afro

/ˈæfroʊ//ˈæfrəʊ/

(امریکا)، مد سلمانی مردان سیاه (موهای بلند و پف کرده)، وابسته به این طرز سلمانی، پیشوند: افریقایی و - (پیش از حرف صدادار می شود: afro-american] (afr-]، afr : پیشوند بمعنی افریقایی میباشد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to blacks in the United States or their culture, styles, or the like, as derived from their African heritage.

- Afro rhythms.
[ترجمه گوگل] ریتم های افرو
[ترجمه ترگمان] ریتم الفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or pertaining to a hairdo made popular by American blacks.
اسم ( noun )
• : تعریف: a hair style, originating among American blacks, in which the hair is worn in a high rounded bush, cropped close at the nape.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: African.

- Afro-Asian.
[ترجمه گوگل] آفریقایی-آسیایی
[ترجمه ترگمان] آسیایی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Afro hair is short and tightly curled.
[ترجمه گوگل]موهای افرو کوتاه و محکم فر هستند
[ترجمه ترگمان]موهای مجعد کوتاه است و به سختی درهم فشرده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I used to wear an Afro.
[ترجمه گوگل]من قبلاً افرو می پوشیدم
[ترجمه ترگمان] من عادت داشتم که یه عکس العملی نشون بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She wore her mixed gray Afro closely cut to the shape of her round head.
[ترجمه گوگل]او خاکستری ترکیبی افروی خود را که به شکل سر گردش نزدیک بود، پوشید
[ترجمه ترگمان]سرش را با دقت زیاد به شکل سر چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His hair stood up in an Afro cut.
[ترجمه گوگل]موهایش به شکل افرو بلند شد
[ترجمه ترگمان]موهایش در شکاف کوچکی ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sleep had flattened one side of her Afro and a curl had broken free above her forehead.
[ترجمه گوگل]خواب یک طرف افرویش را صاف کرده بود و حلقه ای بالای پیشانی اش شکسته بود
[ترجمه ترگمان]خواب یک طرف او را صاف کرده بود و موهایش از روی پیشانی اش شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The robbers, described as Afro Carribean, made off with with an unspecified amount in cash and jewels.
[ترجمه گوگل]سارقان که با نام آفریقایی کارائیب توصیف می شوند، با مقدار نامشخصی پول نقد و جواهرات خود را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]دزدان که به عنوان Afro آفریقایی یاد شده بودند، با مقدار نامعینی پول نقد و جواهر شروع به کار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wow! He's probably been growing afro for years!
[ترجمه گوگل]وای! او احتمالاً سالهاست که در حال رشد است!
[ترجمه ترگمان]! وای اون چند ساله که داره می growing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Americans, or rather Afro - Americans are good at jazz music.
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها، یا بهتر است بگوییم آفریقایی - آمریکایی ها در موسیقی جاز خوب هستند
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها یا تقریبا آفریقایی - آمریکایی در موسیقی جاز خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Afro - American were discriminated and oppressed in the slavery.
[ترجمه گوگل]آفریقایی - آمریکایی ها در بردگی مورد تبعیض و ستم قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]Afro آمریکایی در برده داری مورد تبعیض و ستم قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Special emphasis was laid on the importance of Afro - Asian solidarity.
[ترجمه گوگل]تاکید ویژه بر اهمیت همبستگی آفریقایی - آسیایی شد
[ترجمه ترگمان]تاکید ویژه ای بر اهمیت همبستگی آسیایی و آسیایی گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Focuses on the Afro - Americans'cultural circumstances.
[ترجمه گوگل]تمرکز بر شرایط فرهنگی آفریقایی - آمریکایی ها
[ترجمه ترگمان]بر شرایط فرهنگی آمریکایی - آمریکایی تمرکز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the 1960 s, an Afro hairstyle was a badge of independence among African Americans.
[ترجمه گوگل]در دهه 1960، مدل موی آفریقایی نشان استقلال در میان آمریکایی های آفریقایی تبار بود
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۶۰ مدل موی آفریقایی آمریکایی نشان استقلال بین آمریکایی های آفریقایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The arrested men are all Afro - Caribbean converts to Islam.
[ترجمه گوگل]مردان دستگیر شده همگی مسلمان آفریقایی-کارائیب هستند
[ترجمه ترگمان]افراد دستگیر شده همگی Afro - کاراییب هستند که به اسلام تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Toni Morrison is the first Afro - American woman writer who won the Nobel Prize for Literature.
[ترجمه گوگل]تونی موریسون اولین نویسنده زن آفریقایی-آمریکایی است که برنده جایزه نوبل ادبیات شد
[ترجمه ترگمان]تونی موریسون اولین نویسنده آمریکایی آفریقایی تبار بود که برنده جایزه نوبل ادبیات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Alice Walker is an outstanding contemporary Afro - American woman writer.
[ترجمه گوگل]آلیس واکر یک نویسنده برجسته زن آفریقایی - آمریکایی معاصر است
[ترجمه ترگمان]آلیس واکر یکی از نویسندگان برجسته معاصر آمریکایی - آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• african, of or pertaining to africa
black person's hairstyle in which the hair is allowed to grow naturally into a round curly mass
afro- combines with adjectives to form new adjectives that describe something that is connected with africa and another continent or country.

پیشنهاد کاربران

1. ( موی سر ) مدل آفریقایی 2. آفریقایی
مثال:
Afro - Caribbean culture
تمدن و فرهنگ افریقایی {حوزة} کارائیب
یعنی مو های فر پف کرده مثل مو های رحمان و رحیم در پایتخت و یک اصطلاح در آرایشگاه جی تی ای سان اندرس
موی فرفری پف دار

بپرس