affordance

پیشنهاد کاربران

به نقل از خانم اعظم خرم: به معنای �توانش�، بیانگر تعامل بین شیء با محیط و موجود زنده است که به موجود زنده فرصت می دهد عملی را انجام دهد. مثلاً دستگیره توان باز کردن در را به وجود می آورد، در حالی که طناب
...
[مشاهده متن کامل]
به ما توان کشیدن می دهد. طبق این توضیح می توان برای مثال عبارت socio - material interaction را تعامل با ماده و محیط یا احساسات موجود در تعامل با ماده و محیط یا تعامل مادی - محیطی ترجمه کرد.

توانش، کارآیندی، قابلیت
کارکرد
در حیطه رفتار حرکتی فراهم سازها
کُنش مایه: مطابق تعریف جِیمز گیبسون به هستارها ( باشندگانی ) گفته می شود که محیط پیرامون یک جانور برای او فراهم می آورد، در اختیار او می گذارد یا او را به آنها مجهز می کند. این هستارها ممکن است برای جانور
...
[مشاهده متن کامل]
مناسب و مفید یا مضر و نامناسب باشند. مطابق نظر گیبسون چنین هستاری همزمان به جانور و محیط معطوف است و از رهگذر آن محیط و جانور مکمل هم می شوند. در توصیف های بعدی از هستارهای مورد اشاره به عنوان حالات و شکل های ممکن و مختلفی که به واسطه آنها امکان کُنشِ جانور با محیط به وجود می آید گفته می شود و این امکانات کنشی می توانند هر دو قسم سازنده و مخرب را داشته باشند.

خوش دستی
امکانات کُنشی ( معطوف به محیط کنشی )
قدرت داشتن نسبت به وضع موجود ( یا محیط )
استطاعت، قابلیت
فراهم سازی
دست بَری
توانش
مقرون به صرفه
توان کششی - کارآیی
مورد استفاده
مثال:
. We sit or stand on a chair because those affordances are fairly obvious
قابلیت محیط
ارزیابی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس