aft

/ˈæft//ɑːft/

معنی: در پس کشتی
معانی دیگر: (کشتی و هواپیما) در عقب، نزدیک به عقب، قسمت عقب عرشه، به سوی پاشنه، به طرف عقب، مخفف: بعد از ظهر، مخفف: فدراسیون معلمان امریکا

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: into, near, or toward the rear end of a ship or aircraft.
متضاد: fore

- Stow that gear aft.
[ترجمه گوگل] آن دنده را در عقب قرار دهید
[ترجمه ترگمان] استو گفت که دنده عقب aft
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: situated in the rear end of a ship or aircraft.
متضاد: fore

- Our seats on the plane were near the aft exits.
[ترجمه گوگل] صندلی های ما در هواپیما نزدیک خروجی های عقب بود
[ترجمه ترگمان] صندلی های ما روی هواپیما نزدیک اسکله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. trim aft
نشست پاشنه

2. twenty meters aft of the captain's cabin
بیست متر در سمت عقب کابین ناخدا

3. all hands lay aft to the fan tail!
همه ی جاشویان بروند به نرده ی پاشنه ی کشتی !

4. sails rigged fore and aft
بادبان هایی که در سرتاسر کشتی آراسته شده بودند.

5. lifeboats are located fore and aft
قایق های نجات در جلو و عقب کشتی قرار دارند.

6. The best-laid schemes of mice and men gang aft agley.
[ترجمه گوگل]بهترین طرح‌های موش‌ها و مردان باند پشت آگلی
[ترجمه ترگمان]بهترین و بهترین طرح های موش ها و gang در عقب کشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Graham sat aft, looking steadily out to the horizon.
[ترجمه گوگل]گراهام عقب نشسته بود و به طور پیوسته به افق نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]گراه ام در عقب کشتی نشسته بود و به افق خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Geoffrey, Joe and I installed ourselves in the aft cabin.
[ترجمه گوگل]جفری، جو و من خودمان را در کابین عقب نصب کردیم
[ترجمه ترگمان]من و جو خودمان را در عقب قایق گذاشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A unique oval aft cockpit is dry and protected when sailing and is an excellent area for dining in port.
[ترجمه گوگل]یک کابین خلبان بیضی شکل منحصر به فرد هنگام قایقرانی خشک و محافظت می شود و یک منطقه عالی برای صرف غذا در بندر است
[ترجمه ترگمان]یک کابین خلبان بیضی منحصر به فرد هنگام حرکت، خشک و محافظت می شود و یک منطقه عالی برای غذا خوردن در بندر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A moment later there was a loud crash aft as some one rear-ended me.
[ترجمه گوگل]لحظه ای بعد صدای تصادف با صدای بلندی از عقب به وجود آمد که یکی از عقب من را به عقب انداخت
[ترجمه ترگمان]یک لحظه بعد صدای انفجار بلندی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He changed course five degrees and looked aft to check for squalls.
[ترجمه گوگل]او مسیر خود را پنج درجه تغییر داد و به عقب نگاه کرد تا قیچی را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]او پنج درجه تغییر کرد و به عقب نگاه کرد تا باد را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This line represents the fore and aft axis of your aircraft, the fuselage.
[ترجمه گوگل]این خط نشان دهنده محور جلو و عقب هواپیمای شما یعنی بدنه است
[ترجمه ترگمان]این خط نشان دهنده محور عقب و عقب هواپیما و بدنه هواپیما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When we entered the aft passenger compartment, it was divided in two.
[ترجمه گوگل]وقتی وارد کوپه مسافر عقب شدیم، به دو قسمت تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد کوپه قطار شدیم، دو قسمت تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When sailing upwind only three people should be aft of the cabin top.
[ترجمه گوگل]هنگام حرکت در جهت باد، فقط سه نفر باید در پشت کابین باشند
[ترجمه ترگمان]وقتی قایقرانی که فقط سه نفر باید در عقب قایق باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در پس کشتی (قید)
aft

انگلیسی به انگلیسی

• trade union for professionals in the fields of education healthcare and public service (founded in 1916)
toward the back of a ship

پیشنهاد کاربران

قسمت عقب aft
قسمت جلو fore
aft ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: پس
تعریف: عقب یا نزدیک یا به سمت پاشنۀ شناور

بپرس