afghan

/ˈæfˌɡæn//ˈæfɡæn/

افغان، اهل افغانستان، افغانی، وابسته به افغانستان، زبان افغانی، پشتو، (جانور شناسی) سگ افغان (که شکاری و مو بلند و سر دراز است)، قسمی لحاف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or citizen of Afghanistan, or a descendant thereof.

(2) تعریف: the language of that country; Pashto.

(3) تعریف: (l.c.) a knitted or crocheted wool blanket or throw, usu. with a striped or geometric pattern.
مشابه: robe

(4) تعریف: a tall hound with a long narrow head and long silky hair; Afghan hound.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Afghanistan or its people, culture, language, or the like.

جمله های نمونه

1. They fought as volunteers with the Afghan guerrillas.
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان داوطلب با چریک های افغان جنگیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان داوطلب با چریک های افغان مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Afghan air force was using helicopters to supply the besieged town.
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی افغانستان از هلیکوپتر برای تامین این شهرک محاصره شده استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی افغانستان از هلی کوپترها برای تامین شهر محاصره شده استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Afghan authorities say the airport had been closed for more than a year.
[ترجمه گوگل]مقامات افغانستان می گویند که فرودگاه بیش از یک سال بود که بسته بود
[ترجمه ترگمان]مقامات افغان می گویند که این فرودگاه بیش از یک سال بسته بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rockets bombarded residential areas of the Afghan capital Friday.
[ترجمه گوگل]راکت ها روز جمعه مناطق مسکونی پایتخت افغانستان را بمباران کردند
[ترجمه ترگمان]در روز جمعه، راکتز مناطق مسکونی پایتخت افغانستان را بمباران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An Afghan woman in a burka crosses a street in Kabul, Afghanistan, in 200
[ترجمه گوگل]یک زن افغان با برقع از خیابانی در کابل، افغانستان، در سال 200 عبور می کند
[ترجمه ترگمان]یک زن افغان با روبنده از خیابانی در کابل، افغانستان، در ۲۰۰ تن عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Afghan government says Mullah Muhammad Omar, the Taliban leader, is based in Quetta, the capital of Baluchistan.
[ترجمه گوگل]دولت افغانستان می گوید ملا محمد عمر، رهبر طالبان در کویته، پایتخت بلوچستان مستقر است
[ترجمه ترگمان]دولت افغانستان می گوید ملا محمد عمر، رهبر طالبان، در کویته، مرکز بلوچستان مستقر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. US troops moved into the Afghan mountains in an offensive to stop Taliban insurgence.
[ترجمه گوگل]نیروهای آمریکایی برای متوقف کردن شورش طالبان به سمت کوه‌های افغانستان حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای آمریکایی در عملیاتی برای متوقف کردن حملات طالبان به کوهستان های افغانستان نقل مکان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An Afghan soldier guards a stretch of Highway 1 between Maywand District and Zhari District, Afghanistan after an Improvised Explosive Device (IED) was discovered.
[ترجمه گوگل]یک سرباز افغان پس از کشف یک بمب دست ساز (IED) از بخش بزرگراه 1 بین ولسوالی میوند و ولسوالی ژاری، افغانستان محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]یک سرباز افغان در امتداد بزرگراه ۱ میان ولسوالی Maywand و منطقه زهاری در افغانستان پس از کشف یک وسیله انفجاری دست ساز توسط یک وسیله انفجاری دست ساز محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Afghan Hounds comes in a variety of colors including Black, red, cream, fawn and brindle .
[ترجمه گوگل]سگ افغانی در رنگ های متنوعی از جمله سیاه، قرمز، کرم، حنایی و بریندلی عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]Hounds افغان در طیف وسیعی از رنگ ها از جمله سیاه، قرمز، کرم، حنایی و brindle قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. U. S. lawmakers have given President Obama's new Afghan strategy mixed reviews.
[ترجمه گوگل]قانونگذاران ایالات متحده به استراتژی جدید پرزیدنت اوباما در افغانستان نظرات مختلفی داده اند
[ترجمه ترگمان]u S قانون گذاران نظرات جدید و آمیخته به استراتژی رئیس جمهور اوباما را به رئیس جمهور اوباما داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. America cannot win over sufficient numbers of the Afghan Pashtun on whom Coin depends.
[ترجمه گوگل]آمریکا نمی تواند تعداد کافی از پشتون های افغان را که کوین به آنها وابسته است، جلب کند
[ترجمه ترگمان]آمریکا نمی تواند بر سر تعداد کافی از پشتون افغان که Coin به آن ها وابسته است پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An Afghan hound stands at attention.
[ترجمه گوگل]یک سگ شکاری افغانی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]یک سگ تازی افغانی توجه را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Afghan election authorities have announced the results from 447 polling stations after fraud investigations. David Lowan reports from Kabul.
[ترجمه گوگل]مقامات انتخابات افغانستان نتایج 447 مرکز رای دهی را پس از بررسی تقلب اعلام کرده اند دیوید لوان از کابل گزارش می دهد
[ترجمه ترگمان]مقامات انتخابات افغانستان نتایج ۴۴۷ ایستگاه رای گیری پس از تحقیقات تقلب را اعلام کرده اند دیوید Lowan از کابل گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. President Bush and Afghan President Hamid Karzai are wrapping up a two - day meeting at Camp David.
[ترجمه گوگل]پرزیدنت بوش و حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان نشست دو روزه خود را در کمپ دیوید به پایان رساندند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور بوش و حامد کرزای رئیس جمهور افغان یک نشست دو روزه را در کمپ دیوید برگزار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] زبان افغانی ،افغان افغان عده ای از طوایف مختلف بومی که در حدود خاور خراسان امروزی در نواحی مجاور کوههای هندوکش و کوه بابا و کوههای سلیمان از قدیم سکونت داشته و مدتها بطور بدوی زندگی می کرده اند.

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of afghanistan
of or pertaining to afghanistan
wool blanket woven with geometric patterns (often knitted or crocheted by hand)

پیشنهاد کاربران

نوعی پتو، لحاف یا رو انداز بافتنی با طرح های بسیار زیبا
afghanafghanafghanafghan
افغان
افغانی
برای تلفظش نباید بگین ق، با گ تلفظ میشه

بپرس