ریشتر منطقه را لرزاند
[ترجمه ترگمان]ساعت ها پس از زلزله اولیه، پس لرزه ۴ ریشتری منطقه را لرزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. However, Chinese people have not fully recovered from aftershock of the CNN's biased reports.
[ترجمه گوگل]با این حال، مردم چین از پس لرزه گزارش های مغرضانه CNN به طور کامل بهبود نیافته اند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مردم چین به طور کامل از پس لرزه گزارش های جانبدارانه شبکه CNN به دست نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. I felt my heart pulsate with the aftershock.
29. The aftershock frequency decreases regularly with time.
[ترجمه گوگل]فرکانس پس لرزه به طور منظم با گذشت زمان کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]فرکانس پس لرزه به طور منظم با زمان کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید